ژان کریستف به عنوان شخصیت اصلی این داستان، با وجود نبوغی که دارد پر از تناقض است. مهاجرت ژان کریستف به فرانسه اهمیت بسیار زیادی دارد او در آنجا با شخصی به اسم اولیویه آشنا میشود و با او کارهای مشترکی را خلق میکند. باید توجه داشت که در هنگام نوشتن این داستان، میان فرانسه و آلمان رابطهای خصمانه وجود دارد اما در داستان ژان کریستف این دو با یکدیگر هماهنگ میشوند و رابطهای دوستانه دارند. رومن رولان در این کتاب تلاش میکند که مرزها را کمرنگ کند و به ما بگوید انسانها باید تعصبات خود را کنار بگذارند و دشمنی را به دوستی تبدیل کنند. با این وجود میتوان رفتار خصمانه این دو ملت را در داستان دید.
ازدواج اول او با «کلوتیلد برئال» بود که تنها نه سال دوام پیدا کرد و پس از آن به جدایی و متارکه انجامید. ازدواج دوم او نیز با «ماری کوادچف» بود که سرنوشت متفاوتی داشت و در سال ۱۹۳۴ صورت گرفت و تا پایان عمر «رومن رولان» ادامه پیدا کرد. او طی این دوران، طرز فکرش دستخوش تحولاتی فراوان بوده و تا حدودی دارای روحیهی چند شخصیتی است. شخصیت اصلی و با دوامش به آرامی شکل میگیرد و به یک ثبات معقول و منطقی میرسد. زندگی ژان کریستف تا حد زیادی به اندیشهها و زندگی بتهوون، موتسارت و واگنر شبیه است.
در اینجا، ما به تنوع بیپایان دنیای کتاب پرداختهایم تا هر ذائقهای را پوشش دهیم و شما را در سفری آموزنده و هیجانانگیز همراهی کنیم. برای دریافت استعلام دقیق قیمت و موجودی محصول، فرم زیر را بنویسید و ارسال کنید. همچنین با ثبت ایمیل و شماره سفارش در صفحه پیگیری سفارش میتوانید از آخرین وضعیت سفارش خود مطلع گردید. سپس، ساعتها، آواى او شنیده نمىشد؛ از او آوایى برنمىخاست. لوئیزا، پشت به او داشت؛ او برابر یک گنجه، میان یک تّل خرده ریز نشسته بود.
ژان کریستف ، که توسط رومن رولان ، نویسنده ی مطرح فرانسوی نوشته شده است یک رمان زندگی نامه ای روان شناسانه ، در ده جلد است. شخصیت اصلی آن ، ژان کریستف ، یک نابغه ی موسیقی و یک قهرمان واقعی است. او علیه شر و ریاکاری قیام می کند و در ادبیات ، سیاست و جامعه و همچنین موسیقی، صادقانه به دنبال حقیقت است. این کتاب ، بحث در مورد جنبش ها و فعالیت های فکری دوران مدرن است. و تمام اتفاقات آن از زندگی خود ژان کریستف گرفته شده است.
در این داستان میتوان ناپایداری زندگی آنت را متوجه شد. «رومن رولان» در ژانویه سال ۱۸۶۶ در خانوادهای ثروتمند، متمول و بورژوا چشم به جهان گشود. پدر و مادر این نویسنده، جمهوریخواه، روشنفکر و پروتستان بودند. رولان کودکی و نوجوانی آرام و مملو از رفاهی داشت و در فضایی فرهنگی رشد کرد. وقتی چهارده ساله بود خانواده او تصمیم گرفتند که پاریس مهاجرت کنند.
ثبت ديدگاه