همه ما را به خواندن کتاب تشویق میکنند، اما چیزی که جایش خالی است نقد کتاب است. او خیلی زود درگذشت و برخی همچون برادرش معتقد بودند که ساواک او را کشته است، هرچند همسرش این موضوع را تکذیب کرد. آرزو داشت پیکرش برای تشریح دانشجویان پزشکی دانشگاه تهران مورد استفاده قرار گیرد اما این تصمیم مخالف شرع شناخته شد و هنوز پیکرش در مسجد فیروزآبادی جنب بیمارستان فیروزآبادی شهر ری در امانت است. رابطه او با معلمها، دانشآموزان و خانوادههایشان و انتظاراتی که از خودش دارد و دیگران از او دارند، در بستر این رمان روایت میشود.
«مدیرمدرسه» شاید به جرأت بهترین اثر «جلال آل احمد» باشد. نویسندهای ظلمستیز که واقعیتهای زندگی را با نظری انتقادی ارائه میکند. راوی داستان که از آموزگاری به تنگ آمده است، برای آسودگی خود و داشتن درآمد بیشتر و بی دردسر به مدیری دبستان رو می آورد، بی آنکه بداند چه دردسرهایی در پی خواهد داشت. مدیر که خود را هیچکاره می داند و آمده تا گوشه ای آرام در دفترش از گچ خوردن و بیهودگی کار آموزگاری خود را برهاند، با دشواری سرپرستی «یک ناظم و هفت تا معلم و دویست و سی و پنج تا شاگرد» روبرو می شود. پس همه توان خود را به کار می گیرد تا کمبودها و نارساییها را به گونه ای سروسامان دهد. اما در این شرایط محیطی امکان اصلاح وجود ندارد و مدیر تصمیم میگیرد که استعفا دهد.
برای اطلاعات بیشتر در مورد کتاب های ادبی پیشنهاد میشود این کتاب ژن خودخواه ریچارد داوکینز از سایت دانلود کنید. مجله اینترنتی تحلیلک پورتالی جامع از مقاله های مرتبط در حوزه مالی و سرمایه، ادبیات، موفقیت، آموزش، کسب و کار، سلامت، گردشگری و… با هدف بهبود سطح دانش عمومی و تخصصی جامعه است. کتابها در اپلیکیشن کتابراه با فرمتهای epub یا pdf و یا mp3 عرضه میشوند.
كسي كه دوست ندارد به اين و آن رو بزند مجبور ميشود كه ازآدمهاي پولدار گدايي كند. به این و آن رو بزند مجبور میشود که از آدمهای پولدار گدایی کند. دست آخر، مدیر به دنبال دادخواستی به دادگستری فراخوانده می شود. کتاب نایاب و مشهور “مدیر مدرسه” از آثار بهنام و معروف جلال آلاحمد میباشد. این کتاب از جمله کتبی است که در شهرت آلاحمد، نقش بهسزایی داشت.
آل احمد را ابداعکنندۀ نثر فارسی میدانند، جلال بسیار ساده و عامیانه مینوشت، به گونهای که بیشتر مردم متوجه نوشتههای او میشدند و البته گاهی اوقات سبب کجفهمی خوانندگان میشد. مدیر که خود را هیچکاره میداند و آمده تا گوشهای آرام در دفترش از گچ خوردن و بیهودگی کار آموزگاری خود را برهاند، با دشواریِ سرپرستیِ «یک ناظم و هفت معلم و دویست و سی و پنج شاگرد» روبرو میشود. پس همه توان خود را به کار میگیرد تا کمبودها و نارساییها را به گونهای سروسامان دهد؛ اما در این شرایط محیطی امکان اصلاح وجود ندارد و مدیر تصمیم میگیرد که استعفا دهد.
پس از اتمام دوران دبستان، پدر جلال، سیداحمد طالقانی، به او اجازهٔ درسخواندن در دبیرستان را نداد؛ اما او تسلیم خواست پدر نشد. او اما سرسختتر از اینحرفهاست و میکوشد تا با تمام توان، از پس مشکلات بربیاید. مثلا به زندان افتادن یک معلم، مصیبتی برای او پیش میآورد که نگو و نپرس! یا بیآبرویی یک آموزگار دیگر که چند عکس مستهجن به یکی از دانشآموزان نشان داده.
کتاب مدیر مدرسه، روایتگر داستان معلمی است که پس از سالها خدمت در شغل معلمی، اکنون از شغلش خسته و دلآزرده است. با دادن حق حساب به بالادستیها من جمله مدیران، حکم مدیریتش را امضا شده تحویل میگیرد و به مدیریت مدرسهای در روستا در میآید. همۀ داستان کتاب در همین روستا با مردمانی تنگدست میگذرد. داستان حول زندگی دانشآموزان، معلمان و والدین بچهها است؛ اما احوالات خود راوی (مدیر مدرسه)، نقش پررنگتری دارد.
مدیر که خود را هیچکاره می داند و آمدهتا گوشه ای آرام در دفترش از گچ خوردن و بیهودگی کار آموزگاری خود را برهاند، با دشواریسرپرستی «یک ناظم و هفت تا معلم و دویست و سی و پنج تا شاگرد» روبرو می شود. پس همهتوان خود را به کار می گیرد تا کمبودها و نارساییها را به گونه ای سروسامان دهد. امادر این شرایط محیطی امکان اصلاح وجود ندارد و مدیر تصميم ميگيرد كه استعفا دهد.
همهی کسانی که درد و رنج حاصل از بی عدالتی و نابسامانی را با تمام وجود احساس کردهاند و مشتاقانه و دلسوزانه در پی حل و فصل آنها بودهاند اما سرخورده از موج مخالفشان ، کنج عزلت گزیدهاند و بیخیال همهی آرمانهایشان شدهاند. آل احمد نویسندهای ظلمستیز که در خانوادهای مذهبی متولد شد اما کمکم از مذهب فاصله گرفت. مدیر که در ابتدا به ناظم تعرض ميكند كهچرا بچهها را تنبيه ميكني، و تركهها را ميشكند، آخر داستان خودش مجبور ميشود كهبه تنبيه بدني روي آورد.
این کتاب به خوانندگان کمک می کند تا در مورد مشکلات و چالش های آموزش در ایران درک بهتری داشته باشند. این اصلاحات ، چند روز اول نظم ساختگیای را در فضای مدرسه حاکم میکند؛ اما این پایان ماجرا نیست. مدیر مدرسه هر روز با انواع و اقسام موارد روبرو میشود که نه تنها آرامش را از او سلب میکند ؛ بلکه مدرسه را نیز به همان حالت سابق برمیگرداند. ماجراهایی مثلِ ارتباط جنسی دو دانش آموز ، تصادف یکی از معلمان مدرسه ، سرطان گرفتن مادر ناظم و نیز ورود والدین دانش آموزان برای اعتراض به بروز مسائل جنسی در مدرسه ، مدیر مدرسه را با کوهی از دردسرهای تازه روبرو میکند. او با همهی توانش سعی در حل این مسائل و رفع و رجوع آنها مینماید…اما موفق نیست. خوانندهی اثر با مدیر مدرسه و نقشی که در انجام امور دارد ، همزادپنداری میکند ولی در پس همهی این اتفاقات منتظر لحظهی اوج این رمانست.
ثبت ديدگاه