بدون وجود خدا، پایه‌های اساسی نظام اعتقادی و معنوی اروپای غربی به خطر می‌افتاد. این مسئله به این معناست که نیچه به عنوان یک منتقد و فیلسوف، بر ضرورت حفظ بنیان‌های ارزشی و ایمانی اجتماع غربی تأکید دارد. «اراده معطوف به قدرت» برگرفته از بقایای یادداشت‌های ادبی نیچه است که خواهرش الیزابت فورستر نیچه و پیتر گاست جمع‌آوری و منتشر کرده‌اند. نیچه در این اثر دنیای مدرن را از دیدگاه نهیلیسم یا همان هیچ‌انگاری بررسی می‌کند. این اثر به‌خاطر تشریح و تحلیل یکی از مهم‌ترین تفکرات نیچه که همان نهیلیسم است از مهم‌ترین آثار محسوب می‌شود. کتاب بسیار ارزشمند “اراده معطوف به قدرت” اثری از فردریش نیچه فیلسوف بزرگ آلمانی است.

من تأویل نمی کنم و مستند سخن می گویم، چون اتفاقا نیچه را اگر نه به طور کامل، ولی کم وب یش خوانده ام و با آثارش آشنا هستم. حقیت این است که در آثار نیچه سخنانی دیده ام که بوی توحید میدهد؛ توحید واقعی. بنابراین من نمی توانم به آسانی و راحتی نیچه را منکر خداوند بدانم و ملحد بنامم، اگر چه که مرگ خدای مرسوم دکان داران تاریخ را اعلام کرده است.

نیچه که در پروس به دنیا آمد، در اوایل دانشگاه امیدوار بود و به تحصیل در رشته زبان شناسی کلاسیک در دانشگاه بن و بعداً در دانشگاه لایپزیگ ادامه داد. در نظر نیچه، ابرانسان معادل آرمانی هر فرد است؛ تصویری از یک موجود قدرتمند و بی‌نقص که موفق شده به همه‌ی ترس‌ها و کمبودهایش غلبه کند. به‌عبارت دیگر، ابرانسان یک موجود بیرونی نیست که باید منتظر ظهورش باشیم، بلکه ایده‌آلی است که هر فرد می‌تواند برای رسیدن به آن تلاش کند. البته با توجه به این‌که ابرانسان یک ایده‌آل است، نمی‌توان به آن رسید، ولی نکته همین است. در ذهن نیچه، فروپاشی مسیحیت به معنای فروپاشی هرآن‌چه بود که بر پایه‌ی مسیحیت بنا شده بود؛ یعنی سیستم اخلاقی مردم اروپا، تفکرات منطقی‌شان و ارزش‌هایشان. او با نگرانی پیش‌بینی کرد که در این نظام جدید، در صورتی‌که برای مسیحیت جایگزینی مناسب معرفی نشود، انسانیت دچار معناباختگی خواهد شد و درماندگی و فلاکت همه‌گیر در قالب پوچ‌گرایی (Nihilism) بر جوامع انسانی حکم‌فرما خواهد شد.

با این حال معتقدیم که تکامل، این سازوکار را برگزیده و از توانایی‌های مذهبی مغز سود برده‌است، زیرا باورها و رفتارهای مذهبی ما، علمی و دقیق هستند. حتی اگر خدایی وجود داشت، جهان غرب اکنون دانسته بود که او ما را مرکز جهان قرار نداده، و می‌آموخت که انسان از چه جایگاه پستی تکامل یافته است. نیچه می‌ترسید که این فهم از جهان به بدبینی منتهی خواهد شد – «اراده‌ای به هیچی» که پادنهاد فلسفه تصدیق زندگی مورد حمایت نیچه بود. سبک نوشتاری نیچه با کلمات قصار، نثر متراکم و زبان استعاری مشخص می‌شود که آثار او را برای خوانندگان چالش برانگیز و بسیار پر ارزش می‌کند.

این واقعه هنوز در ابتدای راه قرار دارد، هنوز در حال پیشروی است، هنوز به گوش انسان‌ها نرسیده است. مانند رعد و برق که زمان برای آنها نیازمند است، همچنین نور ستارگان نیز نیازمند زمان است تا به ما برسد. حتی اگر اقداماتی که انجام شده‌اند، تمام شده باشند، باز هم نیازمند زمان برای دیده شدن و شنیده شدن هستند. این عمل هنوز هم از دسترس‌پذیری که از دوران دورترین ستارگان فاصله دارد، باز هم فاصله دارد – و با این وجود، این اقدام از طرف آنها انجام شده است. کتاب نایاب “تاریخ فلسفه غرب” اثری از عبدالحسین خسروپناه می‌باشد.کتابی که در پیش و روی شما قرار دارد، یکی از کامل‌ترین کتاب‌‌هایی است که در زمینه فلسفه غرب و بازگویی سیر تاریخی آن پرداخته است.