خوشبختانه، جین تسکینمان میدهد، انگار بارقهای باشد در ظلمت. آیا آن روشنایی طلایی متمایل به مسی را که در وجودتان برمیافروزد حس میکنید؟ خوش دارم شامگاه، ملتهب از حرارت جین، در شهر پرسه بزنم. خیلی وقتها، تمام شب راه میروم، خیالپردازی میکنم، یا حواسم را به گفتوگویی بیپایان با خودم میسپارم. بله، مثل همین امشب، و بیم دارم مبادا آخرش شما را کلافه کنم، ممنون، بزرگواری و نزاکتتان را میرساند. انبان کلامم لبریز است؛ همین که دهان باز میکنم، جملهها سرازیر میشوند.
به آنجا که هر شب پیش از خواب خود را در آینه مینگریم و بی آنکه کلامی بگوییم رذایل و دوروییهای خود را مرور میکنیم. دعوتی است به اعتراف، به پذیرش محکومیت برای آزاد شدن، به بازنگری در مفهوم داوری، عدالت، آزادی و هرگونه مفهوم اخلاقی دیگر. ممکن است با بیگانهی کامو همذاتپنداری نداشته باشید چرا که او به راستی بیگانه، و روحِ عریانِ عدم تندادن به قواعد موجود در جامعهی ماست؛ اما سقوط تجربهی شرم و همدلی با اعترافات قاضی تائب است. دست در دستش بگذارید و مانند کشیشی نزد او به گناهان خود اعتراف کنید. برای دانلود قانونی کتاب سقوط و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید. این اتفاق بر زندگی موفق او – به عنوان وکیل- تاثیر بسزایی میگذارد.
کتاب سقوط از یک واقعیت دردناک ذات بشر پرده برمی دارد. این که در وجود بشری که خود را درستکار و پاکنهاد می داند، شر همواره بر خیر پیروز شده است چون از هوای نفس و غریزه پیروی می کند. وکیل مدافعی که عمری سر دیگران کلاه گذاشته، عیاشی کرده و هزار جور دوز و کلک برای پر کردن جیب خودش سوار کرده است حالا توبهکار شده و به ظاهر می خواهد از گناهان گذشتهاش دست بکشد اما دیو درونش نمی گذارد. به شرطی که خواننده به انگیزه پیشرفت و آگاهی این کتاب را با دل و جان مطالعه کند. این رمان از معدود رمان هایی است که بارها و بارها خواندنش توصیه می شود چرا که آدمی را به سطح هوشیاری فراتری می رساند. و همینطور از کتابهای نیمهخوانده و رفقای نیمبند میگه.
به احتمال زیاد کتاب سقوط خواننده را به یاد کتاب یادداشتهای زیرزمینی از داستایفسکی و تکگوییهای تبآلود و جذاب شخصیت اصلیش میاندازد. اگر کتاب یادداشتهای زیرزمینی را نخواندهاید، شاید مطالعه آن بعد از این کتاب خالی از لطف نباشد. در دنیای این رمان، همه گناهکار هستند حتی عیسی مسیح. فلسفه راوی شامل اعلام گناه خود (برای جلوگیری از قضاوت) و محکوم کردن خود به یک حبس ابد است.
دربارهی زندگی و اندیشهی کامو گفتنی بسی بیش از اینهاست. خصوصاً میتوان مطالب بسیار جالب توجهی دربارهی دوران دوستی و بعدها دشمنیاش با ژان پل سارتر، دیگر نویسنده و فیلسوف اهل فرانسه بیان داشت. با این حال مجال اندک ما در نوشتار حاضر اجازهی پرداختن به جزییاتی از این دست را نمیدهد؛ از سویی، زمانی که زندگینامههای درخشانی برای خواندن دربارهی کامو موجود است، چنینی کاری کمی بیهوده مینماید.
ثبت ديدگاه