آن‌ها چنین فرضیه‌ای را تایید کردند، البته در صورتی که آن داده‌ها دربارۀ یک مسئلۀ معمولی نظیر کشف یک راهکار برای درمان حساسیت پوستی باشند. اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، به شما پیشنهاد می‌کنیم کتاب‌‌های زیر را نیز مطالعه نمایید.ـ اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، نگاهی به کتاب هفت عادت مردمان مؤثر نیز بیاندازید. این کتاب یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز اثر استفن کاوی تاجر و سخنران انگیزشی آمریکایی است.

در سال ۲۰۰۹، بلک‌بری حدود نیمی از بازار گوشی‌های هوشمند را در اختیار داشت. اما تنها پنج سال بعد، این شرکت تقریباً ناپدید شد و سهم بازار آن به تنها ۱٪ کاهش یافت. این اتفاق به این دلیل بود که مایک لازاریدیس، سازنده بلک‌بری، حاضر نبود نظرش را تغییر دهد. وقتی که آیفون اپل به تدریج سهم بازار را به دست می‌آورد، لازاریدیس معتقد بود که بیشتر مشتریان تنها به یک گوشی برای انجام کارهای پایه‌ای مانند تماس و ارسال ایمیل نیاز دارند. اثر دیگری از آدام گرانت نویسندۀ کتاب‌های توانمندی های نهان، بده و بستان و گزینۀ ب.

کتاب دوباره فکر کن با عنوان اصلی Think again  اولین بار در سال ۲۰۲۱ منتشر شد. عنوان فرعی این کتاب قدرت شناختن آنچه نمی‌دانید «the power of knowing what you don’t know» است و اگر بخواهیم درباره‌ی دسته‌بندی‌های معمول کتاب‌ها صحبت کنیم می‌توانیم آن را در دسته‌ی کتاب‌های توسعه فردی، موفقیت و خودیاری قرار دهیم. بسیاری از ما به دانش و تخصصمان افتخار می‌کنیم و خیلی دوست داریم پای باورها و عقایدمان بمانیم. در یک دنیای باثبات، چنین طرزفکری منطقی است و ثبات عقیدۀ ما عواید قابل توجهی را به همراه خواهد داشت. برای دریافت کتاب دوباره فکر کن و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید. سومین بخش دربارهٔ رویکردمان برای ساخت جوامع متشکل از یادگیرنده‌های مادام‌العمر است.

این کتاب برای هر کسی که به دنبال ایجاد فرهنگ یادگیری و جست‌وجو چه در محل کار، دانشگاه و مدرسه است، مناسب است. آدام گرانت با استفاده از داده‌ها و تکنیک‌های داستان‌گویی به شما کمک می‌کند تا دوباره فکر کنید و دوباره یاد بگیرید. این کتاب به افراد کمک می‌کند به طور انتقادی فکر کنند، دوباره ارزیابی کنند و دیدگاه‌های تازه‌ای کسب کنند. در دنیای امروزی که سرعت تغییر بسیار بالا است علاوه بر هوش که به عنوان ابزار تفکر و یادگیری شناخته می‌شود، مهارت‌های شناختی‌ای وجود دارد که اهمیت بیشتری دارند؛ توانایی دوباره فکر کردن و از یاد بردن. بسیاری از ما باور به اعتقاداتمان را به شک و تردید ترجیح می‌دهیم.

آدام گرانت که در سال 2013 کتاب پرفروش دیگرش با نام «بده و بستان» منتشر شده است، در این کتاب به بررسی هنر انتقادی بازاندیشی پرداخته است. اکثر ما به دانش و تخصص‌مان افتخار می‌کنیم و خیلی دوست داریم پای باورها و عقایدمان بمانیم. در دنیایی باثبات پایبند ماندن به باورها و عقاید منطقی است اما مشکل این‌جاست که دنیای ما به سرعت در حال تغییر است. به عقیدۀ آدام گرانت ما باید معادلِ زمانی که صرف تفکر می‌کنیم، برای بازنگری و اصلاح تفکرات‌مان نیز وقت بگذاریم. خبر بد این است که آن نقاط کور نمی‌گذارند بینایی‌مان را درک کنیم و برای همین نوعی اعتماد‌به‌نفس کاذب دربارۀ قضاوت‌هایمان داریم و نمی‌توانیم تجدیدنظر کنیم. خبر خوب این است که با به‌کارگیری صحیحی از اعتمادبه‌نفس، می‌توانیم دیدگاه شفاف‌تری نسبت به خودمون داشته باشیم و دیدگاه‌هایمان را به روز کنیم.

