کسی که بخواهد به درجۀ استادی برسد باید مراحلی را طی کند. اول اینکه حوزۀ مورد علاثه‌اش را پیدا کند، کارآموزی کند، ذهنی خلاق پرورش دهد و برای رسیدن به استادی تلاش مداوم داشته باشد. این روند برای بسیاری از افرادی که در علم و هنر به جایگاه بالایی رسیده‌اند نیز صادق است.

یک مدل تجارت پایدار و مقیاس پذیر باید بتواند با شرایط متغیر بازار سازگار شود و رشد کند. مشاغل با ارزیابی و اصلاح منظم مدل کسب‌و کار خود، می‌توانند اطمینان حاصل کنند که رقابتی و سودآور هستند. تعیین اهداف مشخص، یکی از جنبه‌های اساسی خود مدیریتی است. نویسنده بر اهمیت اهداف SMART (خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان) تأکید می‌کند.

نوآوری می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد، مانند توسعه محصولات جدید، بهبود فرآیندها یا اتخاذ مدل‌های تجاری جدید. فرهنگ نوآوری و تیمی سازگار برای تغییر می‌تواند به کسب‌و‌کارها کمک کند تا در فرصت‌های نوظهور سرمایه گذاری کنند. آگاه ماندن از روندهای صنعت برای موفقیت کسب‌و‌کار بسیار مهم است.

زنجیره تامین و فرآیندهای داخلی باید به خوبی مدیریت شوند تا از تحویل به موقع اطمینان حاصل کنید. برای اینکه بتوانید ارزش را به بهترین شکل به مشتریان ارائه دهید، باید سیستم‌های عملیاتی و فرآیندهای کارآمد داشته باشید. این سیستم‌ها شامل بخش‌های مختلفی مانند تولید، تدارکات، خدمات پس از فروش، پشتیبانی مشتری و مدیریت کیفیت می‌باشند. هرچه سیستم‌های شما کارآمدتر باشند، توانایی شما برای ارائه خدمات یا محصولات به موقع و باکیفیت، بیشتر است. این مرحله نیاز به اطمینان، پشتکار و درک روشنی از نیازهای مشتری شما دارد. با استفاده از تکنیک‌های موثر بستن فروش، می‌توانید مشتریان را به سمت تصمیم گیری برای خرید راهنمایی کنید.

بهینه سازی سیستم‌ها می‌تواند منجر به کاهش هزینه ها، افزایش بهره‌وری و بهبود رضایت مشتری شود. نویسنده دو نوع اصلی انگیزه انسانی یعنی مثبت و منفی را بررسی می‌کند. انگیزه‌های مثبت، ما را به سمت اهداف و پاداش‌ها سوق می‌دهند، در حالی که انگیزه‌های منفی ما را از درد و ناراحتی دور می‌کنند.

رابرت گرین معتقد است برای استاد شدن نیازی به داشتن استعدادهای ذاتی نیست و باید به قدم‌های اساتید پیش از خود نگاه کرد. بسیاری از افراد فکر می‌کنند علت موفقیت‌های افراد برجسته‌ای مثل داوینچی یا موتزارت، نبوغ ذاتی بوده است. اما این تصور غلط است زیرا  بین استعداد ذاتی و تسلط بر یک مهارت ارتباطی خاصی وجود ندارد.