بعد از اینکه موانع تمام می‌شدند، کاروان به مسیر اصلی‌اش برمی‌گشت و به‌سمت ستاره‌ای می‌رفت که مکان واحه را نشان می‌داد. وقتی مردم آن ستاره را می‌دیدند که در آسمان سحرگاه می‌درخشد، می‌فهمیدند که در مسیر درست به‌سمت آب، درختان نخل، پناهگاه و باقیِ مردم هستند. این نشونه‌ها ممکنه توی هر لحظه‌ای از زندگی ظاهر بشن؛ یه برخورد اتفاقی با کسی، یه جمله‌ای که توی کتاب می‌خونید، یه حادثه‌ای که براتون پیش میاد. سانتیاگو یاد گرفته که زندگی به چیزایی که ما داریم و به دست میاریم نیست، بلکه به چیزاییه که توی قلبمونه و به تلاش برای رسیدن به آرزوها و خواسته‌هامون.

هرچند در ابتدای کار شکست خورد، به نوشتن ادامه داد و موفق شد یکی از پرفروش‌ترین نویسندگان جهان شود. در ادامه، آشنایی با تاجر بلور، مرد انگلیسی و کیمیاگر هر یک بر سانتیاگو و افکارش تأثیر چشمگیری می‌گذارند و ملاقات با دختری به نام فاطمه عشقی را در دل سانتیاگو شعله‌ور می‌کند. تک‌تک این افراد سانتیاگو را در مسیرش برای کشف گنجی که به‌دنبالش است یاری می‌دهند. او که ساکن شهر آندلس است در آرزوی کشف جهان پیرامون و آنچه درونش می‌گذرد به سر می‌برد.

سانتیاگو اول از همه تصمیم می‌گیره به یه شهر بزرگ سفر کنه. پادشاه بهش می‌گه که گنج یه جای دیگه‌ست و باید دنبال گنج درون خودش بگرده، نه دنبال خاک و طلا. اما سانتیاگو که هنوز جوونه و بی‌تجربه، این حرف رو خوب نمی‌فهمه و به راه خودش ادامه می‌ده. هروقت روحیم خوب نیست این کتاب رو میخونم چون واقعا به نوشته پشت کتاب معتقدم که این کتاب گنجی هست که تنها من میتوانم به آن دسترسی پیدا کنم. سلام وقتتون بخیرمن میخوام کتاب کیمیاگر رو ترجمه‌ی ارش حجازی بخونم و فایل های پی دی اف ک پیدا کردم حدود ۱۷۰ تا ۱۸۰ صفحه بودن درحالی ک شما کتاب رو ۲۴۰ صفحه معرفی کردید.اگه ممکنه ی توضیحی بدین ممنون میشم.

داستان کیمیاگر، براساس قصه‌ای از هزار و یک شب نوشته شده و ماجرای پسری است به نام سانتیاگو که در شهر زیبای آندلس زندگی می‌کند و به چوپانی مشغول است. آندلس، شهری که توریست‌های زیادی را به خاطر داشتن دهکده‌های تاریخی و طبیعت سرسبزش  به خود جذب می‌کند. پسر جوان، افسانه شخصی خودش را برای آن­ها را تعریف می کند. اما دزدها سانتیاگو را مسخره می­کنند و او را تنها می­گذارند.

نویسنده با تأکید بر اهمیت این جستجو، به خوانندگان یادآوری می‌کند که هر فردی باید برای تحقق رویاهایش تلاش کند و به دنبال نشانه‌ها و فرصت‌ها برود. یکی از مفاهیم کلیدی در کتاب کیمیاگر، مفهوم “افسانه شخصی” است. افسانه شخصی به معنای همان هدف یا رؤیایی است که هر فرد در زندگی به دنبال آن است. پائولو کوئلیو به خوانندگان یادآوری می‌کند که ما می‌توانیم کیمیاگر زندگی خود باشیم، به این معنا که با تلاش، اراده و پایداری، قادر خواهیم بود رؤیاهایمان را به واقعیت تبدیل کنیم. درست همانند یک کیمیاگر که مواد خام را به طلا تبدیل می‌کند، ما نیز می‌توانیم افسانه‌های ذهنی خود را به دستاوردهای واقعی و ملموس تبدیل کنیم.

بنابراین همیشه از خودتان بپرسید که آیا به شغلی که داریم علاقه دارم؟ آیا تمایل داریم که تا پایان عمر به این مسیر ادامه دهم؟ اگر پاسخ شما مثبت است پس درنگ نکنید و به همین مسیری که در آن قرار دارید ادامه دهید. سانتیاگو به خاطر علاقه شدیدی که به هدف خودش داشت هرگز کوتاه نیامد و در نهایت افسانه شخصی خودش را محقق کرد و به گنج مدفون دست یافت. با نگاهی به زندگی افراد موفق متوجه خواهید شد که اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها عاشق کسب و کار خودشان بوده‌اند. یکی از درس‌های اساسی کتاب این است که در مسیر رسیدن به اهداف و رؤیاهایمان، با چالش‌ها و مشکلات زیادی روبرو خواهیم شد. داستان سانتیاگو پر از لحظاتی است که او می‌توانست تسلیم شود، اما هرگز این کار را نکرد.

این مفهوم نشان می‌دهد که موفقیت و تحقق رویاها نیازمند زمان، صبر و پیشرفت گام‌به‌گام است. بعد از صحبت کردن سانتیاگو با پیرمرد تصمیم می‌گیرد به اهرام مصر برود و گنجی را که پسربچه در خواب به آن اشاره کرده بود را پیدا کند. شروع سفر سانتیاگو، داستان‌ها و اتفاقاتی را به دنیال دارد که مخاطب را غافل‌گیر می‌کند. کتاب کیمیاگر (The Alchemist)، یکی از جذاب­ترین رمان­هایی است که به قلم پائولو کوئیلو (Paulo Coelho)، نویسنده مشهور برزیلی، براساس قصه‌ای از هزار و یک شب نوشته شده است. این کتاب انگیزشی، جزو رمان­های پرفروش اواخر قرن بیستم به شمار می­رود که در سال ۱۹۸۸ میلادی (۱۳۶۶ شمسی) منتشر شده ­است. این کتاب، توجه سراسر دنیا را به خود جلب کرده است و به عنوان شاهکار دنیای ادبیات شناخته می­شود.

بازنشر مطالب سایت تبریکده تنها با ذکر منبع و قرار دادن لینک تبریکده مجاز می باشد. استفاده از مطالب سایت تبریکده در سایت های خبر خوان و دارای آی فریم اکیدا ممنوع است. اما هیچ‌کس هرگز در طول عمرشیاد نگرفته است خود چگونه زندگی کند. روح دنیا از خوشبختی یا بدبختی هوس یا حسادت مردم انباشته است.