شیوه‌ای که نویسنده داستان خود را بیان می‌کند بسیار پرمعنی و عمیق است. درک مفاهیم آن بسیار آسان است؛ درواقع نویسنده پیچیده‌ترین چیزها را در مورد پول به‌قدری آسان و ساده بیان کرده است که حتی یک کودک ۱۰ ساله هم می‌تواند آن را درک کند. کیوساکی در کتاب پدر پولدار پدر بی‌پول، درس‌های کلیدی را که از پدر ثروتمندش آموخته است، بیان می‌کند تا بتواند از سرنوشت مالی پدر فقیر خود جلوگیری کند. درواقع او در این کتاب توضیح می‌دهد که پدر پولدار چگونه پول درآورده است و پدر بی‌پول چه اشتباهاتی مرتکب شده است. یک نویسنده‌ی واقعی درد خود را روی کاغذ و از طریق کلمات بیان می‌کند؛ خواه درباره‌ی پدر، مادر، دوست، مانعی در زندگی، یا هر احساس عمیق دیگری باشد.

در ژانر ناداستان (یا Nonfiction) هم معروف‌ترین شاخه، زندگینامه‌نویسی است. ناداستان معمولا روایتی است با هدف ثبت وقایع یا افزودن به اطلاعات و راهنمایی مخاطب. دامنه‌ی این ژانر از زندگینامه‌ها و جستارها تا کتاب‌های آشپزی و راهنماهای سفر و غیره گسترده است. کتاب «راستی آخرین بار پدرت را کی دیدی؟» با عنوان انگلیسی «When Did You Last See Your Father? بلافاصله پس از انتشار این کتاب الهام‌بخش بسیار پرفروش گشته و برنده‌ی جایزه Waterstone’s/Volvo/Esquire برای آثار غیرداستانی و جایزه‌ی J. آن‌ها سخت درس می‌خوانند، نمرات خوبی می‌گیرند و سپس شغلی مطمئن با مزایای ایمن پیدا می‌کنند.

«نامه به‌پدر» کوشش کافکای پسر است برای غلبه بر کشاکش اساسی زندگی خود که ذهن او را در ۳۶سالگی به‌همان اندازه به‌خود مشغول داشته‌ بوده که در کودکی؛ یعنی رابطه با پدرش. به‌جای جریان داشتن نبردی اودیپی بین پدر و پسر، آن‌ها با هم کل‌کل می‌کنند. به‌جای تلاش برای رسیدن به برتری نسبت به یکدیگر، سربه‌سر هم می‌گذارند. «نامه به پدر» همان‌طور که از فرانتس کافکا انتظار می‌رود، یک نامه معمولی نیست. کتاب «پدر پولدار، پدر بی‌پول» با عنوان اصلی «Rich Dad Poor Dad» اثر  یکی از محبوب‌ترین نویسندگان تجاری در جهان، رابرت کیوساکی است که اولین بار سال ۱۹۹۷ منتشر شد.

کافکا از ریشه‌های رابطه‌ی ناقصشان شروع می‌کند و تمام زندگی خود و نقشی که پدرش در تصمیم‌گیری‌های مختلفش داشته است را تحلیل کند. درواقع نامه‌ی فرانتس کافکا به پدرش یکی از بزرگ‌ترین نمونه‌های خاطرات دوران کودکی دردناک در ادبیات جهان است. «نامه به پدر» کافکا نه تنها یک کاتارسیس شخصی است، بلکه یک اثر ادبی است که مضامین رایج در نوشته های داستانی او را به تصویر می کشد. پویایی بین پدران و پسران، اضطراب وجودی، و احساس بیگانگی از شخصیت‌های اقتدار، نقش‌های تکرارشونده در آثار کافکا هستند.

