باید قبول کنیم که هر کس یا گروهی که یک نسل از بچهها را از آموزش و پرورش خوب محروم کند تا به اهداف خود برسد، بیشعور تمام عیار است. یکی از خصلتهای این بیشعورها این است که خود را چنان برگزیده خداوند میدانند که حتی هاله نورانی دور سرشان را هم میبینند. تنها پسرم بعد از ساعت ها بگومگو با من، اعلام کرد که نمی خواهد به کالج برود و می خواهد در نیروی دریایی ثبت نام کند. در طی بیست سال گذشته هیچ کس جرئت نکرده بود با من دربیفتد و آخرین کسی که چنین خبطی را مرتکب شده بود، سال ها انگشت ندامت به دندان می گزید. من می خواستم پسرم پزشک موفقی مثل خودم بشود، اما او داشت خیره سری می کرد.
خاویر کرمنت معتقد است که هیچگاه برای تشخیص نشانههای بیشعوری خیلی زود یا خیلی دیر نیست. او می گوید هم مثل بیشتر بیشعورها فکر میکرده آدم نیرومندی است و همیشه به هر چیزی که میخواهد میرسد. در واقع نویسنده در کتاب بیشعوری به این نکته اشاره میکند که فکر میکرده اینها خصوصیات مثبتی است و نشانی از اعتماد به نفس هستند. نویسنده در ابتدا خودش را بیماری مبتلا معرفی میکند؛ بیماری که خودش را مداوا کرده است و در صدد آن است که مبتلایان به این بیماری را هم معرفی کند. به عقیدهی او اگر کسی قبول کند که بیشعور است تازه اول راه است و با استناد به متن کتاب، سختترین مرحله در درمان و ترک بیشعوری همان مرحله نخست آن یعنی پذیرفتن بیشعور بودن است. بخش اول کتاب بیشعوری درمورد تعدادی از بیشعورهایی که به خاویر کرمنت مراجعه کرده بودند و مشکلات و زندگی آنها با لحنی طنزآمیز صحبت کرده است.
اکثر بیشعورها سال ها خدا را نادیده گرفته اند، وجدانشان را خفه کرده اند و دوستانشان را از خود رانده اند. پس طبیعی است که نتوانند به راحتی با دوستان، وجدان و خدایشان رابطه برقرار کنند. بزرگترین معضل در کار کردن با بیشعورها، این است که محال است پا روی دم آدم نگذارند. اگر یک نفر اضطراب داشته باشد، بیشعور عصر جدید او را آرام می کند و توصیه می کند که سخت نگیرد و در راه ایجاد صلح و آرامش کوتاه نمی آید. برخی از همین آدم ها در راه همین هدف مشغول ساختن کمپ های مجهزی در ارگون، مونتانا و سایر جاهای دور از دسترس هشتند و آنقدر مهمات و سلاح های مدرن در آن کمپ ها ذخیره کرده اند که توانایی آرام کردن یک شورش در نیکاراگوئه را هم دارند.
بعضی از بیشعورها این بیماری را از والدین بیشعورشان میگیرند عدهای را مافوقها و همسران بیشعورشان آلوده میکنند. برخی قربانی آئینهای بد هستند و برخی با گذراندن دورههای آموزشی خودباوری و بالابردن اعتماد به نفس به بیشعوری مبتلا میشوند. ردیابی موارد دیگر مشکلتر است اما معمولاً گوش دادن به موسیقی پانک راک، تماشای شوهای تلویزیونی یا عضویت در شبکههای کابلی هم بیتأثیر نیست. همسرم یک بار جشن تولد غافلگیرکننده ای برایم ترتیب داد، اما غافلگیرکننده ترین چیز این بود که فقط شش نفر در آن مراسم حضور یافتند، که تازه سه تای آن ها هم زن و بچه های خودم بودند. اما من آن را به پای حسادت دوستانم نسبت به موفقیت های چشمگیرم گذاشتم. برایشان متأسف بودم که حقارت ها و بی کفایتی هایشان باعث می شود که در مقابل من چنین واکنش هایی نشان دهند، اما زیاد خودم را ناراحت نمی کردم و این قبیل خصوصیات را جزء سرشت آدم ها می دانستم.
