او طی سفر به آمریکا مدتی در ایلینویز و نیویورک سیتی هم اقامت داشت. او و چند نویسنده دیگر نامه‌ای به کنگره آمریکا نوشتند که قاچاق آثار ادبیشان به آمریکا و چاپ آنها بدون اجازه رسمی را محکوم می‌کرد. رسانه‌ها می‌گفتند دیکنز باید بابت شهرت خود در آمریکا قدردان باشد، به هر قیمتی که به دست آمده باشد.

در آمریکا هنوز برده‌داری قانونی بود و او به شدت این مسئله را در نوشته‌هایش به باد انتقاد می‌گرفت. با این حال منتقدان ادبی نظریه‌های او را در این زمینه دوگانه معرفی می‌کنند چون اگرچه آمریکایی‌ها را زیر سوال می‌برد، مشکلی با کشتار بومیان جامائیکا توسط بریتانیایی‌ها نداشت. او همان سال با کاترین هوکارث که رابطه‌ای کاری با پدرش داشت ازدواج کرد.

با رونمایی این نامه، دکتر مانت اگرچه ناراحت است اما نمی تواند حرف هایی که سال ها پیش در نامه نوشته را پس بگیرد و هیئت منصفه با شنیدن این ماجرا دارنی را به خاطر جنایاتی که خانواده اش انجام داده بودند به مرگ محکوم می کند. لوسی و دارنی صاحب یک پسر می شوند که در همان کودکی می میرد و بعد از مدتی دختری به نام لوسی کوچک به دنیا می آید، لری صاحب خانه و خانواده می شود و استرویر با یک زن بیوه ثروتمند که سه فرزند دارد ازدواج می کند. کارتن نیز اگرچه کمتر به دیدار آن ها می آید اما به عنوان دوست صمیمی خانواده دارنی شناخته شده و لوسی کوچک به او علاقه زیادی دارد. داستان دوشهر روایتی است از عشق، ناکامی، انقلاب و تحول. جالب‌تر آن‌که این‌کتاب بیشتر برای مخاطب نوجوان نوشته شده و همین موجب شده در آن، با پیچیدگی‌های مرسوم داستان‌های دیکنز مواجه نباشیم.

دیکنز از نظر جسمی در اواخر زندگی‌اش دچار مشکلاتی شد که البته باعث نشد او دست از نوشتن بردارد. او به خواندن کتاب و سفرهایی با این هدف ادامه داد و بار دیگر به آمریکا سفر کرد و در ژوئن 1870 بر اثر سکته قلبی درگذشت. دیکنز مقاله‌ای در روزنامه‌ی تایم منتشر کرد و از بی‌گناهی «الن» گفت اما این ادعا صحت شایعات را تایید کرد. ابراهیم یونسی یکی از مترجمان داستان دو شهر به زبان فارسی است. یونسی در دولت مهدی بازرگان، اولین استاندار کردستان بود.

دیکنز مانند نویسندگان بزرگ دیگری همچون «جورج الیوت1» و «امیل زولا2» نوشتن حرفه‌ای را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد و تجربه‌ی کار در این فضا سبب شد، آثار داستانی او روایتی باورپذیر پیدا کنند. من از پنجره زندان به این ماه نگاه کرده‌ام؛ آنگاه که تحمل نورش را نداشتم به آن نگاه می‌کردم و به چیزی که از دست داده بودم و همین ماه بر او نور می‌پاشید می‌اندیشیدم، و از بس ناراحت می‌شدم و درد می‌کشیدم که سرم را به دیوار می‌کوبیدم. با رخوت و بیحالی می‌نشستم و به همین ماه می‌نگریستم، حال آنکه آن‌قدر حواس نداشتم که به چیزی جز تعداد میله‌های افقی و عمودیی که آن را مشبک کرده بود بیندیشم. به سبک آثار کلاسیک، کتاب حاضر نیز در برخی قسمت‌های خود نیازمند صبوری از طرف خواننده است تا داستان شکل بگیرد.

مردم با فریادهاى موحش با یکدیگر مى‌ستیزند، زیرا با روح پهلوانى و احساس اخوت غیر قابل تعویض با هم درگیر مى‌شوند. اما درختان در سکون و سکوت مطلق با هم به ستیز برمى‌خیزند، چون نزاعشان همه بی‌رحمى است و امانى در کار نیست. در این کتاب، به عنوان یک تاریخ گیوتین مصیبت نیست، بلکه راه‌حل مصیبت است. او هیچ‌گاه مانند وقتى که سرش از تن جدا مى‌شود شاد و سعادتمند نیست. منبع الهام این کتاب برای دیکنز، نمایش‎نامه‌ای است که ویلکی کالینز ،دوست او، سال‌ها پیش نوشته و چارلز نیز در آن بازی کرده بود. هم‎چنین انقلاب‌هایی که در تاریخ رخ داده‌اند، بسترهای مناسبی برای ایده‌سازی و آفرینش آثار کلاسیکی از جمله داستان دو شهر بوده‌اند.

او به خاطر کار پدر به مدارس خصوصی سطح بالایی رفت و تحصیل کرد. ابراهیم یونسی از نویسندگان و مترجمان به نام ایرانی است که کارنامه‌ی درخشانی از خود به جا گذاشته است. او ۸۰ کتاب انگلیسی و یک کتاب فرانسوی به فارسی ترجمه کرده است. از آثار دیگر او می‌توان به تالیف «هنر داستان‌نویسی»، ترجمه «آرزوهای بزرگ» از «چارلز دیکنز» و «طوفان» از «ویلیام شکسپیر» اشاره کرد. دارنی قبل از محاکمه به مدت یک سال و سه ماه در زندان می ماند و دکتر مانت برای کمک به آزادی او از نفوذ قابل توجه خود در میان انقلابیون (به دلیل آن که مدت طولانی در باستیل زندانی بوده است) استفاده می کند.