فئودور داستایوفسکی، خالق آثار جاودانهای چون «ابله» و «جنایت و مکافات»، از جمله مهمترین نویسندگان قرن نوزدهم بود که با کتابهایش تأثیری ژرف بر ادبیات روسیه و جهان گذاشت. او در رمانهای بزرگ خود راوی دشواریهای زندگی در جهانی است که بنیانهای اخلاقی آن سست و لرزان شده است. اگر کمی با فیلمهای سینمایی «بتمن» آشنایی داشته باشید یا سریال «گاتهام» را دنبال کرده باشید، به خوبی طعم «خشونت» و «دیوانگی» در راستای رسیدن به خواستههای انسانی را چشیده و ترس آن را به صورت مجازی حس کردهاید. در سریال گاتهام، شهری کاملا بیقانون وجود دارد که مردم آن، به خاطر رسیدن به خواستههای خود دست به هر کار وحشتناکی میزنند. طی این اقدامات، شخصیتهایی چون «جوکر»، «پنگوئن» یا «باربارا» خلق میشوند که با وجود اقدامات خشونتبار خود، محبوبیت زیادی دارند. حتی گاهی ممکن است از خود بتمن بیزار شوید و آرزو کنید که کاش دست جوکر را برای انجام هر اقدامی باز میگذاشتند.
او در مدرسه آموزشهای نظامی میدید، اما خودش به ادبیات علاقهی بسیاری داشت؛ بنابراین پس از اتمام مدرسه خود را وقف نوشتن کرد. نوشتههای اولیهی داستایوفسکی از او مردی جوان و بسیار پانرژی و در عین حال با روانی بیثبات ترسیم میکنند. شاید اگر بخواهیم از منظری دیگر به قضیه نگاه کنیم، بتوانیم به این نتیجه برسیم که اسلاوی ژیژک و داستایوفسکی گاهی با هم هم نظر میشوند. چراکه خشونت خدایگانی، یا خشونت کنشپذیرانه، همان خشونتی است که قربانی را «تروریست» و «وحشی» نشان میدهد. پس کسی که در این مورد، فریب خورده باشد، همان جنزدهای است که در رمان شیاطین، غربزده تلقی میشود.
فقط یک چیز، یک تمایل سوزان به رستاخیز و تجدید وضع و ادامهدادن به زندگی تغییرشکلیافته، به من همت و جرئت صبرکردن و امیدواربودن میداد. برای تهیه نسخه چاپی کتاب، به کتابفروشیهای سراسر کشور مراجعه کنید. ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
داستایوفسکی نامههای شخصی و نوشتههایی را که پس از مرگ او منتشر شدهاند، در کارنامۀ نوشتاری خویش دارد. هیچ یک از کتابهای داستایفسکی پیچیدهتر از این کتاب نیست، زیرا ابهام و آشفتگی، همه قهرمانان را در هم میفشرد. این داستان با یک رشته حوادث مرموز که در ظاهر با وقایع دیگر ارتباط ندارد، پایان مییابد.
رمانی پر از وحشت و واقعیتهای نگرانکننده ولی ملایم و نرم، که آن هم هنر نویسنده قهار آن است که چنین موضوعی را تا این حد زیبا و جذاب نوشته است. برای شناخت بیشتر داستایوفسکی و آنچه در آن سالها به سرش آمده است، میتوانید این کتاب خوب را بخوانید. داستان ساختار روایی پیچیدهای دارد و شما داستان را از دید شخصیتهای مختلف کتاب میخوانید. فروید برادران کارامازوف را «باشکوهترین رمانی نامید که تابهحال خوانده بود». انیشتین این رمان را «برترین رمان روانشناختی و فلسفی و شگفتانگیزترین کتابی نامید که تابهحال خوانده است.» برادران کارامازوف آخرین رمان بزرگ داستایوفسکی است و عمیقترین و پیچیدهترین اثر او نیز محسوب میشود.
