کتاب پرفروش شماره 1 نیویورک تایمز که در سال 1999 با استقبال گسترده مردم منتشر شد و تاکنون چندین بار منتشر شده است. این کتاب حتی با حجم گسترده ای از داده ها، واضح و غیرفنی است و برای متخصصان حوزه کاهش درد و همچنین افراد عادی جذاب است. هیپنوتیزم در تسکین درد یک بررسی صادقانه و جامع در این مورد است که هیپنوتیزم چه نقشی را می تواند در کاهش و کنترل درد بازی کند با احتمال اینکه تأثیر قابل توجهی در حرکت بهبود طبیعی داشته باشد. او فرض می کند که خوشبختی از طریق یک حالت روانی که او جریان می نامد، حاصل می شود. این وضعیتی است که در آن، سطح مهارت بالای فرد با کارهای چالش برانگیز مطابقت دارد.
این کتاب برای کسانی است که به دنبال عزت نفس بیشتری هستند و میخواهند در خودشان زیباییای را مشاهده کنند که پیش از آن از دیدشان پنهان بوده است. این کتاب ها با موضوعات خودشناسی و خودسازی، آگاهی، امور مالی، پرورش ذهن، مدیریت افکار و به صورت کلی با ساختاری روانشناسی و تاثیر گذار هستند. بیشتر از این صحبت نمیکنم تا سریعا سراغ فهرست ده کتاب برتر روانشناسی برویم. روانشناسی زرد اغلب به پیشنهاد راهحلهای سریع برای مشکلات مهم و دشوار می پردازد. روشهای به کار رفته در روانشناسی زرد بهطور معمول در سطوح دانشگاهی تأیید نمیشوند؛ اما آدمهای معمولی را بهسمت خود جلب میکند.
خصلت های رفتاری به خصوصی را هم باید در خود ایجاد کنید تا رسیدن شما به هدف هایتان را تسهیل کرده و کارتان را برای گسترش توانایی هایتان راحت تر کند. اعتماد به نفس، عزت نفس، اخلاق اجتماعی و شخصیت از جمله مواردی هستند که در روانشناسی توسعه فردی مورد توجه قرار می گیرند. از کاوش در عمق معنا و هدف گرفته تا کشف پیچیدگیهای تصمیمگیری و هوش هیجانی، این کتابها بینشهای ارزشمندی را ارائه میکنند که میتواند درک ما از خود و دیگران را افزایش دهد. بهترین کتابهای روانشناسی را چگونه بشناسم؟ در دنیایی که توسط فناوری و انواع مشغلههای ذهنی هدایت میشود، یافتن روشهای بهبود سلامت روانی و دستیابی به دیدگاه جدید در زندگی تبدیل به یک ضرورت شده است. نویسندگان با استفاده از مثالهای عملی و دادههای پژوهشی جدید، مفاهیم علمی را بهصورت قابلفهم و جذاب بیان کردهاند.
وقتی آخر شب به کارهایی که در طول روز کردیم، دقت میکنیم، میفهمیم همه روز را میتوانیم در یک یا دو خط خلاصه کنیم. بد تر اینکه ممکن است بعد از چند سال دقت کنیم و بفهمیم نکته جدیدی یاد نگرفتیم و یا تجربه جدیدی نداشتیم. بخشی از اینها به این دلیل است که به هر جلسهای میرویم، سر هر قرارا ملاقاتی میرویم، هر مسئولیتی را قبول میکنیم. برای همین همیشه سرمان شلوغ است و فرصتی برای کار بهینه و معنادار نداریم. دیوید برنز در کتاب از حال بد به حال خوب، درباره روشی انقلابی و درعینحال بینیاز از دارو برای درمان افسردگی صحبت کرده است که شناختدرمانی نامیده میشود. شناختدرمانی میتواند ما را از تفسیرهای غلط درباره اتفاقات زندگی روزمره و احوالات بد گذرا دور نگاه دارد و به ما شیوه نوینی از نگرش به زندگی، توام با مثبتاندیشی و واقعگرایی را آموزش دهد.
شنونده بودن هنگام صحبت کردن با دیگران یکی از جمله راه هایی است که کابان پیشنهاد می دهد تا جذاب و خواستنی شوید. کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید سعی کرده تا این آسیبها را شناسایی کرده و به دنبال راه حل مناسب جهت مقابله با آنها باشد. برادران هیث،این کتاب باورنکردنی را در مورد تضاد بین دو سیستم مختلف در مغز ما گردآوری کرده است. این سیستمها، ذهن عاطفی و عقل منطقی هستند که هر دو در هر کاری که انجام میدهیم دائماً با یکدیگر رقابت میکنند. مالکوم گلدول کتابی باورنکردنی در مورد نحوه تفکر همه ما، بدون اینکه واقعاً فکر کنیم، نوشته است. تفکر سریع و کند توصیفی سرگرم کننده از تحقیقاتی است که کانمن در طول حرفه خود انجام داده است.
ثبت ديدگاه