به جامعه ی بشری در یک کل واحد می نگرد و روادید ها و حوادث را با توجیه (واقعیت کنونی) یا مقدر و غایت گرایانه تحلیل نمی کند. کتاب حاضر گرچه به طور خاص مربوط به ایران نیست ولی در مورد سیر تحولات بشریت افق و چشم اندازی می گشاید که ما را از محدوده ی ملیت و نژاد فراتر می برد و در سطح بالاتری پاسخ ما را می دهد. جوائز پرشمار دیگر، ستایش‌ها و تجلیل‌ها از کارهای وی چنان بوده است که او را پیش‌رو مغزهای درخشان این قرن خوانده‌اند. بعضی از مورخان ادعا می‌کنند که اروپایی‌ها به‌طور طبیعی باهوش‌تر و از نظر ژنتیکی برتر از نژادهای دیگر هستند. البته امروزه می‌دانیم که چنین توضیحی نه‌تنها نژادپرستانه و توهین‌آمیز است، بلکه هیچ ریشه منطقی و علمی ندارد. با شروع قرن شانزدهم میلادی، جهان با یک پدیده تلخ روبرو شد؛ چیزی که امروز به آن استعمار می‌گوییم.

«اسلحه، میکروب و فولاد» به طور گسترده خوانده شده و تحسین های مختلفی را دریافت کرده است. با این حال، توسط چندین محقق نیز مورد انتقاد قرار گرفته است که استدلال می‌کنند که الماس فرآیندهای پیچیده تاریخی را بیش از حد ساده می‌کند و نقش فرهنگ و عامل انسانی را در توسعه جوامع کم‌اهمیت می‌کند. با این وجود، این کتاب کمک قابل توجهی به درک ما از الگوهای گسترده تاریخ بشر است. خلاصه کتاب اسلحه، میکروب و فولاد با رویکردی بین‌رشته‌ای، جواب‌های مستدلی به سوالات مهم تاریخی ارائه می‌ده و نشون می‌ده که برتری جوامع تو طول تاریخ، بیشتر به خاطر شرایط جغرافیایی و محیطی بوده تا تفاوت‌های نژادی یا فرهنگی. این کتاب با تحلیلی عمیق و گسترده، خواننده رو به فکر درباره مسیر تحول بشر و عوامل موثر بر اون دعوت می‌کنه.

کتاب حاضر خلاصه‌ای از سیر سرگذشت جامعه بشری از آغاز تا سده‌های گذشته را برای مخاطب روایت می‌کند. علاوه‌برآن به‌صورت جزئی، به یافتن پاسخی برای سؤال تاریخی علل تسلط و استعمارگری اروپاییان و آسیاییان نسبت به سایر جوامع می‌پردازد و ریشه‌های آن را در ماقبل تاریخ تاکنون جستجو می‌کند. یکی از فاکتورهای مهمی که دایموند مطرح می‌کنه، نقش میکروب‌ها و بیماری‌های واگیردار تو سرنوشت جوامعه. اروپایی‌ها با خودشون بیماری‌هایی مثل آبله و سرخک رو به قاره‌های دیگه بردن؛ بیماری‌هایی که خیلی از بومیان به خاطر نداشتنِ ایمنی طبیعی در برابرشون، جونشون رو از دست دادن. در «جهان جدید»، کشاورزی در مناطقی مشخص توسعه یافت اما به خاطر برخی از موانع جغرافیایی همچون بیابان ها و کوستان ها، به برخی از مناطق همجوار گسترش پیدا نکرد. از این رو به نظرم به احتمال قوی غول‌ها در واقع به دست انسان‌ها نابود شدند ، هم مستقیم (با کشته شدن به خاطر تأمین غذای انسان‌ها) و هم غیر مستقیم (در نتیجه آتش سوزی و تغییرات زیست بومی ناشی از حضور انسان‌ها).

