در پاسخ، سان تزو در مقابل همه دو سر مورد علاقه پادشاه را سر برید. پس از آن، ارتشهای كورتنسی دستورات را كاملاً دنبال كردند، و پادشاه چنان تحت تأثیر قرار گرفت كه سان تزو را مسئول كل ارتش خود قرار داد. کتاب هنر جنگ برای دولت ها و مدیران کلان از اهمیت حیاتی برخوردار است.
اصول اخلاقی سبب می شوند که مخاطبان به شما اعتماد داشته باشند و به برندتان وفادار بمانند. شرایط اقتصادی به معنای قوانین یاری رسان یا بازدارنده دولت است (حتی دولت های دیگر با تحریم می توانند در آن اثر گذار باشند.) . نظم و انضباط سازمانی و پایبندی به اصول شرکت از مهمترین عواملی هستند که تمام مدیران و افرادی که به نحوی درگیر پیشرفت سازمان هستند باید از آنها باخبر باشند و تبعیت کنند.
این هدف با غلبه بر عادات منفی و تبدیل آن ها به عادت های مثبت حاصل می شود. جنگ با روزمرگی و غمگین بودن و همانطور که می دانیم جنگ نیازمند استراتژی است. بله، هنر جنگ به دلیل توضیحات جامع و قابل فهم، برای افراد با تجربه کم در زمینه استراتژی نیز مناسب است.
از زمان انتشار “هنر جنگ”، رهبران ارتش به توصیه های آن عمل می کنند. در قرن بیستم، رهبر کمونیست مائو تسه تونگ گفت که درسهایی که از “هنر جنگ” آموخت به او کمک کرد تا نیروهای ناسیونالیست چیانگ کای شک را در طول جنگ داخلی چین شکست دهد. دیگر ارادتمندان اخیر کار سان تزو شامل لیست فرماندهان ویت مین و ژنرال های جنگ خلیج آمریکایی Norman Norman Schwarzkopf و Colin Powell هستند. همین موضوع هم هست که اهمیت مطالعه در باب جنگ و هدایت آن و خواندن کتابی مثل هنر جنگ را برای خواننده‌ی اهل تفکر روشن‌تر می‌کند. چنین نتیجه ای را امروزه با عنوان «برنده-برنده» می شناسیم یعنی فقط به دنبال این نباشیم که دیگران را با استدلال شکست بدهیم بلکه آنها را از نظر فکری با خودمان همراه کنیم.
سون تزو درین جمله به نقطه مرکزی، مرکز ثقل و کلیدی‌ترین بخش رهبری اشاره کرده است. یک رهبر در هر سطحی که قرار داشته باشد، می‌بایست نخست عمل‌کرد خود را به‌گونه‌ای عیار سازد که مورد پسند و پذیرش تمامی مردم و به‌خصوص زیردستانش قرار بگیرد. عمل‌کرد پسندیده رهبر، در ادامه تبدیل به انگیزه و محرک قوی برای دیگران گردیده و آنان در تمامی کارهای‌شان رهبر را الگو قرار می‌دهند و به‌پیش می‌روند. این جمله برجسته هم در زندگی شخصی و مدیریت خانواده و هم در زندگی سیاسی و رهبری جامعه توسط سیاست‌مداران، تاثیر خاص خود را دارد.
اگرچه بارها درمورد احمقانه بودن شتاب در جنگ شنیده ایم، اما هیچ وقت درایت و تیز فهمی با یک تاخیر طولانی در تصمیم گیری و اقدام همخوانی ندارد. زمانی که رقابت شروع می شود، یک فرمانده مدبر بدون اتلاف وقت و بلافاصله پس از در نظر گرفتن کلیه جوانب کار، مبادرت به اقدام می کند. ممکن است این یک نصیحت گستاخانه باشد اما تمام استراتژیست های بزرگ از ژولیوس سزار گرفته تا هیتلر به این نتیجه رسیده بودند که زمان ارزش حیاتی دارد.
