او حاصل سه سال مشاهدات و تجربیات خود را از حضور مراجعین و بیماران مختلف را در قالب یادداشت های انگیزشی گردآوری کرده و در نهایت به صورت کتابی منسجم منتشر کرده است. از مهمترین این موارد می ‌توان به کتاب های مرتبط با روانشناسی و خودشناسی اشاره کرد. کتاب های روانشناسی همواره طرفداران خاص خود را داشته است و هر کدام از این نویسندگان سعی کرده اند به روش های مختلف ابعاد مختلف روانشناسی و رفتاری را به مخاطبانشان بیاموزند. البته روانشناسی موضوعی است که شاید به اعتقاد بسیاری از افراد یک موضوع کسل و خسته کننده به نظر بیاید.

کتاب تکه هایی از یک کل منسجم نمونه‌ای خوب از تکنیک وبلاگ نویسی در نویسندگی است. شبیه به این است که می‌خواهیم بخشی از بدن‌مان را بپذیریم چون دیدن و لمس کردن و حس کردنش «دردآور» است، فقط کافی‌ست روزی مجبور شویم با آن بخش دردآور مواجه شویم. آن روز، روز غمگینی خواهد بود اما پس از آن، «پذیرش» شروع می‌شود و زمانی که درد را پذیرفتیم، درد شبیه به جریانی بیدار کننده در ما می‌چرخد و از بدن‌مان بیرون می‌رود و ما «تغییر» را حس خواهیم کرد.

در واقع همین صمیمیت‌های کوتاه و ساده، رابطه را عمیق و معنادار می‌کند و می‌تواند مرهمی بر تنهایی درونی ما باشد. تاکنون حس کرده‌اید شاید تکه‌های خودتان را گم کرده‌اید؟ بله، چنین چیزی ممکن است! ما تکه‌هایی داریم که همه‌جا حضور دارند و تنها کافی‌ست که در مسیر درست قرار بگیریم تا بتوانیم آن‌ها را پیدا کنیم. ویکتور فرانکل روانشناسی معناگرا بود که معتقد بود در زندگی هر فرد باید هدف، وظیفه یا رسالتی وجود داشته باشد که انسان خودش را وقف آن کند. این دیدگاه که به او کمک کرده بود تا زندگی را ارزشمند بداند و تجربه‌ای دردناک را پشت سر بگذارد، یکی از روش‌های او برای کمک به بیمارانش بود.

به این ترتیب، مجموعه‌ای از مخاطبان پروپاقرص شاهد قد کشیدن نهال نویسنده هستند و دوست دارند طعم میوه درختی که جلوی چشمشان قد کشیده را بچشند. ما برای قبول اینکه باید با بعضی آدم‌ها، موقعیت‌ها و شرایط خداحافظی کنیم به زمان احتیاج داریم، زمان باید بگذرد. ذهن ما باید هزاران داستان متقاعد کننده بسازد تا آرام آرام به لحظه خداحافظی نزدیک شویم. به هر حال چه تصمیم بگیریم چه همچنان خودمان را معلق نگه داریم، لحظه‌های خداحافظی فرا می‌رسند.

این یادداشت درباره‌ی سرزنش دیگران نیست، بلکه درباره‌ی سرزنش خودمان است. اگر زندگی را اینگونه ببینیم، هر فرد، هر رخداد و هر رابطه‌ای می‌تواند بخشی از ما را به خودمان بشناساند. مسئولیت ما را در قبال احساسات، تجربیات و در یک کلام، زندگی را به ما نشان می‌دهد. و آن زمان که مسئولیت زندگی خودمان را به عهده بگیریم و از نقش قربانی بیرون بیاییم، می‌توانیم زندگی را آنگونه که دوست داریم زندگی کنیم. در فصل شش نویسنده شما را به آموزش عملی برای  کنتزل رفتار و احساسات دعوت می‌کند. در این بخش تمریناتی برای رشد مثبت‌ها و تقویت اراده به شما یاد می‌دهد و در کنار آن تمریناتی هم برای حذف منفی‌های و اجتناب از احساسات مخرب می‌آموزد.

کتاب تکه هایی از یک کل منسجم ، نوشته پونه مقیمی، توانست در مدت زمانی اندک، به چاپ چندم برسد. فارغ از اینکه، پونه مقیمی، بخش‌هایی از این کتاب را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده بود و به این ترتیب توانسته بود مخاطب جذب کند، جذابیت کتاب هم در این رکورد تاثیرگذار بود. در این یادداشت به بررسی این اثر و آثاری که همانند این کتاب، تاثیرگذار هستند، می‌پردازیم. فارغ از اینکه، پونه مقیمی، بخش‌هایی از این کتاب را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده بود و به این ترتیب توانسته بود مخاطب کند، جذابیت کتاب هم در این رکورد تاثیرگذار بود. چند سالی می‌شود که کتاب‌هایی با طعم روان‌شناسی مورد توجه بیشتری قرار می‌گیرند و احساس نیاز به کتاب‌هایی که به جست‌وجوی دنیای درون انسان‌ها می‌پردازند پررنگ‌تر شده است.

وقتی خوب شما را با این احساسات آشنا کرد دریچه‌ای برای رهایی از فشارهای روانی بروی شما باز می‌کند و راه فرار از احساسات منفی همچون اضطراب و درد و ترس را بیان می‌کند مسیر را نشان می‌دهد که چطور از احساس برای مدیریت رنج‌ها و دردهای درونی استفاده کنید. مثال‌های کاربردی خوبی برای فهم مطلب ضمیمه می‌کند که می‌تواند برای حل معضلات و گره‌های درونی هر کدام از ما مفید باشد. تکه هایی از یک کل منسجم، کتابی است که به قلم پونه مقیمی روانکاوی علاقه‌مند به حوزه نویسندگی نوشته شده و برای اولین بار در دی ماه 1397 به چاپ رسیده است. او سعی کرده آنچه در طی سال‌ها از دانش خود در حوزه روانشناسی بدست آورده را در کتابی جمع آوری کند که مباحث آن برای عموم مردم قابل درک باشد.