مطمئنا ترکیب این جمله‌ها با یک کارت‌پستال زیبا، پدرتان را متاثر می‌کند و لحظه‌های پدر فرزندی زیبایی را به وجود می‌آورد. «مثل خون در رگ‌های من» پانزده سال پس از درگذشت احمد شاملو توسط نشر چشمه به چاپ رسید. گزیده‌ای از این کتاب را با صدای علی عمرانی می‌توانید از فیدیبو بشنوید. از لابه‌لای این بیست نامه که در کتاب «مثل خون در رگ‌های من» منتشر شده، احوال شخصی و دغدغه‌های شاملو را هم در دهه ۵۰ و ۶۰ شمسی می‌شود رصد کرد. خیلی ساده و دور از ‌تعصب، کتاب‌ها امروز و حتی پیش از این، در درجه‌ی اول رسانه‌ای با اهداف سرگرم‌کننده هستند. برای کتابخورها چه سرگرمی و دلمشغولی‌ای بهتر از کتاب؟ اما این دایره‌ی علاقه‌مندان به کتاب نباید اینقدر تنگ باشد.

دسته‌ای دیگر از کتاب‌ها، همه‌خوان و معمولا مشهور و پرفروشند که عده‌ای آن را با عنوان کتاب‌های ادبیات جریان اصلی (Mainstream- مشابه آنچه در حوزه سینما داریم) می‌شناسند. تمرکز این دسته از کتاب‌ها عموما روی زندگی روزمره و داستان‌هایی از این بستر است که البته گاهی نشانه‌هایی از ادبیات ژانری یا ادبیات فاخر را در آن می‌بینیم. اما در کتاب نامه به پدر به نظر می‌رسد که کافکا خود را تخلیه می‌کند. رفتارهای پدرش را به طور کامل نقد می‌کند و می‌نویسد که حضور او در زندگی‌اش باعث چه چیزهایی شده است. کافکا در این نامه از ترس‌هایی که در طول زندگی داشته است می‌نویسد و رابطه‌ای که با پدرش داشته است شرح می‌دهد. درحالی‌که بلیک بسیاری از خاطرات فاجعه‌بار دوران کودکی خود را به یاد می‌آورد، با احساسات خود نسبت به پدرش دست‌وپنجه نرم می‌کند و برای یافتن بخشش تلاش می‌کند.

همه‌ی درس‌های کتاب پدر پولدار، پدر بی‌پول به ما می‌گوید که چقدر برایمان مهم است که ازنظر مالی آموزش ببینیم و بار آن بر دوش خود شخص است؛ زیرا هیچ مدرسه‌ای این را به ما نمی‌آموزد. درواقع نویسنده با ترکیب زندگی و تجربه‌ی شخصی‌اش، مراحل رسیدن به استقلال مالی و ثروتمند شدن را بررسی می‌کند. کافکا در ابتدای نامه به عمق دوران کودکی خشن کافکا می‌پردازد و این‌که پدرش چگونه او را به فردی ترسو و بزدل تبدیل کرد.

او می‌خواهد در این روزهای پایانی عشق و حمایت کند، اما این کار آسانی نیست؛ زیرا بسیاری از خاطرات او جنبه‌ی ظالمانه پدرش را نشان می‌دهد. کتاب پدر حضانتی یک زندگی‌نامه، اعتراف و وداع با پدر مرحوم نویسنده، «رنه ون کولارت» است که در آن عشق، نفرت و راز حرف اول را می‌زند. دیدیه ون کاولارت نیز از تاریخچه‌ی خانواده‌اش و شجره‌نامه‌اش به خوانندگان می‌گوید و حکایت‌هایی را برایمان تعریف می‌کند که گاهی لطیف، تاثیرگذار، خنده‌دار، تکان‌دهنده اما همیشه دقیق هستند. با خواندن رمان زندگی‌نامه‌ای «پدر حضانتی»، بهتر متوجه می‌شویم که دیدیه ون در سن بسیار پایین به نوشتن روی آورد و شخصیت‌هایی را در رمان‌هایش به تصویر کشید که با جدایی دست‌وپنجه نرم می‌کردند.