کتاب بیشعوری نام کتاب خودیاری اثر خاویر کرمنت است که در سال 1990 منتشر شد. نویسنده در کتاب معتقد است که «بیشعوری» خطرناکترین بیماری تاریخ بشریت است که امروزه گریبان همه را گرفته است. نویسنده در این کتاب از موضوعاتی مانند روانشناسی و خودشناسی استفاده کرده است اما تمام نکات را در قالب طنز بیان میکند. در واقع نویسنده در کتاب بیشعوری سبک جدیدی آفریده که میتوان به آن طنز روانشناسی گفت. اما اگر این مشکلات را در زندگی خود حس نمی کنید، متاسفانه باید بگویم که شما به خطرناک ترین بیماری جهان؛ بیشعوری مبتلا هستید! ولی نگران نباشید، تا پایان این کتاب روش های معالجه را به به شما آموزش خواهیم داد.
کرمنت معتقد است بیشعورها، افرادی نابغه و باهوش هستند که به بیماری مبتلا هستند. نابغههایی خودخواه، مردمآزار و با اعتمادبهنفس کاذب که تصور میکنند فقط خودشان خوبند. خاویر کرمنت در این کتاب انواع بیشعورها را به پنج دستهی کلی تقسیم میکند که هر کدام از آنها شامل چندین بخش دیگر میشوند و در هر بخش، ویژگیهای این بیماری، انواعش و راه نجات را مورد بررسی قرار میدهد. کتاب بیشعوری قصد دارد، حول اتفاق هولناک عصر ما بیشعوری سخن بگوید و آن را یک بیماری مسری و خطرناک معرفی نماید. در دوره کنونی بسیاری از افراد زیرک دست به فعالیتهایی می زنند که در باطن نتیجه ای جز ضرر و زیان به خود و اطرافیانشان ندارد.
خودخواهی، وقاحت و تعرض آگاهانه به حقوق دیگران که بن مایه های بیشعوری هستند بیشتر از سوی کسانی اعمال می شوند که از نظر هوش، معلومات، موقعیت اجتماعی و سیاسی و وضع مالی اگر بهتر از عموم مردم نباشند بدتر نیستند. محمود فرجامی بنیانگذار و مدیر «انجمن جهانی طنز فارسی» نیز هست. محمود فرجامی در دبیرستان رشتۀ ریاضی فیزیک خواند و بعد در مقطع کارشناسی رشتۀ کامپیوتر و برای کارشناسی ارشد رشتۀ حکمت و فلسفۀ اسلامی را خوانده و از دانشگاه آزاد تهران فارغالتحصیل شد. محمود فرجامی همچنین در مقطع دکترا رشتۀ ارتباطات (گرایش روزنامهنگاری) را در کشور مالزی خوانده است. محمود فرجامی توانست در سال 2012 دانشجوی برجستۀ دکترا شود و به همین مناسبت جایزهای از طرف انجمن بینالمللی مطالعات طنز به وی اهدا شد.
ولی گمان می کنند، توانسته با اعتماد به نفس کاذب خود این بازی وقیح را ببرند. با نفوذ این خصلت ناپسندند در تمامی شعون زندگی سیاسی، اجتماعی، تجاری و … بشر به راستی خطر این بیماری روانی به شدت احساس می شود. با این توصیفات باید گفت برای چه کسانی مطالب کتاب بیشعوری خوبه؟ با خرید بهترین ترجمه کتاب بیشعوری می توانید، به مطالب ارزنده این کتاب دست یافته و تا حد توان از نفوذ این بیماری در جامعه، اطرافیان و قلب و روح خود پیشگیری نمایید. به همین دلیل تهیه این کتاب برای کسانی که درگیر افراد بیشعور بوده یا خود جنبه هایی از آن را درونشان یافته و به دنبال درمان هستند، سودمند است. بسیاری از فروشگاه ها امکان خرید کتاب بیشعوری با تخفیف را فراهم نموده و قیمتهای به صرفه ای را اعلام نموده اند.
شما عزیزان می توانید نظرات و پیشنهادات خود را در خصوص این مطلب با بخش پشتیبانی سایت بهترین یاب در میان بگذارید. در فصل دوم؛ تحت عنوان انواع بیشعورها، تعریف جامع و کاملی از انواع انسانهای بیشعور و مختصات منحصربهفرد هرکدام ارائه میکند. اما در فصل سوم، بحث کتاب از سمت و سوی روابط انسانی فراتر رفته و به مسائل اجتماعی تسری پیدا میکند. او به انواع بیشعوری که به جامعه و زندگی و روابط اجتماعی رسوخ کرده است، میپردازد. بیشعوری، اثری جاودان از خاویر کرمنت، یکی از محبوبترین کتابهای دهههای اخیر است. این کتاب که در پنج فصل تدوین شدهاست، به بررسی یکی از عجیبترین موضوعاتی که میتوان در مورد آن کتاب نوشت؛ پرداختهاست.
ثبت ديدگاه