هیچ‌کس نمی‌داند فردا صبح اصلا از خواب بیدار می‌شود یا نه، یا اگر از خواب بیدار شد چه اتفاقی ممکن است بیفتد. اما هیچ‌چیز ظاهرا مهم‌تر از زندگی نیست و نوجوان‌هایی که سرطان اسیرشان کرده بیشتر از آدم‌بزرگ‌هایی که وقت‌وبی‌وقت آرزوی مُردن می‌کنند می‌دانند زندگی چه نعمت بزرگی است و نباید آن را دست‌کم گرفت. مریلین در سال ۲۰۱۹ به سرطان سلول‌های پلاسما (گلبول‌های سفید تولیدکننده‌ی پادتن مغز استخوان) مبتلا می‌شود.

داستان سرطان، داستان مقاومت و پایداری است اما پندارهای نادرست زیادی نیز پیرامون آن در میان افراد شکل گرفته است. «موکرجی»، ماجرای قرن ها اکتشاف، شکست، پیروزی و مرگ را از نقطه نظر پیشینیان و همکاران خود روایت می کند؛ افرادی که تمام تلاش خود را به کار بستند تا در مقابل بلایی بزرگ ایستادگی کنند که در همین سه دهه ی پیش تصور می شد از طریق «جنگی همه جانبه علیه سرطان» به راحتی از میان خواهد رفت. کتاب «پادشاه همه امراض» مثل یک داستان تریلر ادبی است که سرطان، شخصی اصلی آن است. این کتاب نه تنها به تاریخ پزشکی سرطان و پیشرفت‌های علمی در زمینه درمان آن می‌پردازد، بلکه به ابعاد انسانی و اجتماعی این بیماری نیز توجه دارد.

حمیدرضا صدر نیز مدت‌ها در پی علاج بیماری بود و گرفتار روند درمانی بی‌پایان تا شاید بتواند اندکی دشمن را به عقب براند. شنیدن یا خواندن درباره‌ی سرطان از زبان پزشک متخصص با چیزی که از زبان یک مبتلا به این بیماری می‌شنویم متفاوت است. اروین یالوم و مریلین یالوم زوج روان‌پزشک و متخصص ادبیات تطبیقی در این کتاب با شجاعت و صداقت از دوران سالمندی، ناپایداری زندگی، عشق خستگی‌ناپذیر، از دست دادن همسر و تصویر محونشدنی سوک می‌گویند.

سالانه جان ۱۰ میلیون نفر را می‌گیرد و رویاهای آن‌ها و اطرافیانشان را نقش بر آب می‌کند. با این‌که این بیماری همزاد بشر است و نتایج تحقیقات باعث شده گونه‌های مختلف آن قابل درمان شوند اما هنوز اطلاعات و باورهای غلط روند درمان را مختل کرده و مشکلات زیادی برای بیمار و همراهانش به وجود می‌آورند. مطالعه‌ی خاطرات مبتلایان به سرطان، پزشکان و کادر درمان به شناخت ابعاد، روش‌های کنترل و مواجهه با این بیماری کمک می‌کنند. در این مطلب با هفت کتابی که خاطرات مبتلایان و پزشکان را بازگو کرده‌اند، آشنا می‌شوید. با بیمار حرف می‌زند، از احساسات و درد و رنج‌اش آگاه می‌شود و تسکین می‌دهد و در زمانی مناسب روش‌های کنترل و درمان را شرح می‌دهد.

موکرجی همچنین بر ظهور حمایت از تحقیقات سرطان که توسط مری لاسکر و سیدنی فاربر هدایت می‌شود، تاکید می‌کند که موضوع تأمین بودجه تحقیقاتی برای سرطان را به شهرت ملی تبدیل کردند. این روش درگیر کردن مردمی احساسی و پاسخگو با روایت الهام‌بخش خاستگاه جیمی فاند نشان داده می‌شود، یک موسسه خیریه که حول یک پسر جوان مبتلا به سرطان ساخته شده بود که در یک برنامه رادیویی ملی ظاهر شد تا به آمریکا بگوید که عاشق بیسبال است. اگرچه این داستان ممکن است با مخاطب آمریکایی طنین انداز شود، به عنوان یک کانادایی، از اینکه داستان تری فاکس گنجانده نشده بود، کمی ناامید شدم. فاکس در نتیجه سارکوم استخوانی دچار قطع پا شد و در سال ۱۹۸۰ یک دویدن شجاعانه در سراسر کانادا را آغاز کرد تا آگاهی عمومی را در مورد بودجه تحقیقات سرطان افزایش دهد. ظهور متاستاز ریوی فاکس را مجبور کرد تا ماراتن امید خود را پس از بیش از ۳۰۰۰ مایل رها کند. ملت با جمع آوری بیش از ۱۰ میلیون دلار در چند ساعت به این فاجعه پاسخ داد و میراث فاکس تا به امروز از طریق بنیاد تری فاکس ادامه دارد.