این کتاب به صورت جامعی به مفاهیم و تکنیک‌های مربوط به تحلیل تکنیکال قیمت می‌پردازد و به شما کمک می‌کند تا درک بهتری از رفتارهای بازارهای مالی داشته باشید. در کتاب Trading In The Zone مارک داگلاس به معامله گران کمک می‌کند تا، به مواردی که باعث عدم ثبات و تصورات ذهنی اشتباهی که باعث از دست رفتن سرمایه می‌شوند، و تبدیل به یک عادت شده‌اند آشنا شوند. مارک داگلاس قصد دارد در این کتاب، با ترکیب مهارت روانشناختی بازار و تحلیل بازار، معامله گران را به سودی مستمر در بازارهای مالی مانند بورس و بازار فارکس برساند. کتاب معامله گر منضبط کتابی شناخته شده نزد فعالان حوزه بازارهای مالی است که کاربرد بسیار زیادی دارد.

داگلاس راهکارهایی مانند تکنیک‌های تمرکز حواس و آرامش را برای دستیابی به این حالت ذهنی ارائه می‌کند. ما فقط می توانیم بازار را بررسی کنیم و ببینیم اگر قیمت به حد سود یا حد ضرر ما رسید چقدر سود یا زیان خواهیم کرد اگر فکر کنیم که دقیقا می دانیم بازار تا کجا حرکت خواهد و کجا وارد اصلاح می شود ممکن است این موضوع ما را در دردسر بیندازد. ریسک یک موضوع نسبی است ، برداشت هر معامله گر از ریسک ممکن از معامله گر دیگر تفاوت داشته باشد .

ولی امروزه معامله گران بسیار زیادی از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند و تحلیل بنیادی تقریباً منسوخ شده است ،  چرا که اگر از تحلیل بنیادی استفاده کنیم نمی توانیم زمان دقیق ورود به معامله راه پیدا کنیم. تقریبا هر معامله‌گری که کتاب مارک داگلاس را بخواند متوجه خواهد شد، تمام نکاتی که در آن گفته شده است جزء حقایق بازار می‌باشد و هر کدام از معامله گران با خواندن قسمتی از آن متوجه خواهند شد که، مطالعه این کتاب برای آن‌ها بسیار ضروری است. باید بگوییم که بازارها زنده هستند و دیدگاه، نظر و بیان خلاقانه و منحصر به فرد هر معامله گر است که به بازارها جهت می‌دهد. در این اثر پیشگامانه، داگلاس دلایلی را بررسی می‌کند که چرا اکثر معامله‌گران نمی‌توانند سهام خود را به طور ثابت افزایش دهند و حفظ کنند و خواننده را به نتیجه‌گیری‌های عملی و منحصربه‌فرد در مورد چگونگی تغییر ذهنیت محدودکننده می‌رساند.

کتابِ “معامله‌گر کامل” در سال 2017 به زبان ژاپنی و کتابِ “تبدیل شدن به معامله‌گر منظم” به زبان چکوسلواکی ترجمه شده‌اند. یکی از آن‌ها توسط خانم ریحانه هاشم پور با عنوان «تحلیل بنیادی، تکنیکال یا ذهنی؟» تهیه شده است. همان‌طور که عنوان کامل این کتاب نشان می‌دهد، هدف آن کمک به معامله‌گران در تسلط یافتن بر بازار با اطمینان، نظم و ذهنیت برنده است. برای مثال اگر در چند معامله قبلی خود ضرر کرده باشید و حاصل تحلیل اشتباه شما بوده باشد فکر می کنید که تحلیل بعدی شما هم اشتباه خواهد بود . ذهن ناخودآگاه شما می تواند لحظه حال را با  تجربیات گذشته شما پیوند دهد و این موضع می تواند باعث ایجاد ترس و اطلاعات موجود را از نظر منفی نگاه کنید. مارک داگلاس یکی از شاخص ترین نویسنده ها در حوزه روانشناسی بازارهای مالی شناخته می‌شود.

