داستان شخصیتی به نام نیچه رو بیان می کند که بخاطر شکست عشقی دچار افسردگی شدیدی می شود. وین، پایان قرن نوزدهم؛ لو سالومه آمده است تا یوزف برویر، پزشک مشهور و استاد زیگموند فروید را بیابد. سالومه در یادداشتی برای برویر می‌نویسد که «آینده فلسفه آلمان در خطر است» و از او می‌خواهد که این خطر را خنثی سازد.

13/ «بله من باید بیماری‌ام را تقدیس کنم، زیرا تمرینی است برای تن در دادن به رنج وجود». با همان رفتار مؤدبانه‌اش به من فهماند باید سرم به کار خودم باشد. از آن آدم‌هایی است که در سکوت رنج می‌کشند، یا شاید چیزی را پنهان می‌کنند. ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

از آنجایی که به خاطر شرایط فقیر نشین محله زندگی در خیابان خطرناک بود. تا در نهایت مدرک لیسانس خود را از دانشگاه جورج واشنگتن در سال ۱۹۵۲ و دکترای خود را از دانشکده پزشکی دانشگاه بوستون در سال ۱۹۵۶ دریافت کرد. پس از اینکه یک روز نیچه و دکتر برویر از گورستانی بازدید می‌کنند که در آن مادر، پدر و برادر دکتر برویر به خاک سپرده شده‌اند، نیچه به طور اتفاقی متوجه می‌شود که مادر دکتر، برتا نام دارد. خیلی زود، یک روند درمانی برای نیچه و دکتر برویر ایجاد می‌شود. درصورت نیاز و برای خرید کتاب وقتی نیچه گریست با تخفیف از فروشگاه کتاب خلاصینو روی لینک زیر کلیک کنید.

نوعی پاکدامنیِ اجباری برای خود پدید آورده‌ای؛ احساسات را در عمق مدفون می‌کنی و چون دیگر خشمی را تجربه نمی‌کنی، تصور می‌کنی یک قدیسی! اگر زندگی‌ات را به کمال دریابی، وحشت مرگ از بین خواهد رفت! وقتی کسی به‌هنگام زندگی نمی‌کند، نمی‌تواند به‌هنگام بمیرد». برویر قبول کرد که نیچه را با روش تجربی “درمان به وسیله‌ی صحبت کردن” درمان کند اما به هیچ وجه فکرش را هم نمی‌کرد که خود او نیز در این جلسات تسکین پیدا کند.

در واقع بلوم را به حق می توان معلم این دو مفهوم اساسی نامید. خودش در جایی گفته است که بهترین تنیسورهای جهان روزی پنج ساعت تمرین می کنند تا نقاط ضعف بازی خود را برطرف کنند. هر حرفه تخصصی زمینه ای دارد که فرد برای متخصص شدن باید در آن تسلط پیدا کند. برای یک روان درمانگر، این قلمرو یک دوره آموزشی خستگی ناپذیر برای خودسازی است که او هرگز از آن فارغ التحصیل نمی شود.نمی توانم به اصطلاح انتقال متقابل. در توصیف رفتار بروبر، نویسنده نحوه ایجاد یک رابطه درمانی صحیح را آموزش می دهد.

او عمیقاً احساس تنهایی می‌کنه و دنبال کسی می‌گرده که باهاش «ما» بشه و از تنهایی رها بشه. اما با چه کسی؟ سالومه گزینه خوبی نیست چون خیلی آزاد و رهاست و احتمالاً دیر یا زود فرار می‌کنه! اما واقعاً برویر از برتا چه می‌خواد؟ او به‌طور منطقی می‌دونه که ماتیلده، این زن زیبا، مهربان و محترم، بهترین انتخاب برای اوست. «لوسالومه» نام دختری ست که سال‌های بسیار با «فردریش نیچه‌» در ارتباط بوده و تأثیر بسیار زیادی بر تمامی جوانب زندگی او برجای نهاده است. داستان کتاب بسیار روان و مجذوب کننده است و خواننده را در هزارتوی اندیشه نیچه می‌برد و درصدد آن است که شناختی هر چند مختصر از زندگی او به دست آورد. اروین یالوم در کتاب وقتی نیچه گریست، حقیقت و تخیل و تردید را ترکیب کرده‌است.

برویر توضیح می‌دهد که بعضی وقت‌ها فرد مستقیماً بیماری‌اش را انتخاب نمی‌کند، بلکه فشارهایی به خود وارد می‌کند که باعث بروز بیماری می‌شوند. او به عنوان پزشک وظیفه‌اش را کاهش این فشارها می‌داند و به نیچه پیشنهاد می‌کند که یک ماه در کلینیک لوزون در وین بستری شود تا به او کمک کند. وقتی نیچه گریست یکی از معروف‌ترین رمان‌ها در حوزه روانشناسی است که روانشناسِ بزرگِ سوئیسی، اروین یالوم آن را نوشته است. در ادامه متن همراه روزانه باشید تا نگاهی بر جملات نابِ این کتاب داشته باشیم. در این بین یالوم به شرح رابطه برویر با فروید می‌پردازد که همانند بسیاری از وقایع کتاب وقتی نیچه گریست بسیار نزدیک به رابطه‌ی حقیقی «برویر» و «فروید» است.

فیلسوف‌ها و دیوانه‌ها داستانِ رویارویی خیالی اما مستندِ فروید و هایدگر است، دو غول اندیشه در تاریخ تفکر انسانی. از این نظر، شاید بتوان آن را با کتاب وقتی نیچه گریست یالوم مقایسه کرد. چراکه همانند آن اثر که مواجهه‌ای خیالی میان فروید و نیچه را به ‌تصویر می‌کشد، رویارویی مستقیم فروید و هایدگر نیز اگرچه به‌لحاظ تاریخی ممکن بود، اما در واقع هیچ‌گاه به ‌وقوع نپیوست. داستان مزبور به همان اندازه‌ی روایت یالوم جذاب و خواندنی است؛ با این تفاوت که شاید، در برخی بخش‌ها، انتزاعی‌تر و فیلسوفانه‌تر باشد. شخصیت‌های نمایشنامه بیشتر مواقع درباره‌ی مبانی فلسفی شیوه‌های تفکر خود و انتقاد از اندیشه‌های طرف مقابل به بحث می‌پردازند.