اگر می‌فهمیدیم هیچ شیوه زندگی نیست که بتونه ما رو در برابر غم ایمن کنه همه چیز خیلی ساده‌تر می‌شد. فقط باید بفهمیم که غم هم در عمل بخشی از ذات شادیه، نمی‌شه شادی رو داشت و غم رو نداشت هیچ زندگی وجود نداره که توش بتونیم تا ابد غرق شادی محض باشیم. تصور اینکه چنین زندگی وجود داره فقط باعث میشه توی زندگی فعلی‌مون بیشتر احساس غم کنیم.

مت هیگ (Matt Haig)، نویسنده صاحب نام انگلیسی است که با آثارش در دسته‌های رمان، کودکان و نوجوانان و غیره شهرت و محبوبیت بالایی کسب کرده است. او در تولید آثاری که همچنان در ذهن خوانندگان باقی می‌مانند و در آنها پیام‌های مهم و تأثیرگذاری را ارائه می‌دهد، ماهر است. پیشنهاد می کنم که حتما بخونید اگر به هر یک از موضوعات بالا علاقه مندید چرا که خوندن در موردشون به زبان داستانی این کتاب خیلی تأثیرگذار تره از برخی متن های خشک و بی روح. اگر شما هم طرفدار داستان سرایی های جذاب و تخیلی هستید، کتابخانه نیمه شب قطعا شما را مجذوب خود خواهد کرد. در کل، این کتاب نوشته مت هیگ یک اثر استثنایی است که به عمق زندگی انسان نفوذ می‌کند و خواننده را به تجربه‌ی عمیقی از زندگی می‌برد. نورا حالا می‌خواهد بداند اگر هرجای زندگی‌اش، دست به انتخاب دیگری می‌زد، چه اتفاقی برایش می‌افتاد؟ در این کتابخانه فرصتی برایش پیش می‌آید که همه‌چیز را روبه‌راه کند و سرنوشتش را طور دیگری رقم بزند.

یکی قصۀ زندگی‌ات به همین شکل کنونی‌اش است و دیگری قصۀ زندگی‌ات با این فرض که زمانی در جایی انتخاب متفاوتی کرده باشی. نورا این انتخاب را دارد که زندگی‌اش را با زندگی جدیدی عوض کند، مسیر شغلی جدیدی را پیش بگیرد، روابط شکست‌خوردۀ سابقش را ترمیم بخشد و طبق رؤیای کودکی‌اش، یخچال‌شناس بشود. اما همچنین باید حین سفر در دل کتابخانۀ نیمه‌شب، به درون خودش نگاهی بیندازد و آنچه واقعاً به زندگی معنا و ارزش می‌بخشد، پیدا کند. مت هیگ در کتاب کتابخانه نیمه شب، سرگذشت دختری به نام نورا را به تصویر می‌کشد که از زندگی ناامید و خسته شده است و قصد خودکشی دارد.

خوانندگانی که به این موضوعات حساس هستند باید با احتیاط به کتاب مراجعه کنند یا به دنبال راهنمایی بیشتر باشند. مت هیگ روزنامه نگار و نویسندۀ بریتانیایی که خود در ۲۴ سالگی دچار افسردگی شدید بود اما به زندگی بازگشت و اکنون از نویسندگان پُرفروش بین‌المللی است که آثار زیادی برای بزرگسالان و کودکان نوشته است. اگر قبل از خرید کتاب ، ابتدا در سایت ثبت نام کنید، پس از خرید مجددا میتوانید وارد حساب کاربری خود شوید و وضعیت سفارش و کدرهگیری پستی را مشاهده نمایید.

چرا که در طول داستان همه چیز و همه اتفاقات به جز یک مورد به خصوص بر روابط علت و معلولی وابسته هستند. به طور کلی این کتاب با لحنی بسیار ساده و قابل فهم برای هر سطحی از مخاطب تالیف شده است. طوری که نمی توان در این نوشته کلمه یا عبارتی پیچیده و مبهم پیدا کنید. بنابراین هر نوع خواننده با حرف سطح از تحصیلات و فهم می تواند از خواندن و مطالعه این کتاب نهایت لذت را ببرد.

مت هیگ نویسنده معروف انگلیسی است که در ۳ جولای سال ۱۹۷۵ در منطقه شفیلد انگلستان متولد شده است. او تحصیل کرده رشته ادبیات انگلیسی و همچنین رشته تاریخ از دانشگاه های انگلیس می باشد. در حال حاضر او یکی از نویسندگان مطرح و سرشناس در انگلیس است که کتاب های زیادی با موضوعات متنوع تالیف کرده است. مت هیگ معمولاً برای نوشتن رمان ها و داستان های کوتاه از افسانه ‌ها و داستان‌ های خیالی الهام می گیرد. به همین خاطر است که سبک نوشتاری او را با رئالیسم جادویی مرتبط می دانند. در این کتاب چنین شرایطی برای نورا فراهم می شود و او قادر خواهد بود زندگی خود را از ابتدا آغاز کند.

هدفت باید این باشه که خودت باشی، که مثل خودت رفتار کنی و به‌نظر برسی و فکر کنی، که حقیقی‌ترین نسخهٔ خودت باشی. شکوه و شکایت برای زندگی‌هایی که آن‌ها را زندگی نمی‌‌کنیم راحت است. آرزوی این‌که کاش استعدادهای دیگرمان را پرورش داده بودیم و به پیشنهادهای متفاوتی بله می‌گفتیم راحت است.

مت هیگ (Matt Haig) نویسنده انگلیسی و متولد شهر شفیلد می‌باشد که در جولای سال 1975 به دنیا آمد. کتاب‌های برجسته دیگری هم از او از جمله «چگونه زمان را متوقف کنیم» و «انسان‌ها» به چاپ رسیده است و عموماً کار‌هایش از آثار پرفروش آمازون و نیویورک تایمز بوده است. از نکات قابل توجه زندگی او، دست و پنجه نرم کردنش به مدت زیادی با بیماری افسردگی بوده است که با همت فراوانش بالاخره موفق به شکست آن شده است. او نه تنها برای بزرگسالان که برای کودکان هم آثاری غیرداستانی را خلق کرده و به همگان عرضه داشته است.

مقایسه نکردن خانم اِلم با مادرش سخت بود، مادری که با نورا مثل اشتباهی که نیاز به اصلاح دارد، رفتار می‌کرد. برای مثال وقتی نورا کودک بود، مادرش خیلی نگران بود که گوش چپ نورا بیشتر از گوش راست او بیرون زده و برای حل این مشکل از نوار چسب استفاده می‌کرد، و آن را زیر یک کلاه نوزادی پشمی پنهان می‌کرد.

این کتاب در سال 2020 منتشر شد و به سرعت تبدیل به یک پدیده ادبی شد. داستان این رمان درباره‌ی زنی به نام نورا سید است که در زندگی‌اش با تصمیم‌گیری‌ها و پیچیدگی‌های مختلفی روبرو می‌شود و از وضعیت خود ناراضی است. فراتر از خط داستانی جذاب و اسرارآمیز و شخصیت‌های جالب این رمان، آنچه کتابخانه نیمه شب را به داستانی فوق‌العاده تبدیل می‌کند این است که شرح دقیقی از ناامیدی ناشی افسردگی و فروپاشی ذهنی را به تصویر می‌کشد. مت هیگ خودش در برهه‌ای از زندگی‌اش به افسردگی شدیدی مبتلا بوده اما توانسته آن را پشت سر بگذارد و به زندگی باز گردد.