نه اینکه شهری بگوید و امر کند روستایی فقط وظیفه اطاعت و اجرا را داشته باشد. به نظر می رسد در برخی قسمت ها تعارضی میان نظرات ارسطو دیده می شود مثلا وی در جایی صراحتا حکم به برتری دموکراسی می دهد و بعد از آن به مناسبتی دیگر در رایش تشکیک می کند. 5-مقررات نوع چهارمرادارد ولی به جای قانون عوام فرمانروایند واین در حکومت هایی است که تصمیماتانجمن نمایندگان ناسخ قانون باشد.
از ماکیاولی تا توماس هابز و کارل مارکس، بیشتر اندیشمندان غربی دربارهی استدلالهای ارسطو در ۲۵۰۰ سال حرف زدهاند. ارسطو در جستوجوی تعریف هدف و ماهیت سیاست، همه چیز را بررسی کرده است. عدالت، بردهداری، شهروندی، تضاد طبقاتی، دموکراسی و خوشبختی، همه با دقت و ظرافت در این کتاب بررسی شدهاند.
سعادت که در اخلاق محور اصلی بحث است در رساله سیاست به جد تعقیب میشود. ارسطو در سیاست پاسخهایی را در برابر این پرسش قرار میدهد که چگونه قانونگذار، سعادت مدینه را تامین میکند و اخلاق را در حوزه برتر، در ساحت اجتماع، جامه عمل میپوشاند. وقتی بنابر دیدگاه ارسطو انسان حیوانی اجتماعی است دیگر نمی توان سیاست را از مجموعه اخلاق آن جدا کرد بلکه در این آموزه سیاست وجه دیگری از اخلاق و اخلاق چونان دیباچه ای بر سیاست به شمار میآید. از این رو، ارسطو در مباحث خود، قائل به پیوند اخلاق و سیاست در جامعه است. ارسطو اساس خانواده را طبق تقسیم بندی روابط مردم با هم قرار داده و قدرت را عامل اصلی این تقسیم بندی میداند.
شهروندی در حکومت قانونی باید بر تربیت اخلاقی استوار باشد. به همین علت دادرسان به واقعیتها نظر داشتند و حکم میکردند نه به نقص قوانین. این دادگاهها دارای نیروی اجرایی هم بود. درست مثل محتسبانی که در فرهنگ اجتماعی و دینی ما هم فقیه بودند و هم قاضی و هم مجری آنچه رای صادر میکردند. دقایق و ظرافتهای قابل توجهی که در تاریخ اجتماعی ما نمود خاصی دارد و بیان آن در مقالتی دیگر به عرض خوانندگان محترم و نکته سنج خواهد رسید.
نکتهی بارز که در آثار و اقوال اهل سیاست میتوان گفت؛ آمیختگی افکار سیاسی آنها با مباحث اجتماعی است. همین آمیزش باعث میشد که دست یافتن بر بهترین نوع سیاست برای انها دشوار باشد. این واژه در سدهی پنجم پیش از میلاد، در معنای « دموس » تغییری حاصل شد و بر اجتماع همهی مردم آتن گفته میشد که برای اجرای کارهای خود جمع میشدند و کنکاش میکردند؛ یعنی امور جاری با نظر همه اعمال میشد. به عبارت دیگر این مردم بودند که خط مشی امور جاری و آتی را تعیین میکردند.
هر چه بیش از اندازه بزرگ یا کوچک باشد اثر خود را از دست میدهد و در برخی موارد ماهیتش یکسره دگرگون میشود. او اداره جنگ را بر جمعیت زیاد مردم دشوار میداند. از نظر ارسطو قانونگذار باید در پی پروراندن افراد شریف باشد و راه رسیدن به این هدف را بجوید. این کتاب را میتوان در شش بخش شامل هشت کتاب در نظر گرفت. اندیشههای سیاسی ارسطو امروزه چقدر معتبر هستند؟ در ظاهر، به نظر میرسد که اندیشهی او از سیاست معاصر خیلی دور باشد. بالاترین شکل زندگی سیاسی برای ارسطو، پولیس یا دولتشهر بود.
نلیوس به خوبی از آثار ارسطو محافظت کرد و برای اینکه پژوهشگران از آن ها استفاده کنند یادداشت های ارسطو را با خود به روم برد. مرگ پدر ارسطو برایش بسیار سخت بود اما فوت پدرش باعث شد تا او به معلم “اسکندر مقدونی” تبدیل شود و تا پایان عمرش، از اعضای نزدیک و محبوب دربار مقدونی باشد. زمانی که او ۱۷ سال سن داشت، در آکادمی افلاطون، برای حضور در کلاس های آموزشی سقراط نام نویسی کرد. ورزش نخستین مرحلۀ آموزشوپرورش است، اما نباید مانند اسپارتیان در پرورش هوش و اندیشۀ کودک کوتاهی کرد. تربیت روحی و بدنی کودکان و جوانان.
ثبت ديدگاه