داستانی که در هر صفحه، مبارزه میان احساسات و منطق، عشق و پیش‌داوری و غرور و فروتنی را به تصویر می‌کشد. داستان رمان غرور و تعصب جین آستین با سعی و کوشش خانم بنت (مادر الیزابت و خواهران) جهت متقاعد کردن همسر خود، آقای بنت برای ملاقات با آقای بینگلی آغاز شده است. آقای بینگلی پسری مجرد و البته پول دار (معیاری ارزشمند نزد خانم بنت) است. آقای بنت پس از اندکی بحث و مجادله و کشمکش، همسر خود را راضی می‌کند که این دیدار پیش از این در خانهٔ اجاره‌ای همسایهٔ مورد نظر، آقای بینگلی واقع در ندرفیلد صورت گرفته است. این دیدار خیلی زود با دعوتی رسمی جهت شرکت در یک مهمانی بزرگ همراه می‌گردد؛ یک مهمانی که همهٔ اهالی منطقه و ساکنان آن حوالی در آن حضور به هم می‌رسانند. اگر شما هم مخاطب داستان‌های عاشقانه هستید، پس به صفحهٔ درستی هدایت شده‌اید.

غرور الیزابت موجب می‌شود که او بر اساس برداشت اولیه و نادرست خود از دارسی بماند و او را قضاوت کند و تعصب دارسی نسبت به موقعیت اجتماعی الیزابت، چشم‌های او بر فضایل الیزابت کور می‌کند. البته به‌صورت دیگری هم می‌توان تحلیل کرد که در آن صورت دارسی مغرور و الیزابت متعصب است. البته آستین مشکلات عشقی کوچک و بزرگ دیگری هم بر سر راه کاراکترهایش قرار می‌دهد تا عشق آنها را عمیق‌تر و باارزش‌تر کند.

چهار رمان عقل و احساس، غرور و تعصب، منسفیلد پارک و اِما به‌ترتیب در سال‌های ۱۸۱۱، ۱۸۱۳، ۱۸۱۴ و ۱۸۱۶، یعنی در زمان حیات جین آستین منتشر شدند. جین آستین این اثر را سال ۱۸۱۳ وقتی تنها ۲۱ سال داشته منتشر کرده. پنج خواهر – جین، الیزابت، مری، لیدیا و کیتی – دختران خانم و آقای بنت هستند. الیزابت که قصه را تعریف می‌کند شیفته‌ی کتاب و مطالعه است و مغرور و مستقل. کیتی و لیدیا دوقولوهای خانواده شیطان، بازیگوش و سر به هوا هستند. در این مقاله قصد داریم به معرفی یکی از درخشنده‌ترین آثار ادبی کلاسیک اثر جین آستین، نویسندهٔ انگلیسی قرن نوزدهم میلادی با نام غرور و تعصب (Pride And Prejudice) بپردازیم.

ازدواج لیدیا بنت، دختر کوچک خانواده بنت با ویکهام از نوع ازدواج‌های بدون فکر و شناخت صورت گرفته و به همین دلیل، نتایجی بسیار ناخوشایند دارد. پس از کشمکش‌هایی چند آقای ویکهام تصمیم گرفته است که با لیدیا پیمان زناشویی ببندد. لیدیا به ملاقات خانواده‌اش می‌رود و در این قسمت از داستان او به الیزابت می‌گوید که آقای دارسی در عروسی‌اش شرکت کرده است.

این رمان از جمله بهترین و خواندنی‌ترین رمان‌های عاشقانه‌ی تاریخ ادبیات است که نویسنده به آن علاقه داشته و «غرور و تعصب» را فرزند محبوب‌اش دانسته. جین آستن در سال ۱۷۷۵ به دنیا آمد و با قلمش مسیری روشن برای زنان و مردانی که به حقیقت و تغییر ایمان داشتند، گشود. او نویسنده‌ای است که در جهانی پر از محدودیت، با شجاعتی کم‌نظیر، حقیقت زندگی و روابط انسانی را به تصویر کشید. جین آستن از دل تاریخ برخاست تا به دنیای ما نشان دهد چگونه عشق، خرد و استقامت می‌تواند بر محدودیت‌های اجتماعی غلبه کند.

جالب است بدانید این رمان در زمان خود با استقبال محدودی مواجه شد و تبدیل به پدیده‌ای همه‌گیر نشد. در واقع، این کتاب و نویسنده‌اش تا قرن بیستم کشف نشدند و به جایگاهی که امروز در ادبیات انگلیسی دارند، نرسیدند. الیزابت بنت قهرمان رمان غرور و تعصب و دختر دوم خانوادۀ بنت است. الیزابت باهوش‌ترین و عاقل‌ترین در بین پنج خواهر بنت است اما کمی زودباور نیز هست.