این کتاب از زبان مردی روایت میشود که به دلیل تفاوتش با سایر اطرافیانش و همچنین آگاهیای که به محیط پیرامونش دارد، به گوشهی تنهایی در زیرزمین پناه برده است. او شروع به نوشتن یادداشتهایی میکند که نشاندهندهی ذهنیت خاص و منحصربهفردش است. او پرسشهای فلسفی دارد و با نوشتن، خودش را از تمام دغدغههای روانیاش خلاص میکند. در این مقاله، شما را با برخی از رمان های داستایوفسکی آشنا کردیم. اگر شما هم از دوستداران این نویسنده بزرگ روسی هستید و نظری درباره او یا آثارش دارید، لطفا نظر خود را در بخش «ارسال دیدگاه» با ما و مخاطبان سایت «چطور» در میان بگذارید.
از جملهی این بزرگان میتوان به مهری آهی، مشفق همدانی، صالح حسینی و البته، سروش حبیبی اشاره کرد. همچنین باید از حمیدرضا آتشبرآب، مترجم توانای نسل جدید، نام برد که با جدیتی درخور تحسین، به برگردانِ برخی از بهترین کتابهای فئودور داستایوفسکی از زبان اصلی همت گمارد. آخرین و بزرگترین اثر داستایوفسکی، برادران کارامازوف، در سال ۱۸۸۰ منتشر شد. این رمان به نوعی چکیدهٔ دیدگاهها و فلسفهٔ زندگی اوست و به مباحث عمیقی دربارهٔ ایمان، اخلاق، آزادی و معنای زندگی میپردازد. برادران کارامازوف را میتوان یکی از جامعترین آثار ادبی جهان دانست که تأثیرات فراوانی بر نویسندگان و فیلسوفان بعدی گذاشت.
جنایت و مکافات به بررسی درونیات شخصیت راسکولنیکوف میپردازد و مسائلی همچون گناه، رستگاری و تأثیرات روانشناختی اعمال انسان را به تصویر میکشد. این رمان به سرعت به یکی از محبوبترین آثار او تبدیل شد و جایگاه او را به عنوان یکی از نویسندگان بزرگ جهان تثبیت کرد. فیودور سه پسر را در کودکی رها کرده بود اما وقتی آنها بزرگ میشوند نزد پدر برمیگردند تا حق پایمالشدهی خود را به روش خود بستانند.
زمانی که فئودور ۱۵ ساله بود مادرش را از دست داد و مرگ زود هنگام مادرش عمیقاً بر فئودور جوان تأثیر گذاشت. مرگ والدینش اثر عمیقی بر روان داستایوفسکی گذاشت و حس عمیقی که از فقدان و کاوش در مضامین وجودی در نوشتههای او نفوذ کرده، زادهٔ همین تجربیات است. کتاب «برادران کارامازوف» مانند کتابهای دیگر داستایوفسکی، بسیار عالی و آموزنده است. داستایوفسکی در رمانهایش بیشتر از ساختمانهای مخوف، خیابانهای کثیف و کوچههای بسیار تنگ و تاریک استفاده کرده است و قهرمان داستانهایش معمولا مردم محروم و بیچاره که در جامعه برای راحتی و آسایش آنها جایی نیست.
کتاب «جنایت و مکافات» نخستین اثری بود که نام فئودور داستایوفسکی را در مقام یکی از نویسندگان بزرگ ادبیات روسیه بر سر زبانها انداخت. پس از آن هر چه از او به انتشار رسید با استقبال فراوان و واکنشهای متعدد مواجه شد. توصیف تکتک لحظات اعدام یک فرد شاهکاری است که در کتاب ابله به حقیقت پیوسته است. آنقدر فضای این رمان حقیقی و ظریف است که خواننده آن سخت میتواند به دنیای واقعی خارج از کتاب برگردد! آثار داستایوفسکی شامل ۱۱ رمان طولانی، سه رمان کوتاه، ۱۷ داستان کوتاه و آثار متعدد دیگر است. بسیاری از منتقدان ادبی او را بهعنوان یکی از بزرگترین روانشناسهای ادبیات جهان میشناسند.
او اخلاق را امری میدانسته که وابسته به شرایط و اوضاع حال نیست و آنچه اخلاقی است در تمام زمانها اخلاقی باقی میماند و ذات آن شرطپذیر نیست. به عقیده داستایوفسکی همین اصل آدمی را از انجام بسیاری کارها بازمیدارد و در تحمل مشکلات صبور میسازد. این رمان قهرمانان و افراد شرور بسیاری را محک میزند؛ ولی بسیار جالب توجه است که رویکرد رمان طوری برنامهریزی شده که نه قهرمانان را بیعیب معرفی میکند و نه شرورها و گناهکاران را غیرقابل درک و بخشش! شاید بد نباشد اگر این کتاب خاص و جذاب را بخوانید و دنیای متفاوتی را با این نویسنده ماهر تجربه کنید. در پایان قسمت اول، برف خیس و مرطوب، او را به یاد گذشتهاش میاندازد که او را به شدت آزار میدهد و از کسالت شروع میکند به بازگویی خاطرات آشفتهاش در ۲۴ سالگی.
ثبت ديدگاه