فورد ابایی از اینکه بگوید زمانی به مواد مخدر اعتیاد داشته است، نداشت و اغلب در کتاب‌هایش به مبارزه‌ی خود با سوء مصرف مواد مخدر اشاره می‌کرد که به دلایلی از جمله طلاق والدینش و احساس کافی نبودن، شدت گرفته بود. اگر عظمت فرد دیگری را تحسین می‌کنید، آنچه می‌بینید عظمت خودتان است. شاید شما به شیوه‌ای متفاوت این بزرگی را نشان می‌دهید، اما اگر جنبۀ عظمت را در خود نداشتید، نمی‌توانستید این ویژگی را در دیگری تشخیص دهید. هستی همواره ما را به سمتی هدایت می‌کند که تمامیت وجودمان را بپذیریم.
با این کار دیگران نیز به ما اعتماد می کنند و آنها را تشویق می کنیم تا نور وجودشان را بتابانند. در واقع، پوسته ما بخشی از ماست که رو به جهان است و سایه هایمان را در درون خود پنهان نگه می دارد. از آنجایی که ما جنبه‌هایی از شباهت خود با انسان‌های دیگر را درون و زیر پوسته دفن کرده‌ایم، پس این خود متمایز، خود واقعی ما نیست، بلکه هویتی جعلی است.بهتر است از اطلاعات انباشته شده در پوسته خود کمک بگیریم و خود را بشناسیم. به طور معمول و در سطح اول، پاسخ به این سوالات شامل یکی از اعضای خانواده می شود.
توی کتاب نیمه تاریک وجود هم پر از جملاتیه که خوراک کپشن اینستاگرامی و یا برش هایی از یک کتابه! الان که دارم این قسمت رو به این مقاله اضافه میکنم فکر کنم چهار ماهی گذشته باشه. چند روز پیش بود که کانال ترجمان یه پادکست توی کانال تلگرامش به نام ” برای موفقیت تلاش فردی مهم تر است یا شرایط اجتماعی ” گذاشت و من بعد از گوش دادنش دوباره پرتاب شدم به دنیای این کتاب و سایر کتاب های رشد فردی. اگه به بقیه کتاب های رشد فردی هم یه نگاهی داشته باشین متوجه میشین که بعضی چیز ها توی همه ی این نوع کتاب ها مشترکه.
ما نیز در این بخش از سایت ادبی و هنری تک متن قصد داریم بریده و جملاتی از این کتاب را برای شما دوستان قرار دهیم. مردمی که «عقل کل» هستند، معمولاً احساس نادانی خود را مخفی می‌کنند و افرادی که رفتاری متکبرانه پیش می‌گیرند، در درون احساس ناامنی دارند. افراد سطح بالا، احساس درونی متعلق به طبقۀ پایین بودن خود را می‌پوشانند و چهرۀ متبسم، چهرۀ خشمگین را پنهان می‌کند. ما باید تمامی آنچه هستیم، اعم از خوب و بد، تاریک و روشن، توانا و ناتوان، درستکار و نادرست را آشکار کنیم، بپذیریم و در آغوش بگیریم.
همه ی کتاب های این سبکی اولشون با جملاتی از بقیه نویسنده ها شروع میشه که از این کتاب تعریف کردن و وقتی بررسی میکنی میبینی اون نویسنده ها هم خودشون از همین سبک کتاب ها مینویسن. هرگاه احساس یا میلی را سرکوب می‌کنیم، قطب مخالف آن را نیز سرکوب می‌نماییم. با نفی زشتی‌های خود، از زیبایی‌هایمان می‌کاهیم، با نفی ترس خود، از شجاعتمان کم می‌کنیم و با نفی حرص و آز خود، بخشندگی‌مان را کاهش می‌دهیم. دبی فورد، نویسنده‌ی آمریکایی در حوزه‌ی کمک به خویشتن است که آثارش از پرفروش‌ترین کتاب‌های آمریکا محسوب می‌شوند. او همواره مردم را تشویق می‌کرد تا به جای دنبال کردن کمال، عیوب خود را بپذیرند.
فکر نکنید کوه و جنگل و بیابان هست که بخواهیم در وجود انسان بیان کنیم، نه! معنای دنیای درون ما این است که ماهیتی که در آن یافت می شود در ما نیز هست و به همین دلیل است که می توانیم آن طبیعت را درک و دریافت کنیم. این دیدگاه جامع به ما کمک می‌کند با خود، با دیگران و با دنیا مهربان‌تر و صادق‌تر باشیم. چون وقتی خودمان را خاص و متفاوت از دیگران می دانیم، ساده ترین کار این است که تعصب داشته باشیم.
دبی فورد نویسنده‌ی کتاب های خودشناسی و سخنران پرآوازه‌ی آمریکایی است. فورد، در طول زندگی خود، همواره تلاش کرده مردم با نیمه‌ی تاریک وجودشان آشتی کنند و سایه‌ی خودشان را بپذیرند. کتاب های معنوی و شفابخش فورد به خاطر تفسیر متفاوتش از تاریکی با استقبال مردم رو به رو شده‌اند. تا به حال به نیمه‌ی تاریک وجودت فکر کرده‌ای؟ نیمه‌ای تاریک، مثل یک سایه.
ثبت ديدگاه