در سال ۱۸۵۱ پس از سالها نویسندگی و زندگی در فرانسه برای فرار از طلبکارهایش به بلژیک و سپس روسیه فرار کرد و در این دوران دوساله، سفرنامههایی از روسیه نوشت. در آن زمان روسیه پر بود از اشراف فرانسوی و نوشتههای دوما در آنجا بسیار محبوب شد. سه تفنگدار رمانی است که توسط الکساندر دوما رمان نویس و نمایشنامه نویس مطرح فرانسوی نوشته شده است. داستان آن که در قرن هفدهم می گذرد ، ماجراهای مرد جوانی به نام دارتانیان را پس از ترک خانه برای سفر به پاریس ، برای پیوستن به تفنگداران ، بازگو می کند. دوستان او آرتوس، پاراتوس و آرامیس، دوستان جدا نشدنی ای هستند که با شعار “همه برای یکی ، یکی برای همه” زندگی می کنند ، شعاری که ابتدا توسط دارتانیان مطرح می شود. سه تفنگدار در ژانر، در درجه اول یک رمان و یک داستان ماجراجویی تاریخی است.
در اهمیت و بزرگ بودن کتاب سه تفنگدار همین بس که در قرن نوزدهمی که ارتباطات هیچ پیشرفت و سرعتی نداشتند، این کتاب به شهرتی جهانی رسید. سه تفنگدار ابتدا در سال ۱۸۴۴ بهصورت پاورقی دنبالهدار در یکی از مجلات فرانسوی منتشر شد. اما بعدها با استقبال مخاطب بهصورت کتابی مهم و البته پرطرفدار مطرح و به زبانهای مختلف منتشر شد. اثر غیرداستانی دیگر او فرهنگ بزرگ آشپزی بود که پس از مرگش در سال ۱۸۷۳ منتشر شد؛ دوما آشپزی ماهر و انسانی بسیار خوش خوراک بود.
الکساندر دوما کتابهای زیادی در وصف اوضاع این سلسله نوشتهاست؛ ولی منظور از «سری ماجراهای سلسله والووا» که معمولاً گفته میشود داستان زندگی ملکه مارگریت میباشد؛ که شامل سه کتاب زیر است. دوما در سال 1840 با یک زن هنرپیشه به نام ایدا فریه ازدواج کرد اما از زنی به نام ماری لور کاترین لابای صاحب یک پسر غیرقانونی شد که آن را الکساندر نامیدند. الکساندر دوما کتابهای زیادی در وصف اوضاع این سلسله نوشته است؛ ولی منظور از «سری ماجراهای سلسله والوآ» که معمولاً گفته میشود داستان زندگی ملکه مارگریت میباشد؛ که شامل سه کتاب زیر است. همزمان با رشد الکساندر کوچک، داستانهایی که «ماری لوئی» از شجاعت و رشادت پدرش در زمان اوج اقتدار ارتش ناپلئون برای او تعریف میکرد، به وی دید روشن و واضحی از ماجراجویی و قهرمانپروری میبخشید. حاصل این ازدواج پسری بود که الکساندر دوما نام او را هم الکساندر گذاشت. الکساندر دومای پسر نیز راه پدر را در پیش گرفت و به دنیای ادبیات وارد شد.
در ادامه کتاب این قهرمانان با نقشه ای برای بی آبرو کردن ملکه و پادشاه فرانسه روبرو می شوند و تمام تلاش خود را به کار می بندند تا این توطئه را خنثی کنند. سبک رمانتیک آثار الکساندر دوما که اغلب اوقات با همعصرش، ویکتور هوگو، مقایسه میشود، خیلی زود محبوب شد و محبوب هم ماند. وبسایت شهرکتاب منبعی از کتاب های الکترونیکی است که تیم مدیریتی سایت تلاش کرده است تا محتوایی باارزش و با کیفیت در اختیار علاقمندان قرار دهد. در این مجموعه از نویسندگان و مترجمانی که مایل به همکاری با ما هستند استقبال می شود. پس از دانلود هر کتابی، فایل (pdf یا صوتی) در گوشی یا کامپیوتر شما ذخیره می شود و همیشه می توانید به صورت آفلاین مطالعه کنید و لذت ببرید. زندگی دوما هم مانند شخصیتهای کتاب معروف خود، سه تفنگدار، پرفراز و نشیب و پرهیجان بوده است.
بعدها با پسر یک نجیبزادهی سوئدی در تبعید صمیمی شد و با هم در شرکت های وودویل مشغول شدند. دوما در سال 1822 به پاریس نقلمکان کرد و در ادبیات غوطهور شد. او در طول انقلاب 1830 بهعنوان کاتب برای دوک اورلئان (که بعدها پادشاه لوئی فیلیپ نام گرفت) کار کرد.
با این که در این کتاب نویسنده بیشتر بر پیشبرد داستان تاکید دارد، ولی شخصیت های کتاب نیز به خوبی پرداخته شده اند. به گونه ای که هر یک هویت، علایق و رفتارهای مشخصی از خود نشان می دهند. او در سال ۱۸۲۲ برای سکونت به پاریس رفت و کاتب دوک اورلئان شد که بعدتر پادشاه لوئی فلیپ نام گرفت؛ درست مصادف با انقلاب ژوئیه -انقلاب ۱۸۳۰- فرانسه.
الکساندر دوما در روز 24 ژوئیه در سال 1802 در فرانسه دیده به جهان گشود. دوما خبرنگار، نویسنده ی رمان و نمایش نامه نویسی بسیار ماهر بوده است که منتقدان و اهالی ادب به او لقب “سلطان پاریس” را نسبت داده بودند. مشهور ترین رمان های او عبارتند از سه تفنگدار، کنت مونت کریستو، ملکه مارگو، گردنبند ملکه و کبوتر عشق. برخی از کتاب های او به صورت رمان های سریالی و دنباله دار و اغلب با تم ماجراجویانه نوشته شده اند.
ماجراجوییهای بینظیر دوما همچنان برای خوانندگان سراسر جهان جذاب است. نویسندهای با بیش از 300 عنوان کتاب که به بیش از 100 زبان ترجمه شده و بیش از 200 فیلم از روی آنها اقتباس شده است. زمانی که الکساندر دوما به دنیا آمد، خانواده او ثروت و موقعیت خود را از دست داده بودند و مادر او که با مرگ ژنرال دوما در ۱۸۰۶ (در چهار سالگی الکساندر)، بیوه شده بود، جهت ایجاد موقعیت تحصیلی مناسب برای فرزندش به سختی تلاش میکرد. در سال ۱۸۴۰ بود که دوما با استاد شمشیربازی خود، آگوستین گریزیه، در نوشتن رمانی به نام «استاد شمشیربازی» همکاری کرد. این اثر دوما روایت استادش از شورشهای دسامبر روسیه بود که البته انتشار آن در زمان تزار نیکلاس اول در روسیه ممنوع شد.
ثبت ديدگاه