کتاب جنایت و مکافات یکی از برجسته‌ترین آثار ادبی جهان است، زیرا توانسته است به شکلی بی‌مانند روان‌شناسی، فلسفه، و واقعیت اجتماعی را در یک داستان ادبی ترکیب کند. شخصیت اصلی کتاب جنایات و مکافات ، رادیون رومانویچ راسکلینکف جوان 23 ساله ای فکری باز و کنجکاو دارد. جوانی خوش چهره که فقر و بی پولی او را در هم شکسته و از همه بیگانه کرده است. یکی از ویژگی های رادیون این است که مدام زیر لب چیزی زمزمه می کند و افکاری آشفته دارد.

کتاب جنایت و مکافات، با وجود برجستگی و شهرت خود، از نقدها و انتقادات نجات نیافته است. برخی از منتقدان به سبک نوشتاری داستایفسکی انتقاد داشته‌اند که معمولاً شلوغ، طولانی و پرحاشیه است. برخی دیگر به شخصيت پورفيري پتروويچ اعتراض داشته‌اند كه به نظر آن‌ها خيلي شبیه بازرس های پليس نيست و شبيه يك روانپزشك عمل مي كند. برخي هم به پايان كتاب كه راسكولنيكف را به توبه و عشق منجر مي كند نارضايتي خود را ابراز كرده‌اند.

کار جوان داستان بعد از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه، با این تصور که هر کس را که می‌بیند به او مظنون است، به جنون می‌کشد. در این بین او عاشق سونیا، دختری که به خاطر مشکلات مالی خانواده‌اش دست به تن‌فروشی زده بود، می‌شود. فئودور داستایوفسکی با اولین رمان کوتاه خود بیچارگان وارد محفل وارد محفل نویسندگان رادیکال و ساختار شکن بزرگ در سن پترزبورگ شد.

فیودور میخاییلوویچ داستایفسکی نویسنده مشهور و تأثیرگذار قرن نوزده اهل روسیه است. پدرش پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. در نوجوانی همراه با برادرش به مدرسه شبانه‌روزی منتقل شدند و سه سال آنجا ماندند. در همان سال امتحانات ورودی دانشکده مهندسی نظامی را در سن پترزبورگ با موفقیت پشت سر گذاشت و در ژانویه ۱۸۳۸ وارد دانشکده شد. او با درجه افسری از دانشکده نظامی فارغ‌التحصیل شد و شغلی در اداره مهندسی وزارت جنگ به دست آورد. داستایفسکی در تابستان ۱۸۴۴ اوژنی گرانده اثر بالزاک را ترجمه کرد و در همین سال از ارتش استعفا داد و پس از آن به داستان‌نویسی مشغول شد.

اگر در صراحت و صمیمیت فقط جزو صدمین آن نادرست باشد، فورا ناموزونی مخصوصی به گوش می خورد و غوغایی به پا می شود. و اما اگر در تملق تمام اجزایش نادرست باشد، باز هم مطبوع است و نسبتا با لذت شنیده می شود. و هر قدر که تملق نتراشیده و نخراشیده باشد، حتما لااقل نیمی از آن درست به نظر می آید.

«جنایت و مکافات» بازی خیر و شر است در نهاد آدمی، ندای وجدان است و گریبانگیرشدن جنایت جوانی که او را دچار ویرانی و پریشانی می کند. راسکولنیکف دانشجوی پریشان احوال عاشق و فقیر است که ناخواسته اما با قصدی از پیش اندیشیده شده، دست به قتل زنی رباخوار میزند. حضور خواهرزن منجر به دومین قتل توسط وی می شود و پس از آن ردپای جنایت، روح و روان او را در هم می ریزد تا بالاخره در اداره پلیس به کار خود اعتراف کند. اما زمانی که راسکولینکوف مرتکب قتلی می شود، فقط رنج و عذاب، برایش باقی می ماند. او که وارد بازی تعقیب و گریز خطرناکی با یک بازپرس پلیس شکاک شده، مجازات گناهش را بیش از هر وقت دیگری به خود نزدیک احساس می کند. با پیشروی داستان، زنی به نام سونیا وارد زندگی راسکولینکوف می شود که به نوعی تنها راه نجات شخصیت اصلی این رمان از رنج و عذاب است.

پورفیری پتروویچ، بازرس پلیس، نماد هوش و زیرکی است که با استفاده از روش‌های روانشناسانه، سعی می‌کند راسکولنیکف را به گناهش اعتراف دارد. لوژین، نامزد دانلودا، نماد بخل و خودخواهی است که فقط به منافع خود فکر می‌کند. داستایوسکی توانسته است عناصری از ژانرهای مختلف را با ظرافت در یک داستان واحد بگنجاند و به این ترتیب اثری خلق کند که هم از نظر زیبایی‌ شناسی و هم از نظر عمق مفهومی، بی‌همتا باشد. این ترکیب ژانرها باعث شده که اثر او برای خوانندگان با علاقه‌های متنوع جذاب باشد. در واقع این رمان را می‌توان نمونهٔ اولیه و پیشگام در ژانر روان‌شناختی دانست، زیرا داستایفسکی نه تنها رفتار شخصیت‌ها، بلکه لایه‌های عمیق‌تر ذهنی آن‌ها را کاوش می‌کند. فروشگاه اینترنتی کتاب نون در راستای تهیه و توزیع برترین کتاب های تخصصی حوزه بورس، کسب و کار(بازاریابی)، مدیریت، اقتصاد و روانشناسی فعالیت خود را آغاز نمود.