مایکل کوربالیس هم دانشمندی برجسته بود، هم در نوشتن برای همگان‌فهم کردن علم دست قدرتمندی داشت. او در این کتاب، موضوعات مهمی دربارهٔ مغز و ذهن آدمی را با ما در میان می‌گذارد که در پنجاه سال گذشته کشف شده‌اند. با این کتاب گشت کوتاهی می‌زنیم در نظریه‌های علوم اعصاب شناختی. ما در قرن بیست‌ویکم با انقلاب شناختی، بر اساس علوم اعصاب و روانشناسی رو در رو هستیم، که حوزه‌ای بین‌رشته‌ای است. این کتاب را شاید بتوان درآمدی بر مطالعهٔ مغز و ذهن دانست، کتابی که کنجکاوی را تحریک می‌کند تا دربارهٔ این عضو شگفت‌انگیز بیشتر بخواهیم بدانیم و بخوانیم و چیزهایی از موزاییک علم مغز و ذهن بفهمیم. اگر کتاب دوباره فکر کن را نخوانده‌اید و یا فکر می‌کنید مطلب تازه‌ای برای شما ندارد، می‌توانید به سایت TED مراجعه کنید و سخنرانی‌های نویسنده را تماشا کنید.

ما اطراف خود را با افرادی احاطه کرده‌ایم که با نتیجه‌گیری‌های ما موافق هستند، درحالی‌که باید به سمت کسانی که فرآیند فکر ما را به چالش می‌کشند، جذب شویم. نتیجه این است که باورهای ما خیلی زودتر از استخوان‌هایمان شکننده می‌شوند. ما بسیار کم مانند دانشمندانی که در جست‌وجوی حقیقت هستند کنجکاویم. آدام گرانت در 31 آگوست سال 1981 و در شهر میشیگان به دنیا آمد. گرانت در نوجوانی شناگر ماهری بود و دلش می‌خواست بسکتبالیست حرفه‌ای شود.

اگر در کارش و در انجام وظیفه‌اش که همانا آتش‌نشانی بود شکست نخورده بود نیازی به بازاندیشی، خلاقیت و ابتکار هم پیدا نمی‌کرد. بزرگ‌ترین داستان غم‌انگیز در کوه مان‌گولچ این بود که تعدادی آتش‌نشان در مبارزه با حریقی خاکستر شدند که نیازی به مبارزه نداشت. آن‌ها نمی‌دانستند که نباید با این آتش‌سوزی بجنگند، بلکه باید به هر وسیله خود را نجات دهند.

اما مهم‌تر از همه‌چیز، مسئله‌ی بنیادین همه‌ی این مقاله‌ها حفظ فردیت و پیچیدگی در فرهنگی جنجالی و پر از چیزهایی است که حواسمان را پرت می‌کند و اینکه ما چگونه می‌توانیم در چنین فضایی همچنان تنها باشیم. ابزارهای علمی صرفاً مختص افرادی نیستند که روپوش آزمایشگاهی پوشیده‌اند، و بهره‌گیری از آن‌ها هم مستلزم سال‌ها تلاش پای میکروسکوپ نیست. همان‌قدر که فرضیات در آزمایشگاه‌ها کاربرد دارند، در زندگی ما هم نقش ایفا می‌کنند. در زندگی روزمره‌مان تشخیص‌های زیادی انجام می‌دهیم که از انتخاب متقاضیان استخدام تا شریک زندگی را شامل می‌شود. باید عادت تغییر رأی و تجدیدنظر درباره‌ی افکار خودمان را توسعه دهیم. هر وقت از یک تشخیص پزشکی خوشمان نیاید، به راحتی نظر متخصصان را زیر سوال می‌بریم اما متاسفانه وقتی پای دانش و عقاید خودمان در میان باشد، عموما ترجیح می‌دهیم حس حقانیت داشته باشیم تا اینکه واقعاً (مطمئن شویم که) حق با ما است.

در سال 1978 سازمان جنگلبانی ایالات متحده آمریکا تصمیم گرفت که همه‌ی آتش‌سوزی‌های رخ داده در جنگل‌ها و مراتع را بلافاصله بعد از وقوع اطفا نکند. حریق مان‌گولچ در جای دوری اتفاق افتاد، جایی که جان هیچ انسانی در خطر قرار نگرفته بود. آتش‌نشانان به محل اعزام شدند چرا که کسی در جامعه، در جنگلبانی و در سازمان آتش‌نشانی به این فکر نیفتاده بود که آیا مبارزه با آن حریق ضرورت فوری دارد یا نه.