از همین جا است که فلش بک های ذهنی هانس به گذشته اش آغاز می شود و ما از ماجراهای تلخ و شیرینی که در زندگی اش داشته و غم و نفرت ها و خشم هایش آگاه می شویم. هرگز نباید سعی در تکرار لحظات داشت، باید آنها را همان گونه که یک بار اتفاق افتاده اند، فقط تنها به خاطر آورد. با اینکه خانوادهاش با نازیها و حزب ناسیونال سوسیالیسم مخالف بودند، او در ابتدا با آنها همدلی داشت. دکتر رستمی عمده فعالیت های درمانی خود را به مشاوره طلاق، خیانت های زناشویی، زوج درمانی، افسردگی و مدیریت خشم و عصبانیت و نیز مقابله با استرس و اضطراب اختصاص داده است. دقایقی بعد رهگذری سکهای در کلاه هانس میاندازد و هانس به نواختن گیتار و آواز خواندن ادامه میدهد. همچنین میگوید که از مذهب متنفر است چون معتقد است کاتولیک سبب جداییاش شده است.
شاید اگر چیزی راجعبه این کتاب نخوانده باشید و آن را در قفسههای یک کتابخانه ببینید، تصور کنید که با یک روایت شاد و زندگی بخش طرف هستید! درحالیکه عقاید یک دلقک روایت کننده یک تراژدی است؛ تراژدی زندگی دلقکی که تمام عمر خویش را مشغول سرگرم کردن و خنداندن مردم بوده اما خودش با چالشهای زیادی دستوپنجه نرم میکند. بل ابتدا میخواست کتاب عقاید یک دلقک را لحظهها بنامند زیرا عقاید یک دلقک لحظات خاصی از زندگی هانس اشنیر را توصیف میکند نه همه آن را. هانس درگذشته و در لحظات مهمی که تجربه کرده است زندگی میکند نه در اکنون و حال. یک دلقک بهزعم خود بل فقط یک کتاب عاشقانه بود اما بعد انتشار جنبۀ سیاسی و مذهبی هم به خود گرفت و بسیار مطرح شد. هاینریش بل عاشق مردمان ساده بود و قهرمانان داستانهای او درماندگان و شکستخوردگان جامعه بودند.
شاید جالب باشد که بدانید فیلم «سنتوری» به کارگردانی داریوش مهرجویی نیز اقباسی از این کتاب است. چند ماه پیش وقتی گیتاری به منظور تصنیف و تنظیم سرودهایی که می خواستم بخوانم، خریدم، ماری وحشت زده این اقدام مرا “کسر شان” دانست و من به او گفتم پایین تر از سطح جویبار فقط فاضلاب قرار دارد. من یک مفسر نیستم.تصور می کنم حتی چشمان شیطان هم به تیزی چشمان همسایگان نیست.
فقط یک زن وجود دارد که او می تواند با او زندگی کند و آن ماری است. این اثر توسط محمد اسماعیل زاده (نشر چشمه) نیز ترجمه شده است. از دیدگاه نویسنده ی مقاله ترجمه شریف لنکرانی بهتر و روانتر است.
یکی از عجیبترین حسها بعد از خواندن این کتاب اینه که یک ٬دلقک٬ چقدر میتونه نا امید، تلخ و تنها باشه! من کتاب رو تا انتها خوندم و از نظر من هاینریش بل با رقص قلمش و استفاده از جریان سیال ذهن و شخصیت پردازی های فوق العاده ش مورد پسند هر کسی نیست. اگر به ادبیات آلمان علاقه ندارید و یا کتاب هایی با جریان سیال ذهن حوصلتون رو سر میبره پیشنهاد میکنم نخونید. من خوندن کتابو تازه تموم کردم و اومدم که تحلیل ها و نقد هاشو بخونم ولی متاسفانه بیشتر دیدگاه ها منفی بود .. ولی برخلاف همه ی اونها من از خوندن این کتاب به شدت لذت بردم و به شدت با هانس همزاد پنداری میکنم و البته کسایی که نتونستن با کتاب ارتباط بگیرن رو هم درک میکنم چون درک شخصیت جامعه گریز و ایده ال گرایی مثل هانس کار هر کسی نیست .
درنقد و بررسی رمان عقاید یک دلقک میتوان گفت که هاینریش بل با جهان بینی وسیع و همچنین شخصیت پردازی عمیق در این اثر، ادبیات آلمان را دچار تحول کرده است. ممکن است که حملات هانس شینر به هر چیز در اطراف خود مخاطب خود را دچار نوعی دلزدگی و حتی گیجی کند اما سوال اینجاست که این گیج شدن و به فکر فرو بردن مخاطب توسط نویسنده عمدی بوده است یا خیر. در تحلیل عقاید یک دلقک این موضوع هم می تواند نقطه قوت رمان محسوب شود و هم نقطه ضعف آن.
ثبت ديدگاه