و مجبور بوده‌ام برای وضوح و یک‌دست کردن شیوۀ بیان، برخی از کلمات و عبارات را حذف کنم. علاوه بر فشارهای حکومت، سخت‌گیری‌های پلیس تزاری و ضبط پیش‌نویس رمان‌هایش در سال ۱۹۰۸، مشکلات خانوادگی هم مزید بر آن شد. تولستوی، در آخرین روزهای حیات خود، به‌اتفاق پزشکِ خانوادگی و دختر کوچکش، همسر خود را ترک و به‌سوی جنوب روسیه سفر کرد. این آخرین سفر تولستوی در تاریخ هفتم نوامبر ۱۹۱۰ در ایستگاه راه‌آهن آستاپوفو به پایان رسید.

فروشگاه اینترنتی تهران کتاب با هدف رضایتمندی شما عزیزان سعی دارد که کتاب های متنوعی اعم از درسی ، کمک درسی ، عمومی ، دانشگاهی و ….. را در کمترین زمان ممکن به دستان پر مهر شما عزیزان برساند لازم به ذکر است که مسافت برای ما مهم نیست هرجای کره زمین که باشید براتون با سریعترین و ایمن ترین روش ممکن ارسال می گردد. بلکه از خود من است؛ اما فکر می‌کنم انتقال تعدیل‌شدۀ این اندیشه‌ها اشکالی ندارد. بنابراین، به کسانی که بخواهند این کتاب را به زبان‌های دیگر ترجمه کنند توصیه می‌کنم. دنبال نقل‌قول‌های اصلی از مثلاً  کالریج، شاعر انگلیسی، یا ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانی، یا روسوی فرانسوی نگردند. دلیل دیگر برای نزدیک نبودن برخی از این اندیشه‌ها به اصلشان این است که بعضی از سطرها را از میان مباحث طولانی و درهم‌تنیده انتخاب کرده‌ام.

او به خاطر ارسال گزارش های واقعی از صحنه های نبرد در کتاب قصه های سواستوپل، نامش به عنوان نویسنده ای چیره دست بر سر زبان ها افتاد. او در آنجا از ارتش کناره گیری کرد و پس از آن به شهر خود بازگشت.تولستوی در روسیه بسیار محبوب است و سکه طلای یادبود به احترام وی ضرب شده است. تولستوی در زمان زنده بودنش شهرت و محبوبیتی جهانی داشت اما به سادگی زندگی می کرد.تولستوی در روز 20 نوامبر 1910 درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد. کتاب روزشمار دانایی (تاملاتی برای تمام روزهای سال) نوشته لئو تولستوی با ترجمه امید ورزنده, توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.

این تأملات و اندیشه‌ها را از میان انبوهی از آثار و مجموعه‌ها گرد آورده‌ام. نام هر نویسنده را ذیل هرکدام عنوان کرده‌ام، اما منبع دقیق یا نام کتابی را که این گزین‌گویه‌ها را از آن گرفته‌ام، ذکر نکرده‌ام. در برخی موارد، این اندیشه‌ها را مستقیماً از زبان اصلی ترجمه نکرده‌ام، بلکه از زبان‌هایی که برایم آشنا بوده‌اند برگردانده‌ام. وقتی این اندیشه‌ها را از اندیشمندانی آلمانی، فرانسوی یا ایتالیایی ترجمه می‌کردم، خیلی پایبند به متن اصلی نبودم و کوتاه‌تر و ساده‌ترشان می‌کردم تا فهمشان آسان‌تر شود؛ گاهی هم واژه‌هایی را حذف می‌کردم. خواننده ممکن است بگوید این نقل‌قول‌ها از پاسکال یا روسو نیست، بلکه از خود من است؛ اما فکر می‌کنم انتقال تعدیل‌شدۀ این اندیشه‌ها اشکالی ندارد.

پس از بازگشت به روسیه با الهام از «ژان ژاک روسو» مدارس ابتدایی را در روستاها تاسیس کرد. کودکان روسی تا اوایل قرن بیستم در سال اول دبستان الفبای تولستوی را آموزش می‌دیدند. دیگه وقتشه سفارشتونو اینترنتی ثبت کنید و برای زمان و سرمایه خودتون صرفه جویی کنید. ساختار جهانی که در آن زندگی می‌کنیم به‌گونه‌ای است که اگر هزار نفر با یکدیگر کار کنند به‌مراتب تولیدشان بیشتر از وقتی است که جدا و برای خود کار می‌کنند. اما این بدین معنا نیست که نهصد و نود و نه نفر باید بردۀ یک نفر باشند. حتی اگر نخواهیم، گریزی از این احساس نیست که ما در پیوند با تمام جهانیم.

نتیجه این دوران را در «حکایت‌های سواستوپُل» که حاوی سه داستان خواندنی ست منعکس می‌کند. تولستوی در این داستان‌ها تلاش کرده با بهره‌گیری از دریافتهای خود که در جنگ تجربه کرده، چهره ای دیگر از آن را نشان دهد. در سال ۱۸۵۶ از ارتش کناره‌گیری می‌کند و به زادگاه خود بازمی‌گردد. پس از آن سفری شش‌ماهه را به کشورهای فرانسه، انگلستان، آلمان، ایتالیا و سوییس آغاز می‌کند تا باشیوه زندگی، فرهنگ و باورهای مردم این کشورها آشنا شود. در سال ۱۸۵۸ میلادی داستان «سه مرگ» را منتشر می‌کند و در سال ۱۸۵۹ دبستانی برای کودکان و دهقان زادگان یاسنایا پالیانا می‌سازد. لِو نیکلایِویچ تولستوی (۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در یاسنایا پالیانا – ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ در یاسنایا پالیانا).

لئو تولستوی رمان‌نویس و فعال سیاسی اجتماعی روسی متولد 1882 در روسیه است. آثار هیچ نویسنده‌ی دیگری به اندازه‌ی لئو تولستوی در فهرست کتاب‌هایی که باید پیش از مرگ خواند قرار دارد. آثار او جز شاهکارهای ادبی است که مترجمان زیادی در سراسر دنیا به سراغ ترجمه‌ی آن‌ها رفته‌اند. لئو تولستوي در سال ۱۸۶۲ با زنی جوان به نام «سوفیا» ازدواج کرد و حاصل اين ازدواج سيزده فرزند بود. دوره‌ي اول آن شادکامی و سرخوشی بود و تولستوی شاهکارهای ادبی خود «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» را در این دوران نوشت.

بعد از انتشار اين دو رمان شهرت تولستوی به خارج از روسیه رسید و نویسنده‌ای جهانی شد. اما در همین دوران کلیسای ارتدوکس و تزار‌های روسیه کنترل و نظارت بر فعالیت‌های او را بیشتر کردند. پیش‌نویس کتاب‌هایش ضبط و توقیف می‌شد و شایعه‌ی روان‌پریش بودنش در همه‌جا به گوش می‌رسید.

«روزشمار دانایی» یکی از آخرین آثار اوست که نشان‌دهنده تأملات و دیدگاه‌های او در سال‌های پایانی عمرش است. مادرش را در دو سالگی و پدرش را در نه سالگی از دست داد و پس از آن تحت سرپرستی عمه اش تاتیانا قرار گرفت. تجاربی که از زندگی سربازان کسب کرده بود، مبنای داستان های قفقازی او شد.