با این کتاب شما میتوانید رفتار بازار و روان‌شناسی نهفته در پشت آن را فرا بگیرید و همچنین یاد خواهید گرفت که تفکری پویا همانند معامله‌گری موفق داشته باشید. به طور کلی، کتاب Trading in the Zone یک راهنمای جامع برای ایجاد ذهنیت برنده در معاملات است. اثر دوم او به نام Trading in the Zone که در سال 2000 به چاپ رسید، نه تنها به روزتر است، بلکه زمان بیشتری را صرف بررسی طرز تفکر معامله‌گران موفق کرده است.

“پائولا” به معامله‌گری، تربیت و پرورش معامله‌گران و ورک‌شاپ های خود ادامه داده. اولین کتاب مشترک این دو فرد “معامله‌گر منظم” نام داشت که در سال 1990 و کتاب دیگر این دوفرد “معامله‌گری در نواحی” در سال 2000 منتشر گردید. این دو کتاب قبل از اینکه کسی در مورد روان‌شناسی معامله‌گری شنیده باشد چه برسد که بخواهد آن را تدریس کند در این رابطه سخن گفته اند. رشته روان‌شناسیِ معامله‌گری در اواسط دهه 80 میلادی توسط “مارک داگلاس” و “پائولا تی. وب” به صورت همکاری دوجانبه این دو فرد به جامعه معامله‌گری معرفی گردید.

برای جلوگیری از این موضوع باید به یک حالت ذهنی برسید که بتوانید فرآیند تعمیم دادن در ذهن را به کنترل خود در بیاورید . ذهن ما توانایی تعمیم بالایی دارد به شکلی که می تواند تجربیات محیط پیرامون که شامل ویژگی ها و مشخصات یکسانی هستند را در درون ذهن به هم مربوط کند. خاطرات و باور های ما به شکل انرژی هستند ، آنها مانند نیرویی در درون بر روی حواس ما تاثیر دارند و هر چیزی را که فقط بخواهند از محیط بیرون دریافت می کنند و ممکن است تمام واقعیت را به ما نشان ندهند. در هر لحظه میلیون ها اطلاعات در محیط اطراف ما وجود دارد و ما از نظر فیزیکی نمی توانیم تمام آن ها را بررسی کرده و پردازش کنیم. برای ورود به کانال تلگرامی مجموعه فارکس بست روی لینک مقابل کلیک کنید.

وقتی معتقد باشید از آینده آگاه نیستید در نتیجه توقعی هم از بازار ندارید قطعا یک اتفاقی رخ خواهد داد که به سود یا زیان شما است پس در نتیجه هیچ دلیلی ندارد اطلاعات بازار را تهدید آمیز مشاهده کنید. اگر سعی کنید عقاید را از بین ببرید نمی توانید نتیجه بگیرید چرا که اگر متوجه شوید فردی می خواهد شما را از بین ببرد چه اقدامی انجام می دهید ؟ قطعا اولین کار دفاع است و بعد از آن شروع به درگیری می کنید و عقاید بسیار قوی هستند و هویت ما را تشکیل می دهند . به نظر من عقاید و باورها شامل انرژی ساختار یافته هستند ، شاید راحت نباشد که بپذیرید یک باور شامل انرژی باشد . 1- اگر تمامی معاملات شما بر اساس لبه شما باشد در آخر میزان سود شما از زیان ها بیشتر است.

یک معامله گر موفق در این بازار، کسی است که بتواند احساسات خود را کنترل کند و بر اساس تحلیل و منطق، به معامله گری بپردازد. زمانی که ریاضی‌دان بدون توجه به چیزی در حالی که غرق در حل مسئله شده است، سخت‌ترین مسئله‌ها را حل می‌کند و این یک استعداد خارق العاده است. یک تریدر که بدون ترس و استرس با داشتن علم کافی و درک از ماهیت بازار در حال معامله کردن می‌باشد و تمام حواس خود را معطوف بازار کرده است به طور قطع می‌تواند موفقیت‌های بسیاری را در بازار طی کمترین زمان ممکن کسب نماید. او در بازار با اشتباهاتی که مرتکب شد باعث ورشکستگی و در نتیجه از دست رفتن سرمایه خود شد. البته این شکست و از دست رفتن سرمایه، برای او دست‌آوردهایی را نیز داشت. به گفته مارک داگلاس نویسنده کتاب Trading In The Zone، دو دلیل را انگیزه خود برای ورود به معامله‌گری بیان می‌کند.