بعد متوجه شد بهمحض اینکه خودش بیدار شده است، بیشتر گوسفندهایش هم بیدار شدهاند. در ادامه چند نسخه از این کتاب با ترجمههای متفاوت در دسترس شما قرار میگیرد که میتوانید نسخههای الکترونیک را بدون خرید برای مدتی محدود در نرم افزار مرور کنید و ترجمه آن را بررسی نمایید. سلام وقتتون بخیرمن میخوام کتاب کیمیاگر رو ترجمهی ارش حجازی بخونم و فایل های پی دی اف ک پیدا کردم حدود ۱۷۰ تا ۱۸۰ صفحه بودن درحالی ک شما کتاب رو ۲۴۰ صفحه معرفی کردید.اگه ممکنه ی توضیحی بدین ممنون میشم. وقتی به کاری که انجام میدهید علاقه داشته باشید مطمئن باشید سختیها و مشکلات خیلی برای شما آسان میشود و میتوانید خیلی راحتتر آنها را تحمل کنید.
از کیمیاگری به عنوان نشانهای برای تغییر سانتیاگو و حرکت به سمت ماموریت و هدف شخصیش استفاده شده است. این نماد به قدری اهمیت دارد که عنوان کتاب را به خود نسبت داده است. در کیمیاگری باید فلز پایه همهی ناخالصیهای خودش را ازدست بدهد تا به حالت تکاملی برسد. به این ترتیب، سانتیاگو هم باید در این راه همهی ناخالصیهایش را رها کند، مانند تمایل به پذیرفته شدن نزد خانواده، تمایل به زندگی به عنوان چوپان ثروتمند و حتی تمایل به زندگی در کنار فاطیما.
این کتاب محشره، اینقدر عمیق و با معنی هست که هر لحظه از خودتون میپرسید من چی میخوام و کجا ایستادم.مثل یه سفر به درون خودت میمونه.تا حالا سه بار خوندمش و بازم هر وقت احساس کنم نیاز دارم میخونمش. ترجمهی «یولاند گوهرین» و «دل آرا قهرمان» از کیمیاگر نیز کیفیت خوب و قابلتوجهی دارند. همانطور که میبینید مترجم در متن دست برده و آن را خلاصه کرده است.
یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم.در طی داستان، سانتیاگو به گنج بزرگتر یعنی گنج معنوی درونی دست پیدا کرد و آخر داستان فهمید که گنج کوچگتر در جایی بوده که اول داستان بود. سلام – دیگر کتابهای این نویسنده هم ساختاری مشابه همین رمان رو داره.کتاب جاناتان مرغ دریایی و کتاب مائده های زمینی هم کتابهای مناسبی میتونه در این زمینه باشه. اب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم، یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم. یعنی همیشه برای بدست اوردن گنج درونت نیازی نیست راه طولانی و پیمود کافیه به اطراف مون یه نگاهی بیاندازیم. و اگر میخواهید برگردانی را بخوانید که روان و تمیز و ویراسته و صحیح باشد، ترجمهی خسروی (نشر فرشته) و ترجمهی سینگ (نشر مجید) را پیشنهاد میکنیم. از میان ترجمههای کیمیاگرْ برگردانهای حجازی، نعیمی، خسروی، سینگ و زاهدی از همه بهتر و قابل قبولتر هستند.
عرفان و مذهبِ پائولو کوئلیو به شکلی است که در کتابهایش میتوان شخصیتهایی با مذهبهای مختلف را در کنار هم دید. شخصیتهایی که به راحتی، هرکدام راهی را برای خود انتخاب کردهاند. یک نفر با انکار خدا خوشحال است و یک نفر با اعتقاد به خدا به آرامش رسیده است. دانای کلی که محدود نیست و به ذهن و افکار تمام شخصیتها سرک میکشد. این راوی، هر آنچه در افکارشان هست را برای مخاطب روی دایره میریزد.
کتاب حاضر، روایتی قصه در قصه دارد و داستانی خطی و ساده است؛ به طوری که ما در طول داستان، مدام شاهد پیش آمدن یک مشکل، بررسی و حل شدن آن و پیش آمدن مشکل جدید هستیم. با این تفاسیر در روایت این داستانها استقلال آنها حفظ شده و آسیبی به داستان اصلی وارد نمیکند و همین حادثهمحور بودن، باعث جذابیت داستان و کشش مخاطب شده است. شما میتوانید در خلاصهی رمان کیمیاگر خطی بودن اتفاقات این رمان را بخوانید. پائولو کوئیلو، رماننویس و غزلسرای برزیلی است که به خاطر آثار ادبی تفکربرانگیز و سرشار از معنویت خود، شهرت بینالمللی به دست آورده است.
درست است که سانتیاگو در زمینه چوپانی فعالیت میکرد و وضع چندان مناسبی نداشت ولی علاقه داشت که آینده درخشانی برای خودش رقم بزند و زندگی خودش را متحول کند. خیلی از اختراعات به خاطر این انجام شده که مردم تصمیم گرفتهاند دنیا را به همان گونهای که هست نپذیرند.دستاوردهای بزرگ و اختراعات با طرح ذهنی شکستن مرز غیرممکنها صورت گرفتهاند. زندگی میتواند به راحتی راکد و یکنواخت شود اما این بسته به این استکه ما تصمیم میگیریم چه چیزهایی را در زندگیمان ببینیم.
مطالب غیر واقعی و تخیلی و فانتزی و تصویر سازی های خیالی هم زیاد داره. هر چند که پیام آخرش که درباره گنچ درونی و بیرونی زندگی افراد هست عالیه. راستی بهترین ترجمه این کتاب هم مال آرزش حجازیه که با نام ایلیا حریری منتشر میشه. مملکتدوست از کیمیاگر ترجمهای سخت و ثقیل ارائه داده است.
ثبت ديدگاه