تجربه آمریکایی کارل با برخوردهای عجیب و غریبی روایت می‌شود که دیدگاه کافکا در مورد جامعه آمریکا را منعکس می‌کند و تأکید آن بر موفقیت مادی و انطباق است. رمان «آمریکا» از عشق کافکا به سفرنامه‌ها و خاطره‌نامه‌ها الهام گرفته شده و او هرگز به خارج از اروپا سفر نکرده بود. خواندن و تخیل او تأثیر زیادی بر شکل‌گیری رمان «آمریکا» داشت و باعث شد رمان او به یک روایت سفر نزدیک شود. داستان تماما در آپارتمان خانواده‌ی زامزا می‌گذرد؛ آن هم در شهری نامشخص که احتمالا خیابان شارلوته در پراگ باشد.

او از این روندی که بی‌پایان و بوروکراتیک به نظر می‌رسد، نامید می‌شود. داستان این کتاب انعکاسی از شیفتگی خاص کافکا به اثرات غیرانسانی نهادهای سرخورده‌کننده و مبارزات علیه پوچ است. اینکه یک روز گرگور تصمیم گرفت خواسته‌های ناحق دیگران را رد کند و جلوی آن‌ها بایستد. او درنهایت مجبور می‌شود اعتصاب غذا کند و خشم بزرگش را متوجه خودش بکند. گرگور زمانی فکر می‌کرد اوست که باعث شده خانواده‌اش کمی خوشبخت باشند اما حالا می‌بیند وقتی نباشد هم آن‌ها خوشبخت‌اند و چه بسا، خوشحال‌ترند. در این وضعیت، این انسان نیست که می‌تواند شرایط جدیدی برای خودش رقم بزند بلکه این شرایط بیرونی است که وضعیت او را تعیین می‌کند.

خانواده‌ی‌ زامزا که این حشره را احاطه کرده‌اند هیچ نیستند مگر همان میان‌مایگانی که نبوغ را احاطه کرده‌اند. این لاک همان پوسته‌ای است که در برابر خیانت و بی‌رحمی خانواده‌اش ساخته می‌شود تا از گرگور محافظت کند که البته در این راه هم موفق نیست. آن هم به این دلیل که خانواده‌اش آسیب‌زننده‌تر از آن چیزی هستند که بشود فکر کرد. پنجمین و آخرین داستان کافکا در این مجموعه، با عنوان «لانه» (The Burrow) از زبان حیوان گورکنی روایت می‌شود که به نحوی با یک چالش انسانی روبه‌روست. او لانه‌ای برای خود فراهم کرده است تا از جهان بیرون در آن پناه بگیرد. با این وجود ترس و وحشت او از ناامنی و مخاطرات تهدیدکننده‌ی بیرونی کماکان پابرجاست.

آن‌ها کم­‌کم در میان صحبت­‌هایشان اعتراف می­‌کنند که کارکردن گرگور و تامین خرج خانواده برایشان مهم‌­تر از خود پسرشان بوده و این خود موضوعی ترسناکتر است. شرح‌حال‌نویسان معتقدند «کافکا» همیشه فصل‌های ابتدایی کتابی را که در حال نوشتنش بود، برای دوستان صمیمی‌اش می‌خواند. «میلان کوندرا» بر این باور است که نویسندگان زیادی مانند «گابریل گارسیا مارکز» و «کارلوس فوئنتس» شوخ‌طبعی سوررئالیستی کافکا را در آثارشان استفاده کرده‌اند. «ژان پل سارتر» و «آلبر کامو» دو نویسنده‌ نامداری بودند که بیش از همه تحت تاثیر سبک ادبی خالق «مسخ» قرار داشتند. کتابراه مرجع قانونی دانلود کتاب الکترونیکی و دانلود کتاب صوتی است که امکان دسترسی به هزاران کتاب، رمان، مجله و کتاب صوتی و همچنین خرید کتاب الکترونیک از طریق موبایل تبلت و رایانه برای شما فراهم می‌کند. شما با استفاده از کتابراه همیشه و همه جا به کتاب‌ها و کتابخانه خود دسترسی دارید و می‌توانید به سادگی از هر فرصتی برای مطالعه استفاده کنید.

اگر به داستان‌های فلسفی و سمبولیک علاقه دارید، می‌توانید شاهکارهای یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم اروپا را در کتاب صوتی مسخ و داستان‌های دیگر بشنوید. داستان دوم این کتاب با نام «در سرزمین محکومان» (In the Penal Colony) که با عنوان گروه محکومین نیز ترجمه شده است، درباره‌ی مردمی است که همگی به مرگی قریب‌الوقوع محکوم شده‌اند. آن‌ها از علت این محکومیت بی‌خبرند و یکی پس از دیگری تن به ماشین اعدام می‌سپارند. فرانتس کافکا در این اثر جزئیات دردناکی را درباره‌ی چگونگی شکنجه‌ی مردم یک جزیره‌ی دورافتاده و کارکرد ماشین اعدامی که بدون هیچ تمایزی آن‌ها را به کام مرگ می‌کشاند، شرح می‌دهد.

سه اثر بزرگ او ــ رمان‌های محاکمه، قصر و امریکا ــ هم ناتمام‌اند. کافکا در ۳۹ سالگی بازنشسته شد و سرانجام سوم ژوئن ۱۹۲۴ در اثر سل حنجره در آسایشگاهی در وین چشم از جهان فروبست. این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم. همه، چه افراد خانواده و چه گرگور به وضع موجود عادت کردند. او هم آن را با رغبت تحویل میداد ولی از روابط گرم هرگز خبری نشد. «کافکاییسم» (Kafkaesque) اصطلاحی است برای توصیف موقعیت‌های سوررئال، مانند آن‌چه در رمان‌های کافکا رخ می‌دهد و وارد زبان انگلیسی شده است.

«دورا دیامانت» که «کافکا» به او علاقه‌مند بود، تا حدودی این درخواست را اجرا کرد اما حدود ۲۰ یادداشت و ۳۵ نامه‌اش را نگه داشت که البته در سال ۱۹۳۳ میلادی به دست گشتاپو افتاد. هرچند هنوز تحقیقات برای یافتن دست‌نوشته‌های «کافکا» در حال انجام است. کافکا در ۱۹۲۴ به آسایشگاهی در وین رفت و ۳ ژوئن در همان‌جا از سل درگذشت (در ۴۱سالگی). از دوستش ماکس برود که در دانشگاه آشنا شده بودند، خواسته بود همه‌ی نوشته‌هایش را بسوزاند.