در ماجراجویی سانتیاگو به دنبال گنج و در کنار پیام اصلی کتاب، شما میتوانید از پیامهای ریز و درشتی که در رمان وجود دارد لذت ببرید. کتاب کیمیاگر شما را با خود به سفری دور و دراز میبرد که میتوانید از تک تک ثانیههای این سفر نهایت لذت را ببرید. چیزی که این کتاب را بسیار جذاب میکند، داستان پر کشش و در عین حال مفهوم سادهای است که به آن پرداخته میشود.
او با نوشتن کتاب خاطرات یک مغ به شهرت رسید و سپس با انتشار کتابهای خاطرات بریدا و کیمیاگر جای پای خود را بهعنوان نوسیندهای صاحبنام در دنیای ادبیات و رمان آمریکای لاتین محکم کرد. البته سلیقه در انتخاب کتاب بسیار مهم است اما کتاب کیمیاگر که تا به حال در حدود ۶۵ میلیون نسخه از آن به فروش رفته است میتواند با سلیقه هر فردی سازگار باشد. در کتاب کیمیاگر نکته نهایی که پائولو کوئیلو قصد بیان آن را دارد، نکتهای انگیزشی است که همه مدرسان موفقیت قصد بیان آن را دارند، این نکته که شما نباید تسلیم سرنوشت شوید و هرآنچه در سر راهتان قرار گرفته است را بپذیرید. آنچه که در مورد صومعه اتفاق میافتاد معمولاً به این امر منتهی میشود که آنان به بخشی از زندگی ما تبدیل میشوند. در آن صورت، اگر خودمان را براساس آنچه که دیگران از ما میخواهند تغییر ندهیم، آنان ما را به باد انتقاد میگیرند. چراکه مردم فکر میکنند به درستی میدانند که دیگران چگونه باید زندگی کنند.
کیمیاگر طلا را به سانتیاگو طلا میدهد و مقداری را برای خودش نگه میدارد، او همچنین مقداری را نیز به راهب میدهد تا برای سانتیاگو نگه دارد. سانتیاگو تنها سوار میشود، او بالاخره شب به اهرام میرسد و برای گنج شروع به حفاری میکند چیزی پیدا نمیکند. سانتیاگو و مرد انگلیسی تمام روز را به دنبال چادر کیمیاگر میگردند، سانتیاگو به پیرمردی میرسد و از پیرمردی در مورد کیمیاگر میپرسد و پیرمرد پاسخ میدهد که رؤسای قبیله هم نمیتوانند با او ملاقات کنند. در میان گفتگو، پیرمرد خود را معرفی میکند و میگوید که او پادشاه کشور سالم است.
اما اکنون او میداند که ارزش واقعی این گنج نه در طلا و جواهرات، بلکه در تجربیاتی است که در طول سفر به دست آورده است. او اکنون به این درک رسیده است که گنج واقعی او شناخت از خود، هماهنگی با جهان و اعتماد به نشانههاست. او به بنبست میخورد، افرادی پول او را میدزدند، به اشخاص اشتباه اعتماد میکند، در بیابان اسیر میشود و هزاران چیزهای شگفتانگیز دیگری نیز رخ میدهد که باعث شده است کتاب رمان کیمیاگر بسیار جذاب و خواندنی باشد. خط داستانی کتاب کیمیاگر بسیار خوب است و پائولو کولیو بین واقعیت و رویا تعامل بسیار منطقی ایجاد کرده است. مفهومی که عرفا و فیلسوفان زیادی از آن سخت گفتهاند و شاید روایت آن در قالب داستانی بتواند به شما بسیار کمک کند. بدون شک پس از مطالعه این کتاب، شما تشنه مطالعه داستانهای جذاب دیگر میشوید و این خود شروع مناسبی برای مسیر کتابخوانی است.
کانون، با هدف ارتقاء سطح فرهنگ و علم، در حوزههای مختلف علوم انسانی فعالیت کرده و اقدام به تولید دورههای آموزشی باکیفیت به جهت اعتلاء هویت فرهنگی، فردی، تاریخی و علمی مینماید. ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم. خلاصه کتاب اما نوشته جین آستین درباره دوشیزه اما است که به همراه پدرش زندگی میکند او گرچه عشق را بازیچه قرار داده اما در دام آن گرفتار میشود. فکر میکنم اگر شما هم به مواردی مانند قانون جذب یا قانون کائنات و یا قوانین طبیعت علاقهمند باشید از خواندن این کتاب بسیار لذت ببرید.
بنابراین، یکی از کلیدهای موفقیت در هر کسبوکاری، داشتن علاقه واقعی به آن است. سانتیاگو پس از یک سال کار در مغازه کریستالفروش، پول کافی برای ادامه سفر به مصر جمع میکند. او به یک کاروان ملحق میشود که از طریق صحرای بزرگ به سوی مصر حرکت میکند.
اما خورشید هم با این که درباره عشق می داند، نمی تواند پسر را به باد تبدیل سازد. با گذشت یک سال از کار و تلاش سانتیاگو، او پول کافی برای برگشتن به خانه را به دست آورد اما او میدانست که او نمیخواهد به خانه ی خودش برگردد، همان طور که خودش قصد نداشت به مکه برود. در این بخش از معرفی کتاب قصد داریم کتاب کیمیاگر را بررسی کنیم و خلاصه ای از آن را به شما ارائه دهیم، پس در ادامه با ما در سایت جادوی باور همراه باشید. سیر معنوی رمـان و پرداختن بـه چیزی مـانند حدیث خـویش (دنبـال کردن آرزویی کـه همیشه دوسـت داشتیـم بـه آن برسیـم) موضوعی اسـت کـه هر کسی دوسـت دارد دربـاره آن بخـواند. بـه اعتقاد من این رمـان برای نوجوانان و جوانان بسیـار دلچسب خـواهد بود و بـه آنان جرات حرکت بـه سمت چیزی کـه میخـواهند را میدهد . فکر میکنیـد دنبـال کردن رویـا و آروزیی کـه در جوانی داشتیـد سختترین کار ممکن اسـت .
پیشرفت تدریجی در «کیمیاگر» به عنوان یک فرآیند طبیعی در مسیر رسیدن به اهداف و رویاها مطرح میشود. سانتیاگو در طول سفر خود به تدریج از هر مرحله درس میگیرد و به جلو حرکت میکند. هیچ یک از دستاوردهای او ناگهانی نیست؛ بلکه نتیجهٔ تلاشهای مستمر و یادگیری از تجربیات مختلف است. این مفهوم نشان میدهد که موفقیت و تحقق رویاها نیازمند زمان، صبر و پیشرفت گامبهگام است. سانتیاگو تصمیم میگیرد که به جای دنبال کردن مسیرهای سنتی و معمول، راهی برای تحقق رویاهای خود بیابد.
ثبت ديدگاه