در کلِ کتاب کوری، چهار علامت سؤال و یک گیومه به کار رفته است. خواننده همواره بین اول شخص و سوم شخص سرگردان است و تا یکى دو صفحه نخواند، نمىتواند متن را به خوبى دریابد و به ضرباهنگ کتاب خو بگیرد. پاراگرافهاى طولانى و تخت تا اندازهاى غیرعادى است اما زبان توصیفى کتاب چنان است که شما را مسحور مىکند و کنار گذاشتن آن برایتان دشوار مىشود و نمىتوانید از آن دل بکنید. دومین پیشنهاد مهم به اشاره به بهبود روش کاربردی کتاب کوری ساراماگو این است که در تمام صفحات کتاب یک قسمت بخش نظرات و انتقادات با جزئیات بیشتر اضافه شود. این قسمت خوانندگان را قادر خواهد ساخت که بتوانند به طور مشروح به نظرات و انتقادات خود در مورد مطالب کتاب بپردازند. این قسمت نیز به خوانندگان اجازه می دهد که بتوانند سوالات خود را از آن پرسیده و پاسخ دریافت کنند.
زیر لب گفت، من کور نشدهام و ناگهان به وحشت افتاد و روی تخت از جا بلند شد، دختر عینک تیره که روی تخت روبرو خوابیده، ممکن است صدای او را شنیده باشد. اگر بخواهند خانه به خانه بروند، از نزدیک ترین خانه تا دورترین آنها، اولین خانه متعلق به دختری است که عینک دودی دارد. بعد خانهی دکتر و زنش و آخر سر خانهی مردی که اول کور شد. بی شک همین خط سیر را دنبال میکنند چون دختری که عینک دودی داشت از همین حالا اصرار دارد که هر چه زودتر او را به خانهاش ببرند و میگوید نمی داند پدر و مادرم در چه وضعی هستند.
زیرا آنچه از نگارش این کتاب مطمح نظر نگارنده بوده، بیش از هر چیز، انتقال پیامی اخلاقی بوده است. در رمان کوری زنان جایگاه ویژهای دارند تا جایی که شخصیت اصلی داستان را میتوان زنی دانست که ساراماگو او را همسر پزشک نامیده است. این زن تنها فرد بینا در این جامعه محسوب میشود و تمام تلاش خود را میکند تا به دیگران یاری برساند و راهی برای نجات خود و اطرافیانش پیدا کند. برای مقایسه کتاب کوری، میتوان به کتاب های مشابه یعنی رمزنگاری و جهانگشایی اشاره کرد. این کتاب ها داستان هایی را به طور مشابه به نحوی کوچکتر و نمونهگیری شده نمایش میدهند که شامل آثاری از آثار کهن و نوین هستند.
مخاطب در طول خواندن این اثر در کنار وحشت، ناراحتی و یا حتی گاهی تنفر از انسان، درمییابد که رفتار انسان در موقعیت، معنا شده و ملاک مطلقی برای قضاوت او وجود ندارد. از کتاب کوری در سال 2008 یک فیلم بلند دوساعته با همان اسم کوری ساخته شد که در سایت IMDB رتبه 6.6 از 10 گرفت. علاقهمندان به رمانهای فلسفی بیش از همه مطالعهی کتاب کوری لذت خواهند برد.
این کتاب در سرتاسر جهان مورد استقبال فراوان قرار گرفت. این نویسنده پرتغالی برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی شد. کمیته جایزه ادبی نوبل کتاب کوری را یکی از آثار تأثیرگذار در اهدای نوبل به ساراماگو دانستند. این نویسنده که از لوسمی رنج میبرد؛ در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۰، در سن ۸۷ سالگی، درگذشت. در کتاب کوری، اثر ژوزه ساراماگو، مخاطب داستانِ مردمانی خواهید بود که طی ابتلا به بیماریای عجیب و ناشناخته، ناگهان بینایی خویش را از دست میدهند و اینچنین، روال عادی زندگی خود را دستخوش تغییراتی بنیادین میبینند. رمان کوری پس از انتشار در سال 1995، بهترین کتاب سال لوس آنجلس تایمز لقب گرفت.
این بیماری ناشناخته، کوریای بیعلت و بدون عارضه است. کوریای که البته، نه ظلمت، بلکه روشناییای خیرهکننده را برای فردِ نابینا به ارمغان میآورد. عمدهی شهرت ساراماگو در مقام نویسنده ناشی از نگارش رمانی درخشان با عنوان کوری است. اثری پرفروش و شناختهشده که از زمان انتشار اولیه در سال 1995 تا به امروز، همواره مورد توجه دوستداران ادبیات داستانی در سراسر جهان بوده است.
مایعی بیگانه بود که بههرحال به خودش تعلق داشت، ولی چارهای برای رهایی از آن نمییافت. بهآرامی و بادقت کوشید با دست سالم، جای فرو رفتن شیشه را که به تیزی خنجر بود، بیابد. انگشست شست و اشاره را به هم نزدیک کرد و شیشه را بیرون آورد. این بار آن را به اندازهای محکم بست که مانع خونریزی شود. یک دقیقه بعد، به دلیل یکی از ویژگیهای بدن که در شرایط دشوار و هنگام بروز تشویش و ناامیدی واکنش منفی نشان میدهد، در حالی که منطق حکم میکند باید کاملاً هشیار باشد، دچار خستگی یا به عبارت بهتر، احساس خوابآلودگی شد و از هوش رفت.
ثبت ديدگاه