برنارد لوئیس، ضمن تشریح نیروهای شکل‌دهندهٔ خاورمیانه، به نفوذ فراگیر اندیشه‌ها و تکنولوژی غرب در عصر جدید نیز می‌نگرد و کتاب خود را با انقلاب اسلامی ایران به پایان می‌رساند. ادموند به طرف خانۀ دلال جواهرات و سنگ‌های گران‌ قیمت به راه افتاد و چهار قطعه الماس کوچک را برای فروش به او نشان داد. دلال عادت کرده بود در مقابل آنچه به او پیشنهاد می‌شود چهرۀ بی‌تفاوتی داشته باشد، اما با دیدن آن چهار قطعه الماس چشمانش برق زد.

در طول رمان، دوما بارها از جذابیت مرگ صحبت می‌کند وبه این موضوع اشاره می‌کند که مردم برای تماشای مرگ چقدر مشتاق هستند. دوما در قسمتی از کتاب کنت مونت کریستو تاکید می‌کند «در زندگی هیچ صحنه‌ای جذاب‌‌تر از صحنه مرگ نیست». خواننده کتاب هم خواسته و یا ناخواسته از پیگیری مرگ‌های داستان دوما لذت میرد  و منتظر است ببیند آیا کنت مونت کریستو انتقامش را می‌گیرد یا نه و دیگر اهمیتی ندارد که این انتقام چقدر خونریزی دارد. دوما با قدرت قلم خود شخصیت‌های واقعی را در قالب رمانی خواندنی پرداخته است تا رمانی مهیج را به نگارش درآورد. الکساندر دوما در سال 1970 و پس از 68 سال زندگی در فرانسه دار فانی را وداع گفت با این حال حدود 213 فیلم و سریال بر اساس رمان‌های وی ساخته شده است. کنت مونت کریستو نیز بارها دستمایه اقتباس آثار سینمایی و تلویزیونی مختلف بوده است.

بی‌گمان ایران بین دو انقلاب کتابی منحصر به‌فرد در بررسی تاریخ هفتادسالهٔ ایران است. به‌طور کلی در بندر مارسی ورود یک کشتی واقعه‌‌ای است بااهمیت به‌خصوص اگر آن کشتی مثل فرعون در کارخانه‌های کشتی‌سازی شهر قدیم مارسی موسوم به فوسه ساخته شده، در همان جا دکل‌های عمودی و افقی آن را نصب و بدانها شراع آویخته باشند و مردم بدانند که سفینۀ مزبور به یکی از سرمایه‌داران خود مارسی تعلق دارد. به‌طور کلی در بندر مارسی ورود یک کشتی واقعه‌‌ای است بااهمیت به‌خصوص اگر آن کشتی مثل فرعون در کارخانه‌های کشتی‌سازی شهر قدیم مارسی موسوم به فوسه3 ساخته شده، در همان جا دکل‌های عمودی و افقی آن را نصب و بدانها شراع آویخته باشند و مردم بدانند که سفینۀ مزبور به یکی از سرمایه‌داران خود مارسی تعلق دارد. وقتی که جوان نیکومنظر و خوش‌اندام وارد اتاق مزبور شد، جوانان مشغول صحبت بودند و دو نفر از آنها در آن اتاق تیغ‌بازی می‌کردند، ولی همین که جوان وارد اتاق شد، کسانی که صحبت می‌کردند، لب را بستند و سکوت کردند. حتی آنها هم که وسط اتاق مشغول تیغ‌بازی بودند دست نگاه داشتند، زیرا با اینکه جوان تازه‌وارد هنوز ریش و سبیل نداشت، از قیافه‌اش آثار وقار و تکبری نمایان بود که دیگران را وادار به احترام می‌کرد.

دانتس کم کم براثر هم نشینی با پدر فاريا، اخلاق و رفتار زمخت دریانوردی خود را کنار گذاشت و همانند افراد تحصیل کرده و نجیب زاده، جوانی مؤدب و باوقار شد. در آن روز بعدازظهر تابستان سال ۱۶۴۱ میلادی سکنۀ شهر سویل در ساحل رودخانۀ گوادالکویر، واقع در اسپانیا، خوابیده بودند و آب صاف رودخانه عکس کاخ‌های شهر سویل را منعکس می‌کرد. خیابان‌ها براثر حرارت آفتاب خلوت بود و فقط بعضی از گداها که محلی خنک نداشتند تا به آنجا بروند و بخوابند در زوایای کوچه‌ها، ‌زیر سایۀ درخت‌ها یا دیوارها آرمیده بودند و تکان نمی‌خوردند، زیرا به‌قدری هوا گرم بود که می‌ترسیدند اگر دست را تکان بدهند، خسته شوند.

همۀ پنجره‌های ‌شهر را بسته بودند، طوری که ذره‌ای ‌آفتاب به داخل اتاق‌ها نمی‌تابید. ‌حتی خانم‌های اسپانیایی که زندگی در هوای آزاد را دوست دارند، در پناه اتاق‌ها به سر می‌بردند و خود را نشان نمی‌دادند. ‌از باغ‌های شهر بوی گل به مشام می‌رسید‌، ولی در هیچ‌یک از باغ‌ها گربه و سگی دیده نمی‌شد تا چه رسد به ذی‌حیات دیگر.

خواندن رمان‌های ماجراجویانه و تاریخی‌ برای بیشتر افراد جذابیت و هیجانی وصف نشدنی دارند. کتاب‌هایی که همیشه در فهرست پیشنهادی‌مان به افراد دیگر آن‌ها را در اولویت می‌گذاریم. «سه تفنگدار» و کنت مونت کریستو از پرآوازه‌ترین کتاب‌های این دسته هستند که باعث شهرت جهانی الکساندر دوما شده‌اند.

او که به تازگی کار و تجارتش رونق گرفته تصمیم دارد با دوست دوران کودکی‌اش، دختری به نام «مرسده» ازدواج کند. اما در روز عروسی‌اش با «مرسده» به اتهام خیانت و جاسوسی و البته حسادت اطرافیانش از معشوقه‌اش جدا می‌شود و به زندانی دور افتاده و ترسناک که کسی از آن زنده بیرون نیامده، تبعید می‌شود. آن کشتی از بندر ازمیر مراجعت می‌کرد و بعد از عبور از بنادر تریست، واقع در اتریش آن زمان و ناپل واقع در ایتالیا، راه بندر مارسی را پیش گرفته بود. وقتی یک کشتی در دریا پدیدار می‌شود و قصد دارد که خود را به بندر برساند محتاج به راهنما می‌باشد. در آن روز هم پس از اینکه کشتی فرعون نمایان شد چون نیازمند راهنما بود، یک راهنمای بندر با زورق از حوزۀ بندری به راه افتاد و از کنار قلعۀ ایف گذشت و بین دماغۀ مورثیون و جزیرۀ ریون به کشتی فرعون واصل گردید. کتاب کنت مونت کریستو داستانی روان، بی نظیر و در عین حال ماجراجویانه دارد.