این آغاز ماجراست و سوالات زیادی درباره حقیقت و رازهای این زوج به وجود میآید. هر کدام یک اثر هنری کوچک است.منزل آن و مارکو در آخر این ردیف قرار دارد. آنا گوشی اش را برمی دارد و دستش را می گیرد تا به ساعت نگاه کند.
آلیس اگرچه هیچ زمان ازدواج آنه و مارکو را نپذیرفت، اما کورا را عاشقانه دوست دارد. به نظر میرسد آنه و مارکو رابطه عاشقانه و زندگی فوقالعادهای دارند. این زوج به یک مهمانی شام توسط همسایگان آنها سینتیا و گراهام دعوت میشوند. به دلیل اینکه کورا نوزاد است، پدر و مادرش نمیتوانند او را به مهمانی ببرند. یکی از پرفروشترین آثار معمایی و جنایی در نیویورک تایمز کتاب صوتی زن همسایه (The Couple Next Door) نام دارد. داستانی هیجان انگیز و معمایی که تا انتهای ماجرا شما را در شک و تردید فراوان نگه خواهد داشت و با برملا کردن اسرار پوشیده شخصیتها شما را در بهت و حیرت فرو خواهد برد؛ رازهایی که مملو از دروغها و خیانتهای فراوان است.
مارکو دستشویی و حمام بالای راه پله را چک میکند، بعد از کنار آنه رد میشود و به اتاق آخر سر میزند؛ اتاقی که آن را به دفتر کار تبدیل کردهاند. آنه تعجب میکند که چرا مارکو دارد خانه را جستجو میکند. انگار بخشی از ذهن آنه جدا شده و دارد منطقی فکر میکند. نوزاد آنها به تنهایی قادر به حرکت نیست؛ بنابراین نمیتواند در حمام یا اتاق کار باشد. آنه طنین صدای جیغش را درون سرش و روی دیوارها میشنود، فریاد او همه جا را پر کرده است. بعد ساکت میشود و در حالی که دستش را جلوی دهانش گذاشته است، جلوی تخت خالی بچه خشکش میزند.
با ناپدید شدن نوزاد، رازهای پنهان و تاریک خانوادهها آشکار میشود. یکی از پرفروشترین کتابهای معمایی و جنایی در فهرست نیویورک تایمز، کتاب «زن همسایه» (The Couple Next Door) است. این داستان هیجانانگیز و معمایی شما را تا پایان ماجرا در حالت شک و تردید نگه میدارد و با افشای رازهای پنهان شخصیتها، شما را در حیرت و شگفتی فرو میبرد؛ رازهایی پر از دروغ و خیانت. از همین نقطه است که داستان وارد فاز دلهرهآوری میشود. پلیس به سرعت وارد صحنه میشود و تحقیقات خود را آغاز میکند.
گویی در میان کلمات این کتابها حسی فراتر از آنچه در زندگی عادی نصیب آدم میشود پنهان شده باشد. کتاب «زن همسایه» یکی از رمانهای معروف در ژانر معمایی است که با داستانی رازآلود شروع میشود و شما را با خود همراه میکند. راسبک به خانه برمیگرددو جنینگز مسائل را با افسران مستقر در خیابان چک میکند. راسبک آنه را میبیند که روی کاناپه نشسته و گریه میکند یک افسر پلیس زن او را در آغوش گرفته و آرام میکند.
حالا او نمی داند چقدر در این مهمانی شام بی پایان نوشیده است. از سوی دیگر، پرداخت دقیق شخصیتها و نمایش تنشهای روانی آنها نیز از ویژگیهای برجسته کتاب است. آن و مارکو بهعنوان دو شخصیت محوری داستان، به گونهای پرداخته شدهاند که خواننده بتواند با آنها همدردی کند و در عین حال به آنها مشکوک شود. این ترکیب از احساسات متناقض باعث میشود که خواننده تا انتها به دنبال کشف حقیقت باشد. همچنین، تعاملی که میان شخصیتهای مختلف وجود دارد، نشاندهنده مهارت لاپنا در به تصویر کشیدن روابط پیچیده انسانی است. بوی قهوهی تازه راسبک را به آشپزخانه میکشاند که پشت خانهی باریک و دراز قرار گرفته.
ثبت ديدگاه