همه انسان‌ها به سرعت برده عادات خود می‌شوند و سپس بدون اندکی تعمق کارهایشان را تکرار می‌کنند. بعد از اینکه دوران کارآموزی را به پایان رساندید، تلاش کنید تا آنچه آموخته‌اید را به چالش بکشید و طرحی نو بیندازید. در دوران کارآموزی فرصت دارید تا مهم‌ترین جنبه‌های رشته خود را بیاموزید، اما هیچ‌کس نمی‌تواند تا ابد کارآموز بماند. پس بعد از این دوره باید چه کاری انجام دهید؟ حال وقت آن رسیده که آنچه آموخته‌اید را به چالش بکشید و با ذهنی باز آموخته‌های خود را بازآفرینی کنید. به جای توجه به درآمد احتمالی حاصل از یک کار، بر یادگیری تمرکز کنید.

کسی در عرصه دست‌یابی به قدرت می‌تواند موفق بشود که بر دانش روان‌شناسی مسلط باشد. این موضوع را به بهترین شکل می‌توان در توانایی انسان برای حل یک مسئله خاص در حالی که به ظاهر به موضوعی کاملاً متفاوت فکر می‌کند، نشان داد. آیا تا به حال در حین حمام کردن یا پیاده‌روی راه‌حل مسئله‌ای را پیدا کرده‌اید؟ انیشتین وقتی روی مسائل نظری فکر می‌کرد، ویولن می‌زد و معتقد بود که نواختن ویولن او را به راه‌حل مسئله می‌رساند.

این موضوع باعث شد تا او به این نتیجه رسید که مردمان قدرتمند امروزی، ویژگی‌های مشترکی با شخصیت‌های قدرتمند تاریخ داشته‌اند. کتاب ۴۸ قانون قدرت مجموعه‌ای از دستورالعمل‌ها و استراتژی‌ها برای کسب و حفظ قدرت است. این کتاب بر اساس آموزه‌های تاریخی و فلسفی نگاشته شده و به خواننده در درک و به‌کارگیری ظرافت‌های قدرت یاری می‌رساند. هر یک از ما ندای درونی داریم که ما را به سمت حرفه مناسب یا زمینه‌ای که می‌خواهیم در آن به درجه استادی برسیم هدایت می‌کند. آیا تا به حال احساس کرده‌اید که یک رشته تحصیلی یا یک زمینه کاری کاملاً برای شما ساخته شده و تقدیر و سرنوشت شما این است که به آن بپردازید؟ اگر چنین حسی را تجربه کرده‌اید، باید به این حس خود اعتماد کنید. بعد از تمام شدن دوره شاگردی، یک خطر بسیار بزرگ همه ما را تهدید می‌کند.

رابرت گرین در کتاب چیرگی نشان داده که اگر افراد می‌خواهند به مرحلۀ استاد شدن و یا همان چیرگی برسند، باید به ندای درونی خود گوش کنند و مسیر خاص خود را پیدا کنند. برای این کار باید دوران کارآموزی را زیر نظر مربی بگذارانند و در نهایت با استفاده از تفکر خلاقانه به نوآوری و رشد برسند. مطالعه و تحلیل زندگی استادان بزرگ و تجربه‌های آن‌ها می‌تواند دیدگاه‌های ارزشمندی را برای کمک به شما در این مسیر ارائه دهد. کتابراه مرجع قانونی دانلود کتاب الکترونیکی و دانلود کتاب صوتی است که امکان دسترسی به هزاران کتاب، رمان، مجله و کتاب صوتی و همچنین خرید کتاب الکترونیک از طریق موبایل تبلت و رایانه برای شما فراهم می‌کند.

آنها نه تنها مغز و مهارت‌های خود را به طور کامل پرورش داده‌اند، بلکه به درک عمیقی از واقعیت و پیچیدگی‌های زندگی دست یافته‌اند. این درک به آنها اجازه می‌دهد که زندگی و مسیر حرفه‌ای خود را با بصیرت بیشتری هدایت کنند و در حوزه تخصصی خود به رشد و پیشرفت مداوم برسند. این توانایی نتیجۀ ارتباط خودکار و یکپارچۀ ذهن و بدن است که در ابتدا در طبیعت حیوانات به عنوان یک واحد تجربه می‌شود. در بسیاری از حیوانات، تصمیم‌گیری و عمل همزمان و بدون تفکر رخ می‌دهد، مثلاً وقتی زنبور به تهدیدی واکنش نشان می‌دهد.

در اثر چنین خلاقیت‌هایی است که شما تبدیل به یک «خلق کننده» در رشته و زمینه خودتان می‌شوید و می‌توانید چیزی از خودتان به کارها اضافه کنید. و این منحصربه‌فردی باعث جذب شدن دیگران به کارهای شما می‌شود و راه موفقیت‌های بسیار بزرگ بعدی را برایتان فراهم می‌کند. هوش اجتماعی یعنی دیدن آدم‌ها به‌کمکِ چراغ‌قوه‌ای پُرنور و از دریچه‌ای به‌غایت واقع‌بینانه. وقتی ارتباطات اجتماعی‌مان را با‌آرامش و به‌نرمی پیش ببریم، آن‌گاه زمان و انرژی کافی برای تمرکز روی یادگیری و کسب مهارت‌ خواهیم داشت. موفقیتی که بدون توجه به این نوع از هوش و درایت اجتماعی حاصل شود، چیرگی واقعی محسوب نمی‌شود و پایدار و ماندگار نیز نخواهد بود.

این همکاری نه تنها موجب صرفه جویی در زمان و انرژی می شود بلکه سرعت و کارایی بیشتری در شما ایجاد می کند. ما معمولا تصور می‌کنیم خلاقیت و توانمندی چیزهایی هستند که به‌طور آنی و ناگهانی و از آسمان بر سر فرد نازل می‌شوند، یا آنها را به استعداد ذاتی خود شخص، یا روحیه‌ی عالی یا بخت‌واقبال نیکویش مربوط می‌دانیم. تسلط بر این حالت ذهنی یا همان چیرگی، می‌تواند منجر به تسلط و آگاهی بیشتری بر واقعیت، سایر آدم‌ها و وضعیت خود شود.

مثلاً یک زنبور در همان لحظه که تصمیم می‌گیرد شما را نیش بزند، این کار را انجام می‌دهد. در واقع زنبور به داده‌های حسی واکنش نشان می‌دهد و اعصابش به سرعت عمل می‌کند. او برای انجام این کار چیزی را زیر سوال نمی‌برد یا تجزیه و تحلیل نمی‌کند. ابتدا باید ذهن خود را از بند و زنجیره دانسته‌های قدیمی آزاد کنیم.

اگر می‌خواهید وارد حوزۀ جدیدی شوید، باید یادگیری و کسب تجربه را هدف اصلی خود قرار دهید نه موفقیت فوری و دستیابی به منابع مالی فراوان. افرادی که به دنبال شغل یا کارآموزی می‌گردند دوست دارند موقعیت‌هایی را پیدا کنند که اعتبار و درآمد بالایی دارد. اما موقعیت‌هایی که فرصت‌های یادگیری بیشتری فراهم می‌کنند، حتی اگر حقوق کمتری داشته باشند، ارزشمندتر هستند. این فرصت‌ها به شما مهارت و تجربه‌های عملی می‌آموزند که در بلندمدت کمک حال شما خواهد بود. رابرت گرین معتقد است برای استاد شدن نیازی به داشتن استعدادهای ذاتی نیست و باید به قدم‌های اساتید پیش از خود نگاه کرد.