در قسمت اول که «تاریکی» نام دارد این مرد شخصیت خود و نحوه ی جهان بینی‌اش را شرح می‌دهد. در قسمت دوم با عنوان «بر برف غم‌ناک» یادداشت‌هایی را درباره‌ی حوادث و پیشامدهای زندگی او می‌خوانیم. داستایفسکی در یادداشت‌ های زیرزمینی از زبان مردی سخن می‌گوید که به دلیل آگاهیِ سرشار نسبت به سایر مردم عادی، به کنج انزوای زیرزمینش خزیده و گویی مقابل فلاکت روزگار و جهالت مردم مشغول طغیانی منفعلانه است. زیرزمین در اینجا نمادی از بریدگی از اجتماع و بیگانگی است. خودش را از دیگران جدا می‌داند و در مقابل تمام رفتارهای انسان‌های اطرافش و روشن‌بینی‌های دروغین طغیان می‌کند. این کتاب کتابِ مرد زیرزمینی است، نه داستایوسکی؛ هر چند هر دو تقریباً کلمه‌به‌کلمه بر هم منطبق می‌شوند.

بی‌شک هر جنبه از پریشانی‌های مرد زیرزمینی در جلد هر انسان دیگری رخنه کرده است. ولی تنها اوست که به نمایندگی از همه جامعه، آنها را به فریادِ بلند اعلام می‌کند. در واقع او با بیانِ خودش به عنوانِ «من» نمایانگرِ «ما» است. البته که هم یادداشت‌ها و هم نویسنده‌اش خیالی است. در بخشِ بعدی، یادداشت‌های همین آدم درباره‌ی برخی حوادث زندگی‌اش آمده است.

اغلب مردمانی کم‌رو بودند؛ می‌دانید دیگر، مردمانی که شکایتی دارند. اما میان ازخودراضی‌های‌شان افسری هم بود که به طور خاص نمی‌توانستم تحملش کنم. تن به تسلیم نمی‌داد و به شکلی زننده مدام صدای تلق‌تلقِ شمشیرش را درمی‌آورد. آخرسر او بود که سپر انداخت و تلق‌تلق را تمام کرد. بااین‌حال، این مربوط به زمانی است که هنوز جوان بودم. اگر می‌خواهید فلسفه و اندیشه‌های روانشناختی داستایفسکی را بهتر درک کنید و بدانید که پشتِ هرکدام از رفتارهای عصیان گونه قهرمانان داستایفسکی، چه افکار و دلایلی پنهان است این کتاب عجیب و متفاوت را از او بخوانید.

جدال با کسانی که از جایگاه اجتماعی بالاتری نسبت به او برخوردارند. گویا که اینجا هم قدرت تنها در جایگاه اجتماعی افراد خلاصه می‌شود. برای مثال او لحظه‌ای خود را موجود خبیثی می‌داند، در صورتی که لحظه بعد این موضوع را رد می‌کند و می‌گوید که آزارش به مورچه هم نمیرسد. او از طرفی پارانوئید دارد و همینطور شخصی سادومازوخیسمی است. چرا که بعضی اوقات از قصد موجب آزار دیگران می‌شود، و از طرفی سعی دارد خودش را خوار و خفیف نشان دهد، و گویا از اینکه دیگران او را تحقیر کنند لذت می‌برد.

او انسان منزجر‌کننده‌ است که گویی خودش این باعث این انزجار است. تمامی سفارشات بالای دو میلیون تومان دارای ارسال رایگان می باشد. با این حال چیزی از بیماری‌ام نمی‌دانم، و یقین ندارم دردم چیست. تحت هیچ مداوایی نیستم، هرگز نبوده‌ام، هرچند برای علم پزشکی و پزشکان احترام قایلم. اضافه بر این‌ها بی‌نهایت خراقاتی هم هستم؛ خب، دست‌کم اینقدر که به پزشکی احترام بگذارم. (به اندازه‌ای درس خوانده‌ام که خرافاتی نباشم، اما هستم).

او در سال 1849 به دلیل فعالیت‌های سیاسی خود در دوران انقلابی، به اعدام محکوم شد اما در نهایت، مجازات او به دلیل توسل برخی از نویسندگان به نیکلای پاویچ کیروف، تبدیل به سال‌ها زندان و کار اجباری در سیبری شد. تجربیاتش در زندان‌های روسیه و درگیری‌هایش با مسایل اجتماعی و فلسفی، به شدت در آثار او به تجلی وجود می‌آید. این مبحث از کتاب ما را به یاد کتاب همزاد داستایفسکی می‌اندازد.

کتاب یادداشت های زیرزمینی، رمانی نوشته ی فئودور داستایفسکی است که اولین بار در سال 1864 وارد بازار نشر شد. تحول برانگیزترین رمان داستایفسکی، مرز میان داستان در قرن نوزدهم و بیستم، و شیوه ی نگرش به خود در هر یک از این دو سده را تعیین می کند. راوی بی نام و نشان این داستان که یکی از جالب توجه ترین شخصیت ها در ادبیات است، قبلا شغلی دولتی داشته اما اکنون از زندگی عادی فاصله گرفته و زیستی زیرزمینی را برای خود برگزیده است. او با فاصله گرفتن از جامعه و روند معمولی زندگی انسان ها، داستانی پراحساس، گزنده و خودمتناقض را روایت می کند که هجومی همه جانبه به آرمان گرایی های اجتماعی، و گواهی بر سرشت اساسا غیرمنطقی انسان است.