سرانجام ترفند زیرکانه و البته خطرناک برویر برای ورود به دنیای درونی نیچه سرآغاز دیدارهای پیاپی او و نیچه می‌شود، دیدارهایی که در آن هر یک از آن‌ها می‌کوشند تا دیگری را درمان کنند. او روایت می‌کند که آثارش چگونه او را به دریافت جایزه‌ی انجمن روانپزشکان آمریکا کشاندند یا با چه وسواسی دانسته‌ها و دستاوردهایش را در دو دسته کتاب‌های داستانی و علمی، جمع‌آوری کرد. لحن ساده و صمیمی و توضیحات جزء به جزء یالوم در این کتاب، خواننده را بیش از هر زمان دیگری به فضای ذهنی نویسنده نزدیک می‌کند. جلسات درمانی برویر با نیچه در این کتاب، مقوله‌ای خیال‌انگیز و افسانه‌ای را پیش چشم می‌گذارد و دو دنیای ذهنی متفاوت، اما مرتبط را به شکلی اسرارآمیز و خارق‌العاده به هم پیوند می‌دهد.

دست‌آخر نیچه می‌پذیرد که به ملاقات دکتر برویر رفته و بار دیگر شانس خود را برای مداوای بیماری آزار‌دهنده‌اش امتحان کند. در ملاقات نخستین او با دکتر برویر، برویر متوجه شخصیت متفاوت نیچه می‌شود و تلاش می‌کند تا با درایت، درمان تقریباً ابداعی خود را آغاز کند. بدون شک، آموزش خود یالوم به عنوان روانکاو در کاوش روان شناختی ماهرانه برویر و نیچه منعکس شده است. یالوم گفته که با کتاب وقتی نیچه گریست، قصد داشته نشان دهد که چگونه ممکن است روان درمانی تحت شرایط مختلف ابداع شده باشد. کتاب وقتی نیچه گریست یک سفر درونی است که مخاطب را وادار به تأمل دربارهٔ معنای زندگی، چالش‌های انسانی و ارزش واقعی رنج و اراده می‌کند. برخلاف بسیاری از رمان‌ها، این کتاب نه‌تنها داستانی را روایت می‌کند، بلکه به شکلی دعوت‌کننده خواننده را به سفری فلسفی و روان‌شناختی فرامی‌خواند.

سالومه دکتر برویر را از طریق برادرش ینیا (Jenia) که دانشجوی برویر در وین است می‌شناسد و اخیراً از او شنیده که دکتر برویر درمان زن جوانی به نام «آنا او.» را بر عهده داشته است که او هم از ناامیدی رنج می‌برده است. همچنین از طریق برادرش فهمیده است که دکتر برویر از طرفداران ریچارد واگنر است و این هفته در حال گذراندن تعطیلات در ونیز است. در این کتاب اروین یالوم هم به دنبال همین ایکون از شخصیت شوپنهاور رفته و با داستانی تمثیلی به دنبال کم کردن بدبینی‌های انسان است. برای دریافت خلاصه کتاب وقتی نیچه گریست و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

برای دریافت خلاصه کتاب صوتی وقتی نیچه گریست و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید. از شخصیت لو سالومه بعید است با پریشانی به برویر  نامه بنویسد و برای نیچه درخواست کمک کند. بر اساس توصیفی که تاریخ‌نویسان از او ارائه داده‌اند، او زنی نبوده که دستخوش احساس گناه شود و معروف است که به روابط عاشقانۀ زیادی بدون کمترین افسوس پایان بخشیده است. فریدریش نیچه در بهار سال 1882 توسط پل ره به لو سالومۀ جوان معرفی شد و این ملاقات در ماه‌های بعد به عشقی پاک، سوزان و گذرا منتهی شد. لوسالومه بعدها به عنوان روانکاو و نیز نویسنده‌ای برجسته مشغول به کار شد. او به دلیل دوستی نزدیکش با فروید و نیز روابط عاشقانه‌اش، خصوصاً با شاعر آلمانی راینر ماریا ریلکه معروف است.

نیچه با داشتن این تجلی می‌تواند وسواس خود را نسبت به لو سالومه کنار بگذارد و به زندگی خود به عنوان یک فیلسوف ادامه می‌دهد. نیچه با اکراه به وین می‌رود تا توسط دکتر برویر معاینه شود. نیچه به صورتی غیردوستانه اعلام می‌کند که نمی‌تواند درمان در کلینیک را بپذیرد.

این افکار برای او دیوانگی به نظر می‌رسد، اما همچنان در ذهنش حضور دارند. در حین گفتگو، سالومه با برویر قدم می‌زند و او ناچار است این پیشنهاد را رد کند، چون همسرش ماتیلده در هتل منتظرش است. اما سالومه با نگاه قوی و بی‌پروا به او می‌گوید که «وظیفه» برای او قابل تحمل نیست و او آزادی را به عنوان ارزش اصلی زندگی‌اش می‌داند. این دیدگاه سالومه نسبت به ازدواج به عنوان اسارتی بر روح او، برویر را به تفکر عمیق‌تری در مورد زندگی و روابطش وامی‌دارد. یالوم گذشته از این در مستند «پرواز از مرگ» حاضر شده، مستندی که در آن به رابطه‌ی بین هراس از مرگ و خشونت پرداخته شده است. کتاب‌های «دروغ‌گویی روی مبل»، «مامان و معنای زندگی»، «هنر درمان»، «خیره به خورشید» و «من چگونه اروین یالوم شدم» از دیگر آثار ترجمه‌شده‌ی یالوم در ایران هستند.

میگرن‌های آزاردهنده، احساس حالت تهوع، دید ضعیف، سوء هاضمه مداوم، اعتیاد به دارو‌های خواب‌آور و حساسیت عصبی چندی از آن‌ها هستند. اطاعت از دیگران، ساده‌تر از فرمان‌برداری از خود است؟ پرفسور نیچه، چرا مرا شخصی‌تر مورد خطاب قرار نمی‌دهید؟ معنای سخنتان را می‌فهمم، ولی آیا با من صحبت می‌کنید، با این سخن چه کنم؟ مرا عفو کنید اگر این‌گونه زمینی صحبت می‌کنم. من به دنبال چیزهای ساده‌ام، این‌که در ساعت سه صبح، خوابی بدون کابوس داشته باشم و از فشاری که بر قفسه‌ی سینم حس می‌کنم، تا حدی رهایی یابم. در اینجاست که هراس من لانه کرده است.» و با انگشت به وسط جناغ سینه اشاره کرد.