با یک نگاه ساده به تاریخ ممکن است پاسخ این سؤال برایتان واضح به نظر برسد. همین تفاوت‌های فنی و سیاسی باعث نابرابری‌هایی شد که حتی امروز هم در جهان با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنیم. دایموند کتاب خود را با اشاره به این نکته آغاز می کند که در سال ۱۵۰۰ پس از میلاد، تمدن های پیشرفته با ابزار فلزی و سیستم های نوشتاری تنها در مناطقی پدید آمدند که به محصولات مولد و حیوانات مناسب برای اهلی کردن دسترسی داشتند. اینها در هلال حاصلخیز، چین، مزوامریکا، آند و احتمالاً چند مکان دیگر یافت شدند. پس از این که کشاورزی در نقاط مختلف دنیا به کار گرفته شد، به مناطق همجوار نیز گسترش یافت. «دایموند» استدلال می کند که ایده ها، کالاها و غذاها معمولا از شرق و غرب، راحت‌تر به یکدیگر گسترش پیدا می کنند تا از شمال و جنوب—چون چرخش زمین بر محوری غربی-شرقی است و این یعنی نقاط با عرض جغرافیایی یکسان، شرایط اقلیمی و محیط مشابهی با یکدیگر دارند.

به علاوه غلات (که در اورآسیا یافت می‌شده‌است) می‌توانست بر عکس محصولات گرمسیری همچون موز برای طولانی مدت ذخیره شود. با این که توضیح دقیقِ این موضوع چندان ساده نیست که چرا نگارش در تعدادی مشخص از جوامع کشاورز شکل گرفت و نه در سایرین، اما کاملا مشخص است که ساختار جوامع کشاورز (که به سیستمی برای ثبت و کنترل تعداد محصولات نیاز دارد)، اهمیت ویژه‌ای برای نگارش قائل بود. علاوه بر این، الگوهای گسترشِ شرقی-غربی باعث می شد به محض این که یک جامعه زبان را در خود توسعه می داد، نگارش به همراه خود کشاورزی به مناطق پیرامون گسترش یابد، به خصوص مناطق با عرض جغرافیایی یکسان. دایموند استدلال می کند که این اکولوژی و جغرافیا بود که جهان مدرن را شکل داد و نژاد و ملیت کشورها تاثیری در پیشرفت یا عقب‌ماندگی‌شان نداشت. جوامعی که در مناطقی با زمین‌های حاصلخیز برای کشاورزی توسعه یافتند و دارای گیاهان و حیوانات اهلی بودند، توانستند با سرعت بیشتری ترقی کنند و بدین وسیله ابزارهایی را برای تسخیر سایر فرهنگ‌ها در اختیار بگیرند.

او علل تسلط و استعمارگری اروپاییان و آسیاییان نسبت به سایر جوامع را بررسی می‌کند و ریشه‌های آن را در ماقبل تاریخ تا کنون می‌یابد. دایموند اشاره می‌کند که تقریباً تمام دستاوردهای بشری (علمی، هنری، معماری، سیاسی و غیره) در قاره اورآسیا رخ داده‌است. مردم قاره‌های دیگر (جنوب صحرای آفریقا، بومیان آمریکا، بومیان استرالیا و گینه نو و ساکنین اصلی مناطق گرمسیری آسیای جنوب شرقی) به‌طور گسترده‌ای مغلوب و جابه‌جا شده‌اند و در برخی موارد فوق‌العاده عمدتاً از بین رفته‌اند. دلیل اولیه این سلطه اوراسیایی‌ها برتری‌های نظامی و سیاسی آن‌ها می‌باشد که خود ناشی از پیدایش زودهنگام کشاورزی در میان این اقوام پس از آخرین عصر یخ بوده‌است. دایموند در این کتاب دلایلی برای توضیح چنین توزیع نامتناسبی از قدرت و دست‌آوردها پیشنهاد می‌کند.

جراد دایموند نویسنده ای است که آثارش بارها مورد ستایش قرار گرفته است، از یووال هراری  تا بیل گیتس. او اصرار دارد که می‌تواند برای برخی مسایل پیچیده جهان با یک کتاب نسخه بپیچد و زبان ساده و نثر روان او این امکان را برایش فراهم می‌کند. گاهی کتابش بدون استناد به منابع پیش می‌رود و گاهی برای جزبه‌جز جملات و تحلیل‌هایش به منبع اشاره می‌کند. اما فرهنگ های جزیره ای استرالیا، آفریقا و قاره آمریکا (به دلیل جغرافیایی خود) نتوانستند از نوآوری های سایر مناطق جهان استفاده کنند. فریب های تمدن – بی تحرکی، شهرها، تقسیم کار، دولت، ارتش های حرفه ای، نویسندگی، متالورژی- از توسعه اخیر، کشاورزی که حدود ده هزار سال پیش اختراع شد، پدید آمدند.

