یک دنیا مطلب خوب و خواندنی در «کتاب خدا»ست، کتابی که بهترین کتاب‌هاست. اینک کمی با تأمّل بیشتر به این مسأله می‌نگریم، آن هم براساس آیات قرآن. قرآن، هم صفات مؤمنان را بیان می‌کند، هم تکلیف و وظیفه صاحبان ایمان را، هم نشانه‌های زندگی همراه با ایمان را، هم این را که به چه چیز باید «ایمان» داشت. به نظر می‌رسد یکى از علل گرایش ایمان‌گرایى چه در مسیحیت و چه در اسلام زیاده‌روى عقل‌گرایان و گرفتار کردن گوهر ایمان در پیچ و خم‌هاى مسائل فلسفى و استدلال بوده است. «امام محمد غزالى» را می‌توان در شمار ایمان‌گرایان اعتدالى محسوب کرد. به عقیده وى ایمان آن‌گونه نیست که با تفکر و تلاش عقلى به چنگ آید.

پس ایمان در بردارنده ی این مسائل است، نه کمتر و نه بیشتر، چرا که کمتر از آن ایمان محسوب نمی‌شود و بیشتر از آن کمال ایمان است نه خود ایمان. ارئه جدیدترین کتاب‌های دنیای نشر، با موضوعات مختلف دینی، اخلاقی، تربیتی و…

در این نظریه تصدیق خدا و پیامبران به معناى یک تصدیق منطقى مطرح است که به یک واقعیت خارجى مربوط می‌شود و بخشى از معرفت به عالم هستى است و مفهوم عمل به وظیفه و تکلیف، خارج از مفهوم ایمان است. الف) ایمان‌گرایى افراطى یا خردستیز و ضد عقل که راهى را براى عقل در تعالیم دینى و ایمان به خدا و متافیزیک نمی‌داند. شما خودتان می‌توانید به کمک کشف الآیات یا فهرست‌های موضوعی قرآن، آیات مربوط به ایمان و مؤمن را مطالعه کنید.

در این نوشتار سعی داریم تعریف ایمان و مؤمن حقیقی را در فرهنگ قرآنی به قلم حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی تقدیم حضورتان کنیم، امید است که توشه ای زاد راه همه ما باشد. ایمان در لغت به معنای هر گونه تصدیق و باور داشتن است و در اصطلاح محققان، تصدیق به معلومات یقینی و باور قلبی به فرموده های پیامبر اکرم (ص) می باشد؛ و شناخت پیامبر (ص) از شناخت خدا جدا نیست. برای این که متوجه شویم معنای ایمان چیست ، به آیات قرآن کریم مراجعه می نماییم. در میان متفکران اسلامى آراى عرفا هم‌چنین اخباری‌ها تا حدودى بی‌شباهت به افکار ایمان‌گرایان افراطى نیست و نیز غزالى و مولوى را می‌توان تا حدودى از ایمان‌گرایان اعتدالى به حساب آورد. از مطالب بالا می خواستیم به این نتیجه برسیم که ایمان صرفاً یک باور درونی و ذهنی نیست و ایمان بدون عمل و پایبندی به مقتضیات آن اساساً مقبول و موافق منابع دین – کتاب و سنت – و ائمه و عالمان دین نمی باشد.

ایمان‌گرایى را در فارسى معادل واژه «فیدئیسم» (Fideism) به کار می‌برند. در دیدگاه ایمان‌گرایانه حقایق دینى مبتنى بر ایمان است و از راه خردورزى و استدلال نمی‌توان به حقایق دست یافت. سابقه تاریخى این مدعا طولانى است و به زمان «پولس» قدیس می‌رسد، اما بروز جدى و پرنفوذ این جریان از قرن نوزدهم تا زمان حاضر می‌باشد که بویژه در غرب و در مسیحیت به چشم می‌خورد.

ایمان، مؤمن، مؤمنون، آمَنوا، یؤمنون، از واژه‌هایی هستند که فراوان در قرآن کریم به کار رفته‌اند. قلمرو ایمان براى هر انسان حریم مقدسى است؛ یعنى دلبستگى واپسین انسان در نهایت به امر قدسى تبدیل می‌گردد و آن‌گاه است که عنصر شجاعت و جسارت و عشق از آن زاییده می‌شود. به نظر می‌رسد استدلال‌هاى خشک و بی‌روح و پرپیچ و خم فلسفى زمینه بروز ایمان‌گرایى جدید را فراهم آورده است.

ایمان نوعى نور روشنگر است که خدا به عنوان موهبتى رایگان و از سر لطف در اختیار بندگان قرار می‌دهد. هر چند که زمینه‌ها و ضرورت‌هاى وجود ایمان‌گرایى افراطى در تفکر اسلامى – آن‌چنان‌که در غرب و مسیحیت به وجود آمد – وجود ندارد، اما در عین حال نمونه‌هایى از آثار متفکران اسلامى بی‌شباهت به ایمان‌گرایى غربى نیست. به عنوان مثال؛ گرایشات قشری‌گرى و اخباری‌گرى و جمودگرا به سبکى ایمان‌گرایانه استدلال و برهان‌ورزى و تعقل محورى را در دین کنار می‌نهد. چون اگر ایمان قطعی به وجود کامل مطلق و آفریدگار جهان باشد، در پرتو این اعتقاد روح انسان آرامش پیدا کرده و سیر و سلوک برای او ممکن است و می‌تواند به آسانی و سهولت به هدف نایل گردد. خداوند قادر دانای سمیع و بصیری که پیامبران را فرستاده و قرآن را بر حضرت محمد مصطفی (ص) نازل فرموده، و واجب و مستحب و حلال و حرام مورد قبول و اتفاق امت اسلامی را بیان کرده است. کنی معتقد است که ما نباید به این دلیل کع معیار مبناگرایان کلاسیک به شکست انجامیده به این نتیجۀ شتاب‌زده برسیم که هیچ معیاری برای تمیز باورهای عقلانی از باورهای غیرعقلانی و درواقع، به تعبیرِ خود او، شعور از حماقت وجود ندارد.

این‌گونه ایمان همراه با یک نوع بصیرت درونی است و مقتضی ثبات قدم می‌باشد و گویا مؤمن حقایقی را از پشت پرده ی غیب مشاهده می کند. کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ و استفاده از مطالب آن تنها با ذکر منبع مجاز است. بحث ایمان‌گرایى، اقتباس از کتاب فرهنگ واژه‌ها نوشته عبدالرسول بیات و دیگران. این ایمان همراه با یقینی است که بعداً شرح آن را خواهیم داد و عالی ترین مراتب ایمان محسوب می گردد.