ایران آینده فقط در صورتی خواهد توانست توسعه را ببیند که پیش از هر چیزی بتواند از نقطة فرضی فعلی (الف) به سمت نقطة فرضی آینده (ب) حرکت کند. به عبارت دیگر تضعیف قدرت حکومت منجر به توسعه نخواهد شد، بلکه تقویت قدرت جامعه است که میتواند تضمینکننده توسعه ایران باشد. در این مسیر، پیش از هر چیز، لازم است که در همان ابتدا سازوکارهایی تضمینکننده برای توازن میان قدرت جامعه و حکومت ایجاد شود.
به این ترتیب، تعادل حاصل مجموعهای از سازوکارهای مختلفی است که هرکدام قدرت را میان حکومت و جامعه تقسیم میکنند و از دل این تقسیم، توازن و تعادل مناسب شکل میگیرد. به این ترتیب، برای حرکت به سمت توانمندسازی جامعه، چارهای نیست جز آنکه پیش از هر اقدامی، بخشی از قدرت حکومت به جامعه واگذار شود. اما واگذاری قدرت انحصاری حکومت در تصمیمگیریهای اقتصادی به سمت جامعه فقط زمانی معنادار است که در سوی جامعه نیز نهادهایی برای جانشینی وجود داشته باشد. تصمیمگیریهای اقتصادی زمانی میتوانند به سمت جامعه بازگردانده شوند که نهادهایی مدنیای وجود داشته باشند که کیفیت تصمیمگیری آنها از کیفیت تصمیمگیری حکومت بالاتر باشد.
از سوی دیگر، رها کردن «قدرت فراگیر» و نبودن هیچ قیدوبندی بر آن منجر به شکلگیری حکومتهای غیردموکرات میشود. جامعهای میتواند به توسعه دست یابد که این توازن و «راهرفتن روی مرز باریک» را یاد گرفته باشد؛ اینکه چگونه تعادل خود را در مسیر حفظ کند تا به سمت هیچکدام از قدرتها نیفتد. او عضو هیئت مدیره انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران و انجمن آیندهنگری ایران در چندین دوره بوده است. همچنین موسس اندیشگاه آتینگار، به عنوان یکی از نخستین اندیشگاههای ایرانی، در سال ۱۳۸۵ بوده است. کتاب «تاریخ دیدمانی» نوشتۀ داریوش رحمانیان و پرستو رحیمی است و انتشارات کتاب شرق آن را منتشر کرده است. این کتاب نگاه تازهای به نقش و جایگاه دادههای بصری در مطالعات تاریخی میاندازد و زمینه را برای مطالعات بیشتر در این حوزه فراهم میکند.
امیر ناظمی متولد ۱۳۵۸، پژوهشگر ایرانی در حوزههای آیندهنگاری، مدیریت، سیاستگذاری فناوری و نوآوری است. او عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی و مدیر گروه آیندهاندیشی این مرکز بوده است. همچنین وی عضو گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان فارسی در حوزه آیندهپژوهی و مدیریت فناوری و نوآوری در فاصله سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ و نیز عضو گروه آیندهپژوهی فرهنگستان علوم ایران بوده است. عجماوغلو و رابینسون، در نظریة «دالان باریک»، برای تشریح مشروطسازی حکومت از یک نمودار با دو محور استفاده میکنند. در این نمودار، محور عمودی «قدرت حکومت» و محور افقی «قدرت جامعه» را نشان میدهد.
مادامی که این توازن برقرار نشده باشد، حکومت با قدرت بالاتر میتواند در هر لحظهای که اراده کند، با انحصاریکردن قدرت، مجددا جامعه را از پیشروی در راه توسعه بازدارد. حتی اگر حکومت غیردموکرات در ظاهر پذیرشگرِ اصلاح و بازگشت عقلانیت شود، بدون ایجاد سازوکارهایی که تضمینکنندة قدرت جامعه باشند، او بهسرعت به همان سمت سابق باز خواهد گشت. مادامی که قدرت جامعه به وزن و قدرتی برابر با قدرت حکومت دست نیابد، سرانجامِ حرکت در مسیر توسعه هم نامعلوم خواهد بود و هم، بدتر از آن، میتواند منجر به استبداد بیشتر شود. نشر کتاب شرق با همکاری نویسندگان، مترجمان و پژوهشگران برجسته، به انتشار آثاری با کیفیت بالا میپردازد و تلاش دارد تا نیازهای متنوع خوانندگان ایرانی را برآورده کند.
زنده باد 🌱روایت و توسعه به تنهایی ترکیبی است قابل تامل؛ پیشینه و ترسیم.
ثبت ديدگاه