یک مادی، احتمالاً به عنوان یک مشاور شاه هخامنشی، به عنوان نوعی رئیس وزیران عمل می‌کرد. بنا بر نقش برجسته متاخرتر در پرسپولیس، پایتخت شاهان هخامنشی از زمان داریوش، یک مادی، مکرراً با پادشاه بزرگ، دیده می‌شود. ایلامی، ساکنان بومی پارس، همان گونه که می‌توان در این نقش برجسته دید، آموزگاران پارسی‌ها در زمینه‌های بسیاری بودند، برای مثال، لباس ایلامی‌ها بر تن پارسی‌ها و خراجگذاران ایلامی دیده می‌شود که نقش‌برجسته سنگی پرسپولیس دیده می‌شود. هیچ شکی نیست که حماسه کوروش ابتدا در میان پارسی‌ها رشد برخاست و اکنون در میان یونانی درک شده است. احساسات احترام یا ابهت کوروش در بین پارسی وجود داشت، به یونانی‌ها منتقل گشت و این اتفاقی نیست که گزنفون، کوروش را به عنوان فرمانروای آرمانی برگزید.

دایموند با نگاهی جامع به تاریخ، جغرافیا، زیست‌شناسی و جامعه‌شناسی، سعی می‌کنه علت‌های موفقیت و شکست تمدن‌های مختلف رو بررسی کنه. و تا همین اواخر حمل و نقل کالاهای سنگین در مسافت های طولانی (و با آنها تاجران و ایده های آنها) فقط از طریق آب امکان پذیر بود. اروپا و بخش‌هایی از آسیا دارای بندرهای طبیعی و رودخانه‌های قابل کشتی‌رانی هستند، در حالی که آفریقا و استرالیا چنین ندارند. «دایموند» نشان می دهد که تفاوت های میان مردمان و جوامع مختلف، به شکل عمده به تفاوت های میان مناطق جغرافیایی متفاوت در جهان وابسته است. این کتاب برای مخاطبانی که به تاریخ تمدن و بشریت و نحوه ایجاد جوامع گوناگون علاقه‌مند هستند، بسیار بدیع خواهد بود. حاضر گرچه به طور خاص مربوط به ایران نیست ولی در مورد سیر تحولات بشریت افق و چشم اندازی می گشاید که ما را از محدوده ی ملیت و نژاد فراتر می برد و در سطح بالاتری پاسخ ما را می دهد.

این مجموعه شامل محصولات غلات و الفبای خاورمیانه، سلاح و کاغذ از چین، اسب های اهلی از اوکراین و غیره است. اسب‌هایی که در استپ‌های آسیایی اهلی شده بودند، می‌توانستند به سمت غرب به سمت اروپا و از شرق به سمت چین مهاجرت کنند، اما لاماها و آلپاکاهای اهلی شده در آند هرگز نمی‌توانستند به شمال مکزیک سفر کنند. هنگامی که ژنرال فرانسیسکو پیزارو در سال 1532 با امپراتور اینکاها یعنی آتاهوالپا روبرو شد، او تنها یکی از 168 جنگجوی اسپانیایی‌ای بود که در اعماق امپراتوری اینکاها به مقابله با هشتاد هزار جنگجوی اینکا می‌رفتند. با این حال پیزارو و نیروهایش توانستند آتاهوالپا را دستگیر و پس از اولین رویارویی، بیش از هفت هزار سرباز اینکا را ظرف چند ساعت قتل عام کنند. پس از «کشف» جهان جدید توسط کریستف کلمب در سال 1492، امپراتوری‌های وسیع اینکاها، مایاها و آزتک‌ها در طی صد سال فروپاشیدند و نود و پنج درصد جمعیت قارۀ آمریکا از بین رفتند. کوروش در نزد بابلیان، برگزیدهٔ مردوک، در نزد یهودیان، مسح‌شدهٔ خداوند بود و به‌نظر نمی‌رسد که مادها او را سروری بیگانه فرض کرده‌باشند.