هیچچیز بهاندازه تحمل داستانی ناگفته که در دل نگه داشته شده است، رنجآور نیست. برای غریبهها نسخهای از زندگی را ایجاد میکردیم که در تصورمان وجود داشت. جوهره همه ما یکی است؛ درخت بالای سر، سنگ زیر پا، پرنده، جانور، ستاره، همه ما یکی هستیم و یک هدف داریم.
سایر داستانهاى دیکنز همه داستان یک شهرند، زیرا دیکنز روحآ و معنآ یک کاکنى بود هرچند این عنوان امروزه به نحو نامعقولى از مفهوم اولیه خود دور شده و معناى لوطى و آدم بىسر و پا را یافته است. کتاب دو روایتی است و داستان را در دو شهر به صورت موازی پیش میرود که به تدریج با یکدیگر همپوشانی پیدا میکنند. کتاب داستان دو شهر فضایی غمانگیز و تاریک دارد که نشان دهنده دگرگونیهای احوال روحی نویسنده در زمان نگارش داستان است. در آثار دیکنز طنز قوی متمایل به هجو، اعتراض تند به بیعدالتی آمیخته به طنز که گاه راه به احساساتیگری میبرد، شخصیت پردازی قدرتمندانه و ملودرام دیده میشود. همچنین در آثار او تصویری به غایت تکاندهنده از طبقات فرو دست جامعه انگلیس در قرن نوزده نشان داده میشود که کتاب داستان دو شهر نیز چنین ویژگی دارد.
شجاعت واقعی آن هنگام است که قبل از شروع میدانی ترسیدهای، اما بههرحال شروع میکنی و برایت اهمیتی ندارد که چه پیش میآید و تو آن را به پایان میرسانی. تو همیشه برنده نیستی، اما بعضی وقتها هم برنده خواهی شد. بیشتر انسانها طوری بزرگ میشوند که بردگیشان را دوست داشته باشند و هیچوقت رؤیای انقلاب را در سر نمیپرورانند.
به نظر برخی از منتقدان وجود دو قهرمان مرد – دارنی و کارتن – حکایت از دو روی تاریک و روشن شخصیت نویسنده دارد. جالب این که شخصیت کارتن بسیار به یاد ماندنیتر است و جملاتی که در پایان کتاب میگوید از معروفترین نوشتههای زبان انگلیسی هستند. توصیفات و تصویرهای زیبا و واضح از دیگر ویژگیهای کتاب است. دیکنز تقابلهای بین طبقات جامعه، فقر و بدبختی، اشرافیگری و ظلمِ صاحبان قدرت به افراد بیدفاع را با مهارت و به طور ملموس در داستان به تصویر میکشد.
۷ فوریه ۱۸۱۲ – ۹ ژوئن ۱۸۷۰) برجستهترین رماننویس انگلیسی عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی توانمند بود. به خانواده ها هشدار داده شد که تا زمانی که وسایل خود را در مکانی امن قرار ندهند، شهر را ترک نکنند. دزد شب، تاجر روز بود و اگر تاجر او را رهبر دزدان شب می شناخت، احمقانه به سرش شلیک می کرد و فرار می کرد.
دفارژ در دادگاه محاکمه دارنی از یک نامه رونمایی می کند که در سلول زندانی که دکتر مانت در آن جا حبس بوده پیدا کرده و دکتر مانت سال ها قبل علت حبس خود را در آن توضیح داده بود. دارنی صبح روز ازدواج نام واقعی و تبار خانوادگی اش را برای دکتر مانت فاش می کند. دکتر مانت بعد از رفتن عروس و داماد به ماه عسل به کار کفاشی وسواس گونه خود بر می گردد اما قبل از بازگشت آن ها به سلامت عقل خود بازگشته و کل ماجرا را از لوسی پنهان می کند. شاهدان دو جاسوس انگلیسی به نام های جان بارساد و راجر کلای هستند. لری به لوسی اطمینان می دهد که دکتر مانت با عشق و محبت دخترش دوباره به حالت طبیعی باز خواهد گشت و همین اتفاق نیز می افتد. به همین دلیل دیکنز ۱۲ ساله را برای تأمین معاش خانه به کارخانهٔ واکس سازیِ وارن فرستادند.
نظر شما در مورد کتاب داستان دو شهر چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با کافهبوک در میان بگذارید. با نظر دادن در مورد کتابها در انتخاب کتاب به همدیگر کمک میکنیم. در ابتدا، دارنی به پاریس میرود و در آنجا در معرض درگیری اختلافات اجتماعی و سیاسی قرار میگیرد. در این زمان، انقلاب فرانسه در حال شکلگیری است و مردم به خیابانها میآیند تا علیه نخستین سلسله مراتب اجتماعی و نظام فعلی مبارزه کنند. لوسی اوضاع خوبی نداشت و شرایط به نحو مناسبی پیش نمی رفت. دکتر مانه به لوسی قول داده بود که دارنی را نجات دهد.
کتاب داستان دو شهر، با چاپ انتشارات افق و ترجمه ی نوشین ابراهیمی در فراکتاب بصورت چاپی قابل خریداری می باشد. سال ها پیش عموی دارنی زنی از دهقانان را مورد آزار و اذیت قرار می دهد، آن زن با وجود تلاش دکتر مانت از دنیا می رود. عموی دارنی شوهر و برادر آن زن را نیز می کشد و پدرش نیز به دلیل ناراحتی زیاد سکته می کند، تنها کسی که از آن خانواده باقی می ماند یک دختر بچه است.
میتوانید این کتاب را از سایت ایران جزوه دانلود نموده و آن را به مجموعه دانلود خود اضافه کنید. ما در وبسایت معرفی کتاب کافهبوک اعتقاد داریم که باید کتاب خوب خواند و به همین خاطر در انتخاب آن به شما کمک میکنیم. عشق آرزوی نیمه خودمان است، نیمهای که از دست دادهایم. بخشیدن چیزی را درست نمیکند، اما زنجیره خشم، قضاوت، رنج، انکار و درد را قطع میکند و اینطوری میتوانید آزادانه زندگی کنید.
در این بخش جملات کتاب های معروف و رمان های خواندنی را با جملاتی ماندگار و زیبا ارائه کرده ایم. دارنی سرانجام تبرئه و آزاد می شود اما در همان شب دوباره دستگیر می شود. هم به جهت فروش و هم به جهت نقدهای قابل تاملی که در جلسات و نیز فضای مجازی داشتهام. لطفا برای حمایت از نویسنده و انتشارات و همچنین مترجم کتاب را تهیه کنید. اما هیزم شکن و کشاورز مدام کار می کردند، هرچند آهسته، به طوری که وقتی بی سروصدا راه می رفتند، هیچکس صدای آنها را نمی شنید. و با نزدیک شدن به پایان سال، ارواح کاذب شروع به ارسال پیام های خود کردند و حتی شبح Cock Lane که دوازده سال پیام می فرستاد، دیگر صدایی درنمی آورد.
ثبت ديدگاه