این فیلم داستان نورمن بیتس (با بازی آنتونی پرکینز)، مدیر یک متل کوچک و منزوی را روایت می‌کند که با مادرش زندگی می‌کند. نورمن به شدت تحت تأثیر و کنترل مادرش است و رابطه‌ای ناسالم و آمیخته با او دارد. این رابطه پیچیده و بیمارگونه به تدریج به آشکار شدن رازهای تاریک و تکان‌دهنده‌ای منجر می‌شود. تجربیات هیجانی تکراری در مورد استثمار شدن تان توسط دیگران، سبب تقویت این تله زندگی می‌شود. این مساله اعتماد به نفس شما را کاهش می‌دهد و بیرون آمدن از یک رابطه تهدیدآمیز همراه با بدرفتاری را برایتان دشوار می‌کند.

به عبارت دیگر، طرحواره های شدیدتر تأثیرات بلندمدت‌تری بر واکنش‌ها و احساسات فرد می‌گذارند و می‌توانند در شرایط مختلف زندگی او تداخل ایجاد کنند. در این مقاله، به بررسی عمیق این طرحواره‌ها پرداخته‌ایم تا شما بتوانید به خوبی آن‌ها را شناسایی کنید و درک بهتری از تأثیرات آن‌ها بر زندگی خود پیدا کنید. با شناخت این الگوهای فکری، می‌توانید بهبود روابط شخصی و حرفه‌ای خود را شروع کنید و راه‌های مؤثری برای مدیریت احساسات و تصمیمات خود پیدا کنید.

در نتیجه، چنین افرادی معمولاً به دنبال شخصی هستند که از آن‌ها مراقبت کند یا هر کاری برای آن‌ها انجام دهد. اما برخی از این طرحواره‌ها، مفید نیستند و نه‌تنها به حل مشکلات کمکی نمی‌کنند بلکه خودشان باعث ایجاد مشکلات می‌شوند. شما داوطلبانه از نیازهای خودتان چشم می‌پوشید زیرا برای نیازهای دیگران بیش از نیازهای خودتان ارزش قائلید.

اگر نشانه های مشابه در خود مشاهده می کنید می توانید از خدمات مشاوره آنلاین روابط عاطفی ویکی روان از سراسر دنیا به صورت غیرحضوری استفاده کنید. این نوع طرحوار‌ه‌ به باور این اشاره دارد که شما از دیگران برتر هستید. برخی ممکن است بر جزئیاتی که به اعتقادشان این برتری را نشان می‌دهد، تأکید زیادی داشته باشند (مانند بودن در میان ثروتمندترین یا موفق‌ترین افراد). این به این باور اشاره دارد که شما قادر به مدیریت مسئولیت‌های روزمره به طور کافی و مستقل نیستید. به طور کلی، کودکانی که این طرحوار‌ه‌ را دارند، توسط والدین خود تشویق نشده‌اند که به طور مستقل عمل کنند و اعتماد به نفس لازم برای مراقبت از خود را  ندارند.

بعضی از افراد جذب افراد بی‌عاطفه می‌شوند، بعضی دیگر دنبال افراد قدرتمندی هستند که آن‌ها را نجات دهند، افراد دیگری هم در ارتباطات خود متمایل به افراد ضعیف‌تر هستند و گروهی هم از ارتباط ترس دارند. او اغلب در دیگران ذوب می‌شود مانند پدر، مادر، دوست، معلم، استاد و حتی درمانگر. در واقع می‌توان گفت این افراد به اندازه کافی رشد نکرده‌اند و به فردیت کامل نرسیده‌اند. احساس می‌کند که با کسی که در او ذوب شده است دو روح در یک بدن هستند. آنها از این شاکی هستند که هیچ کسی آنها را درک نمی‌کند و کسی نیست که با آنها یک دل سیر درد و دل کند. چون آنها انتظار دریافت محبت ندارند تمایل خود نسبت به دریافت توجه و محبت را ابراز نمی‌کنند و در نتیجه مورد محبت قرار نخواهند گرفت.