این تجربه‌ای‌ست که می‌توانید با خواندن کتاب هنر جنگ (The Art of War) به دست بیاورید. کتاب «هنر جنگ» یک رساله نظامی چینی است که در قرن پنجم پیش از میلاد نوشته شده و بسیاری از شخصیت‌های سیاسی از جمله مائو تسه تونگ و داگلاس مک آرتور از آن برای بهبود استراتژی‌های رهبری خود استفاده کرده‌اند. این کتاب علاوه بر دادن اطلاعاتی درباره استراتژی‌های نظامی که می‌تواند در فرهنگ، سیاست و تجارت اعمال شود، ویژگی‌های رهبران لایق را بیان می‌کند. سون تزو (Sunzi) هم عصر کنفسیوس بود و در چین شمالی زندگی می کرد.
درحقیقت، آموزه‌های کتاب «هنر جنگ» را چه در میدان نبرد و چه در جلسه‌ی هیئت‌مدیره‌ی شرکت و چه در میدان تجارت و زندگی روزمره می‌توان به‌کار برد. مورخان تخمین زده‌اند سون تزو (Sun Tzu) فرمانده‌ی نظامی و اندیشمند چینی، کتاب هنر جنگ (The Art of War) را چهارصد سال پیش از میلاد مسیح به رشته‌ی تحریر درآورده است. او در این کتاب مهمترین اصول و آموزه‌های باستانی را در زمینه‌ی تحلیل و به‌کارگیری استراتژی‌های جنگی برای ما به یادگار گذاشته است. خلاصه کتاب هنر جنگ (ترجمه کتاب The Art of War) که با اسم هنر جنگاوری و هنر رزم هم شناخته می‌شه، بیشتر ۲هزارسال پیش در چین توسط نابغه‌ای به‌اسم سون تزو نوشته شده که توی فنون و استراتژی‌های جنگی بی‌مثال بوده. توی کتاب هنر جنگ راجع‌به مسائلی صحبت می‌شه که هر فرمانده‌ای باید اون‌ها رو درنظر داشته باش؛ از علامت‌های امیدوارکننده و مثبت بگیر تا نشونه‌هایی که از یک فاجعه‌ی غریب‌الوقوع خبر می‌دن.
و در این گردهمایی های ماهانه، هر فرمانده لشکر دو درس یا ابتکار عمل را ارائه می داد که فکر می کرد برای دیگر فرماندهان حاضر اهمیت دارد. اما در ادامه متوجه خواهید شد که نکات موجود در کتاب بیشتر بر روی روش‌های جلوگیری از جنگ مانند تسلیم متمرکز شده است. وقتی که ارتش بی قرار شده و اعتمادش را از دست داده، بدون شک مشکلاتی از جانب دشمن ایجاد می شود. این عامل موجب ایجاد هرج و مرج در ارتش و به غیر ممکن شدن پیروزی خواهد بود. ریچارد لون اشتاین در زندگینامه وارن بافت از بحرانی که در کار این سرمایه گذار افسانه ای پیش آمده بود صحبت می کند که برای نجات شرکت برادران سالمون در وال استریت جنگید.
اگر چیزی به اندازه قوانین سختگیرانه مهم باشد، دانستن زمان تغییر قوانین است. اول اینکه یک خواننده مدرن به‌احتمال‌زیاد ژنرال نیست و دوم اینکه اگر او درواقع یک ژنرال باشد، از آن زمان جنگ به طرز چشمگیری تغییر کرده است. درگیری مستقیم خطرناک و پرهزینه است، اما بعضی‌اوقات لازم. در مواضعی قرار بگیرید که نمی‌توان آنجا را موردحمله قرارداد و به مواضعی حمله کنید که بی‌دفاع باشند یا دفاع از آن سخت باشد. یک ارتش باید از مواضع موجود دفاع کند تا زمانی که آماده و قادر به ایجاد امنیت باشد. این پنج گناهی است که اگر از یک مدیر سر بزند رهبری او را در رقابت خراب می کند.
ثبت ديدگاه