دارتانیان پس از دوئل با سه شخصیتی که بعداً یار جنگی خودش می‌شوند، یعنی آتوس و آرامیس و پورتوس، در دوئل آن‌ها را شکست می‌دهد و به گارد تفنگداران شخصی پادشاه می‌پیوندد. ملکه در رابطه‌ی پنهانی با معشوقه‌اش دو باکینگهام، با یک اشتباه گوشواره‌های خود را از دست می‌دهد و بوناسیو از دارتانیان می‌خواهد که برای پیدا کردن آن‌ها به سفری دور و دراز برود. به موازات و در کاخ سلطنتی، ریشیلو با جلب اعتماد کامل شاه و تسلط به اختیارات گسترده، پاپوش بزرگی برای ملکه دوخته تا او را از چشم پادشاه به پایین بکشد. این سفر برای دارتانیان و همراهانش در کنار به چالش کشیدن مهارت‌های فردی، به بستری برای رشد معنوی و دست‌یابی به ارزش‌های انسانی تبدیل می‌شود. سه تفنگدار مشهورترین رمان تاریخی الکساندر دوما (۱۸۷۰ – ۱۸۰۲) و یکی از محبوب‌ترین رمان‌های ماجراجویی است که تا کنون نوشته شده است.

پس از مهیا شدن مقدمات سفر، پدر دارتین‌یان، معرفی‌نامه‌، مقداری پول و اسبی پیر و فرتوت را در اختیار فرزندش قرار می‌دهد. وی بعد از نقل پند و اندرز فراوان، دارتین‌یان را رهسپار مسیری پرخطر و هیجان‌انگیز می‌کند. پسر جوان، با عزم و اراده‌ای راسخ به سوی هدف مورد نظر خویش به راه می‌افتد و از شهرهای مختلفی عبور می‌نماید. وبسایت شهرکتاب منبعی از کتاب های الکترونیکی است که تیم مدیریتی سایت تلاش کرده است تا محتوایی باارزش و با کیفیت در اختیار علاقمندان قرار دهد. در این مجموعه از نویسندگان و مترجمانی که مایل به همکاری با ما هستند استقبال می شود.

این کتاب ابتدا از مارس تا ژوئیه ۱۸۴۴ در نشریات منتشر شد، سپس در سال ۱۸۴۴ به صورت کامل به چاپ رسید. سه تفنگدار اولین قسمت از سه‌گانۀ معروف دوما است که در سال‌های بعد با انتشار بیست سال بعد و ویکنت دو براژلون تکمیل شد.این رمان ماجراهای یک مرد روستایی به نام دارتانیان را بازگو می‌کند که به پاریس آمده تا در سپاه تفنگداران حرفه‌ای عضو شود. داستان از زمان آشنایی او با دیگر قهرمانان داستان یعنی آتوس، پورتوس و آرامیس، که تفنگداران پادشاه لویی سیزدهم هستند، آغاز می‌شود. حوادث داستان به دوران سلطنت لویی سیزدهم و رئیس شورای وزیران وی «کاردینال ریشیلو» مربوط می‌شود. در داستان دوم روایت به دو دهه پس از ماجراهای کتاب سه تفنگدار می‌رود و مضمونی تازه را پیش می‌گیرد.

با قرار دادن پیش‌زمینه‌های لازم و چینش هر مؤلفه‌ی داستانی در کنار هم، الکساندر دوما اثر ماندگار خود را به پایان نزدیک می‌کند. در آخرین قسمت از کتاب تمام شخصیت‌ها در وضعیتی مشابه قرار گرفته‌اند، اما با تفاوت‌های بسیار. سرنوشت سه تفنگدار، پادشاه و درباریان و روابط، جنگ و قدرت‌طلبی، و عشق که شخصیت رائول را پررنگ می‌کند، همگی دست در دست هم منتظر یک اتفاق کوچک‌اند تا همه‌چیز زیر و رو شود. در این شرایط روایت ما را به سمت پسر جوانی به نام فیلیپ می‌برد که سال‌هاست در زندان حبس شده، نه می‌داند به چه جرمی زندانی شده و نه حتی خودش را می‌شناسد. در این شرایط آرامیس مخفیانه و با رشوه وارد سلول می‌شود تا راز تکان‌دهنده‌ای را که از آن باخبر است و دلیل اصلی حبس شدن فیلیپ است، برای او فاش کند. در این کتاب همه‌چیز به افراد بستگی دارد و حتی مهم‌ترین قهرمان‌های داستان هم از لغزش‌ مبرّا نیستند؛ لغزش‌های کوچکی که ممکن است حاصل سال‌ها مقاومت و زندگی باشرافت را یک شبه به باد بدهد.

در این میان مسئله‌ی اصلی در عمق فلسفه‌ی داستان، قانع‌کننده بودنِ انگیزه‌ها برای رسیدن به هدف است و مفهوم امید، در خط داستانی رائول که چشم‌انتظار معشوقه‌اش لوئیز د لا والیر است، تعریف کامل‌تری به خود می‌گیرد. الکساندر دوما در یکی از اولین نمونه‌های روایت غیرخطی در ادبیات داستانی کلاسیک، در چهارمین جلد کتاب روایت را به عقب برمی‌گرداند و با روایت ابعاد دیگری از زندگی دارتانیان و نگاهی کل‌نگر، گستره‌ی بیشتری از داستان را برای مخاطب به نمایش می‌کشد. دارتانیان در این مجموعه داستان آرزو دارد که به گارد پادشاه بپیوندد و تمام این داستان‌ها، روایت راهی‌ست که او برای رسیدن به مقصدش طی می‌کند. در این بین او درگیری توطئه‌های درباریان و روابط پیچیده‌ی پنهانی آن‌ها می‌شود و به طور مستقیم با سیاست بین‌المللی سر و کار دارد. «ده سال بعد» با دو قسمت بعدی خود از لحاظ داستانی پیوند خورده و در حقیقت سه‌گانه‌ی دوم با دیدگاه و جهان‌بینی متفاوتی نسبت به سه کتاب اول نگارش شده است. «همه برای یکی و یکی برای همه» شعاری بود که با منتشر شدن رمان سه تفنگدار بر سر زبان‌ها افتاد و امروزه نیز بسیاری از این شعار استفاده می‌کنند.