بسیاری از کتاب های داستایوفسکی جزو پرطرفدارترین آثار ادبی جهاناند. به همین دلیل است که کتاب های داستایوفسکی عجیب بر دل مخاطب مینشینند. گویا از عمق وجودش کلمات و نوشتهها را آراسته تا آنها روزگار و سرگذشتش را به نسلهای بعد منتقل کنند؛ آن هم با هنری ظریف و قلمی گیرا طوری که مخاطب از خواندن لحظهبهلحظه ماجراهایش لذت میبرد. کتاب نایاب “خانم صاحبخانه” یکی از شاهکارترین و دلکشترین رمانهای فئودور داستایوفسکی میباشد. این کتاب در سال 1355 خورشیدی به فارسی ترجمه و منتشر شده است.بخشی از متن رمان خانم صاحبخانهقلبش چنان به شدت میکوبید که چشمانش سیاهی میرفت و دنیا دور سرش میگردید.
داستایوفسکی در آثارش به انتقاد از مسائل اجتماعی و سیاسی زمان خود از جمله فقر، ایدئولوژیهای رادیکال، خطرات تفکر گروهی و مبارزه طبقاتی پرداخته است. او آشکارا مخالف نظام رعیتی بود اما نظامهای برابرخواه و آرمانشهرها را نیز تأیید نمیکرد و در بخشی از آثارش ظاهراً ظهور کمونیسم را پیشبینی کرده بود. رمان “ابله” (The Idiot) که در سال ۱۸۶۹ منتشر شد، داستان پرنس میشکین، مردی با قلبی پاک و معصوم، را روایت میکند که در تلاش است تا در دنیای فاسد و بیرحم اطرافش، اخلاق و صداقت را حفظ کند. مخاطب از همان ابتدا با این چالش روبهرو میشود که چطور کسی که میدانیم بهترین نیست قهرمان این رمان شده است؟ اگر شما هم دوست دارید با این داستان عاشقانه و ترسناک همراه شوید، حتما خواندن این کتاب را در برنامه خود قرار دهید. این رمان قهرمانان و افراد شرور بسیاری را محک میزند؛ ولی بسیار جالب توجه است که رویکرد رمان طوری برنامهریزی شده که نه قهرمانان را بیعیب معرفی میکند و نه شرورها و گناهکاران را غیرقابل درک و بخشش!
اگر فصل درخشان ملاقات با تیخون نبود، ستاوروگین تا آخر رمان در ذهن خواننده قهرمان میماند. این فصل نماینده اعتقادات مسیحی داستایفسکی و بیانگر علل تمامی رفتارهای ستاوروگین است. با وجود فقدان جایگاه مناسب در کتاب (این فصل توسط مدیر مجله یعنی کاکتوف به چاپ نرسید اما داستایفسکی به آن اهمیت بسیار میداد. فصل ملاقات با تیخون در آخر کتاب آمده است.) همچنان این فصل شاهکارِ این رمان شاهکار است. تنها با چیره دستی نویسنده در خلق گفتگوهاست که به عمق ناامیدی و خودخواهی استاوروگین پی میبریم. تصور اینکه چگونه بدون خواندن این فصل میتوانستیم شخصیت نیکلای وسیهوالودویچ ستاوروگین را درک کنیم، بسیار سخت است. استرس و عجلهای که نویسنده در زمان نوشتن این داستان داشته میتواند یکی از دلایل شیوایی و تاثیرگذاری شخصیتها بر مخاطب باشد.
عدهی زیادی نظرات داستایوفسکی در این کتاب را غنیمت میدانند و از نظر آنها نیز این اقدامات، چیزی جز گمراهی و خدازدگی نیست. ولی ما در این مقاله قرار است کتاب شیاطین را طبق نظر اسلاوی ژیژک بررسی کنیم. البته قبل از هر چیز، بیایید چند کلامی با نویسندهی آن آشنا شویم. آثار فئودور داستایوفسکی از محبوبترین عناوین ادبی در بازار ترجمهی ایراناند. از جملهی این بزرگان میتوان به مهری آهی، مشفق همدانی، صالح حسینی و البته، سروش حبیبی اشاره کرد. همچنین باید از حمیدرضا آتشبرآب، مترجم توانای نسل جدید، نام برد که با جدیتی درخور تحسین، به برگردانِ برخی از بهترین کتابهای فئودور داستایوفسکی از زبان اصلی همت گمارد.
ثبت ديدگاه