در سال 1994 کتاب کمیکی برگرفته از این اثر و با هنرمندی الکساندر جبران منتشر شد و علاوه‌بر این، نسخه‌های تصویرسازی‌شده‌ای از این کتاب نیز منتشر شده است. این کتاب محشره، اینقدر عمیق و با معنی هست که هر لحظه از خودتون میپرسید من چی میخوام و کجا ایستادم.مثل یه سفر به درون خودت میمونه.تا حالا سه بار خوندمش و بازم هر وقت احساس کنم نیاز دارم میخونمش. بار دومه که دارم میخونمش و دوباره چیز های جدیدی دارم کشف میکنم. راستی بهترین ترجمه این کتاب هم مال آرزش حجازیه که با نام ایلیا حریری منتشر میشه.

این حادثه او را ناامید می‌کند و او مجبور می‌شود برای بقای خود به دنبال کار بگردد. این چالش اولیه به سانتیاگو نشان می‌دهد که سفر او به آسانی که فکر می‌کرد، نخواهد بود و او باید به جای ناامیدی، راه‌های جدیدی برای ادامه سفر پیدا کند. او چوپانی است که از خواندن کتاب و مشاهده جهان لذت می‌برد.

با وجود تردیدهای اولیه، سانتیاگو تصمیم می‌گیرد که رؤیای خود را دنبال کند. در طول مسیر، سانتیاگو با شخصیت‌های مختلفی مواجه می‌شود که هر کدام به او درس‌هایی از زندگی می‌آموزند. این سفر، سانتیاگو را به جستجوی عمیق‌تری در درون خود وامی‌دارد و او درمی‌یابد که گنج واقعی در مسیری که طی کرده، نهفته است.

همچنین در این کتاب جملات اثر گذار جادویی است که شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد که می‌توانید تعدادی از این جملات را در زیر مشاهده کنید. همان‌طور که گفتیم، طرز فکر به تنهایی نمی‌­تواند زندگی کسی را عوض کند. اغلب افرادی هستیم که به شانس و فال و پیش­‌گویی اعتقاد داریم و این چیزی هست که این کتاب در موردش حرف می‌زند. ما کاملا معتقدیم که هیچ کتابی چنین قدرت ماورایی را ندارد که بتواند زندگی کسی را عوض کند، اما طرز فکر را می‌تواند.

در «کیمیاگر»، خواب و رؤیاها نقش بسیار مهمی در هدایت شخصیت اصلی، سانتیاگو، به سوی سفر معنوی و تحقق رویاهایش دارند. داستان از جایی آغاز می‌شود که سانتیاگو رویای تکراری در مورد یافتن گنجی در نزدیکی اهرام مصر می‌بیند. این خواب، جرقه‌ای برای آغاز سفر طولانی او به سمت کشف هدف زندگی‌اش و رسیدن به گنج است. کوئیلو از طریق این داستان تأکید می‌کند که رؤیاها و خواب‌ها اغلب نشانه‌هایی از چیزی بزرگ‌تر و عمیق‌تر در زندگی ما هستند و باید به آن‌ها توجه کنیم. در «کیمیاگر»، یادگیری از اشتباهات یکی از اصول مهم موفقیت و رشد فردی است.