این کتاب به خوانندگان خود فرصتی می‌دهد تا در مورد سوالات مهمی مانند اینکه چه چیزی ما را تعریف می‌کند. و چگونه می‌توانیم تاثیر مثبتی در جهان داشته باشیم، تأمل کنند. «ادی» که زندگی جاودان به دست آورد، سیصد سال بعدی را صرف بقا، سرقت، پنهان شدن و خلق خاطرات مختلف می کند.

کتاب زندگی نامرئی ادی لارو در جوایز ادبی مختلف چندین بار نامزد شده و مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. «زندگی نامرئی ادی لارو» که نامزد بهترین کتاب فانتزی موردعلاقه‌ی خوانندگان گودریدز در سال 2020 شده است، به پیامدهای اعمال ما می‌پردازد. اینکه چگونه یک انتخاب می‌تواند یک زندگی را از هم بپاشد، و اینکه چگونه همه‌ی ما واقعاً می‌خواهیم در نهایت توسط عزیزانمان به یاد آورده بشویم. کتاب زندگی نامرئی ادی لارو نه تنها به عنوان یک داستان فانتزی برجسته شناخته می‌شود، بلکه به عنوان یک بررسی عمیق از انسانیت و هویت فردی نیز مطرح است.

ادی مجبور است با او روبرو شود و او را درک کند، شاید بتواند به این‌گونه در نهایت او را شکست دهد. کتاب زندگی نامرئی ادی لارو نوشته‌ی ویکتوریا شواب، یکی از آثار برجسته‌ی ادبیات فانتزی معاصر است که در سال 2020 منتشر شد و به سرعت جایگاه ویژه‌ای در بین خوانندگان و منتقدان ادبی پیدا کرد. این کتاب داستانی عمیق و تاثیرگذار از آزادی، عشق، هویت، و قیمت انتخاب‌های ما را به تصویر می‌کشد و به سوالاتی اساسی درباره معنای زندگی و جاودانگی می‌پردازد.

و به این ترتیب، ورود ابرها شروع می‌شود و ترس تلاش می‌کند وارد سینه‌اش شود؛ چون خودش هم نمی‌داند باید چه بگوید و حتی نمی‌داند فایدهٔ این کار چیست.

هر بار که یک کتاب را میخوانید، باید تنظیمات کتاب، شخصیت ها، زمینه ها، تاریخ، زیرمجموعه ها و خیلی چیزهای دیگر را به خاطر داشته باشید. همانطور که مغز شما یاد می گیرد تمام اینها را به خاطر بسپارد، حافظه شما بهتر می شود. رابطه این دو شخصیت به خواننده نشان می‌دهد که چگونه عشق می‌تواند به معنای واقعی ارتباط با دیگران معنا دهد و چگونه می‌تواند به عنوان یکی از عناصر اساسی هویت فردی باشد. در نهایت، این عشق است که به ادی فرصت می‌دهد تا دوباره بخشی از جهان شود و به تأثیرگذاری بر زندگی دیگران بپردازد. کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند. او ترجیح می دهد یک درخت باشد، درست مانند استل، اگر قرار باشد ریشه هایش رشد کنند.

«هنری ماشینی کرایه می‌کند و آن‌ها تا شمال رانندگی می‌کنند. در میانه‌های مسیرشان به‌سمت هادسون هستند که هنری متوجه می‌شود ادی تابه‌حال با خانوادهٔ او ملاقاتی نداشته است. سپس به‌شکلی ناگهانی متوجه می‌شود که قرار نیست خودش هم تا روش هاشانا به خانه برود و تا آن زمان هم مرده است. می‌فهمد اگر از این خروجی بیرون نرود، هرگز نمی‌تواند با خانواده‌اش خداحافظی کند. هنری مثل رعدوبرقی است که درون یک بطری گیر افتاده است. پر از انرژی عصبی است؛ اما هر لحظه‌ای که وقفه‌ای ایجاد می‌شود و کمی سکوت و آرامش پیدا می‌کنند، او آخرین جلد دفتر و خودکار را برمی‌دارد.

برای دانلود قانونی کتاب زندگی نامرئی ادی لارو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید. زندگی نامرئی ادی لارو یک اثر ادبی محسورکننده است که خوانندگان را به سفری فریبنده در طول قرن‌های مختلف می‌برد. در قلبِ این رمان ادِی می‌درخشد؛ یک قهرمان زن پیچیده و بسیار برجسته که یک معاملهٔ فاوستی زندگی‌اش را برای همیشه تغییر می‌دهد. سبک نوشتاری غنی و جذاب شواب این کتاب را تبدیل به یکی از خواندنی‌ترین کتاب‌های این ژانر کرده است.

ترجیح می‌دهد به جای این‌که ساقه‌اش را ببرند، بگذارند وحشیانه شکوفا شود. او ترجیح می‌دهد تنها بماند و زیر آسمان پهناور رشد کند. اگر از علاقمندان به این کتاب بودید، می‌توانید کتاب شش درنای سرخ فام را نیز از نشر میلکان خریداری و مطالعه کنید. تاحالا با کتابی سفر کردی؟ جوری غرقش بشی که انگار توی اون لحظه فقط خودتی و کتابی که تو دستات گرفتی؟اینجا نیومدیم که فقط یک فروشگاه آنلاین کتاب باشیم. میخوایم دنیایی رو بهتون نشون بدیم که این روزا کمتر دیده شده. دنیایی از جنس سکوت، از جنس آرامش، از جنس آگاهی و از جنس یه روز بارونی که توی خلوت خودت نشستی و قشنگ‌ترین لحظات رو برای خودت داری.

از جایی که نشسته، می‌تواند ساختمان‌های شهر را ببیند که پشت سر هم قرار گرفته‌اند. او فکر می‌کند این ساختمان‌ها تا کجا ادامه دارند و خود را روی نوک پنجه‌ها بلند می‌کند تا بهتر ببیند، اما وقتی اسبی از کنار گاری آن‌ها عبور می‌کند و گاری را تکان می‌دهد، چیزی نمانده که ادلین به پایین بیفتد. پدرش با دست بزرگش بازوی کوچک او را می‌گیرد و او را به جایی که امن باشد، باز می‌گرداند.

پدرش وقتى او به دنیا آمد، حلقه را برایش ساخت و ادلین آن را همیشه با خود دارد، مانند یک طلسم، نشان، و یا کلید. دستش گاهى به طرف آن مى‌رود و انگشت شستش را روى حلقه مى‌کشد، همان‌طور که مادرش گاهى تسبیح خود را لمس مى‌کند. حالا که توى گارى کز کرده و موج جمعیت را تماشا مى‌کند که پایین پاى او در رفت و آمد هستند، مانند تخته‌پاره‌ى نجات در دریاى توفان‌زده به حلقه دور گردنش چنگ زده است.