اروکسیماخوس عشق را به عنوان نیرویی می‌بیند که برای پر کردن خلأ وجود انسان ضروری است. آریستوفانس عشق را به عنوان نیرویی می‌داند که انسان‌ها را به سوی اتحاد و یگانگی سوق می‌دهد. آگاتون عشق را به عنوان خدایی می‌داند که منشأ تمام خوبی‌ها و زیبایی‌ها است. با روی کار آمدن محمدرضا پهلوی، این سومین سلطنتی بود که محمدعلی فروغی یا همان ذکاءالملک، ردای وزارت آن را به تن می‌کرد. در این مرحله از دوران کاری فروغی نیز فعالیت‌های علمی و فرهنگی او به موازات اقدامات سیاسی‌اش در جریان بودند. در این فصل، بحث درباره‌ی عشق ادامه می‌یابد و سقراط با ارائه‌ی تعریفی جامع از عشق، به این نتیجه می‌رسد که عشق نیرویی است که انسان را به سوی کمال و سعادت سوق می‌دهد.

این کتاب دیدگاه‌های مختلفی درباره‌ی عشق ارائه می‌دهد و به خواننده کمک می‌کند تا دیدگاه خود را درباره‌ی این مفهوم مهم بازنگری کند. در پایان کتاب، سقراط به این نتیجه می‌رسد که عشق نیرویی است که انسان را به سوی کمال و سعادت سوق می‌دهد. در این فصل، پاوسانیاس، یکی دیگر از شاگردان سقراط، سخنرانی خود را درباره‌ی عشق آغاز می‌کند. او عشق را به دو نوع زمینی و آسمانی تقسیم می‌کند و عشق زمینی را عشقی پست و زودگذر می‌داند و عشق آسمانی را عشقی والا و ماندگار. در این فصل، سقراط به همراه چند تن از دوستانش در خانه‌ی آگاتون، یکی از شاعران و نمایشنامه‌نویسان مشهور یونان باستان، به جشنی دعوت می‌شوند. در این جشن، بحث درباره‌ی عشق مطرح می‌شود و هر یک از حاضران به ارائه‌ی تعریفی از عشق می‌پردازند.

ضیافت افلاطون، روایت داستانی زیبایی از تعریف افلاطون از عشق است. عشق افلاطونی که در حقیقت به عشق افسانه‌ای و اسطوره‌ای و فراتر از جنبه‌های ظاهری اشاره دارد، برگرفته از همین ضیافت افلاطون است. ماجرای کتاب ضیافت افلاطون میان تعدادی از ادیبان آتن اتفاق می‌افتد.

میهمانان این ضیافت فایدروس، پاوسانیاس از اعضای گارد سلطنتی، اروکسیماخوس پزشک، آریستوفانس، آگاتون شاعر و سقراط فیلسوف هستند. در این ضیافت، میهمانان تصمیم می‌گیرند که برخلاف رسم ضیافت‌های دیگر، در آن مهمانی شراب کمتری بنوشند. کتاب ضیافت افلاطون، روایت داستانی زیبایی از تعریف افلاطون از عشق است. کتاب ضیافت (The Symposium) یکی از مهم‌ترین آثار به‌جامانده از فیلسوف بزرگ یونان باستان، افلاطون و حاصل مجموعه‌ای از افکار و آموزه‌های این بزرگ‌مرد است.

با برکناری حکومت قاجار، فعالیت‌های سیاسی فروغی به جبهه‌ی تازه‌ای وارد شد. حال همگان این مرد خوش‌نام را به‌عنوان اولین نخست‌وزیر حکومت رضاخان و از اولین‌ قانون‌‌گذاران دوران پهلوی می‌شناختند. محمدعلی فروغی، در تهران و در خانواده‌ای با اصل‌ونسب و دارای تاریخچه‌ی درخشان فرهنگی و سیاسی به‌دنیا آمد. آشنایی محمدعلی با دنیای زبان و ادب، در همان سال‌های ابتدایی زندگی رقم خورد؛ چرا که پدر او، محمدحسین فروغی از مترجمین به‌نام دوران خود و از مدیران دارالترجمه در زمان ناصرالدین شاه بود و در دنیای شعر و نویسندگی و همچنین در عالم جراید نیز دستی به قلم داشت. او از عشق به مثابه خدایی یاد می‌کند که تمام شادی و خوبی‌ها از آن سرچشمه می‌گیرند.