مازورت‌ها «حروف صدادار» (با نام «نیکود») را به متن اضافه کردند تا متن اصلی از یکنواختی خارج شود.

در باب ۱۸ سفر پیدایش بند ۱ به بعد، خدا با دو نفر نزد حضرت ابراهیم می آیند و ابراهیم می‌خواهد پاى خدا را بشوید، بالاخره خوراک می‌آورد و خدا با آن دو رفیق خود خوراک می‌خورند (معاذ اللّه). برخی از این ملحقات در زبان یونانی به متن اصلی اضافه شده و بقیه هم ترجمه‌های عبری کتاب‌ها و متونی هستند که در متون مازورتی وجود نداشته‌اند. کشفیات جدید نشان می‌دهد که بیشتر مطالعات سپتاجینت منشأ عبری دارند درحالی‌که دست نوشته کاملی از متون عبری وجود ندارد که سپتاجینت برپایه آن شکل گرفته است اما بسیاری از متفکران معتقدند که متون عبری یک «جهش» متن از متن اصلی متون مازورتی را به تصویر می‌کشند. زندگی و شخصیت اکثر انبیای بزرگ و مشایخ به‌گونه‌ای در تورات مطرح شده است که فراز و فرودهای عجیبی دارد. شخصیت‌های بزرگی مانند نوح، ابراهیم، لوط، اسحاق، یعقوب، موسی و هارون همه این‌گونه معرفی شده‌اند.

یکی نگاه تاریخی، که در آن بیشتر به سرگذشت قوم اسرائیل توجه می‌شود و دیگری نگاه دینی، که در آن مرکز توجه تعالیمی است که حضرت موسی برای قوم اسرائیل آورده است. طبق روایت تورات(دواریم فصل 31 آیه 9) حضرت موسی در زمان حیات 13 نسخه کامل از تورات بقلم خود نوشت و پیش از مرگ یک نسخه به عنوان شاهد در کنار صندوق عهد خداوند قرار داد و یک نسخه کامل را نیز به هر یک از دوازده سران اسباط بنی اسرائیل داد شد . بنابراین در طول تاریخ هیچ کدام از اسباط نمی توانستند تغییراتی بر روی نسخه خود بدهند. چراکه بدلیل وجود 12 نسخه دیگر، براحتی تغییرات، افشاء می شده است.

بخش‌هایی از تورات به دست موسی و دیگر بخش‌های آن به دست پیامبران دیگر بنی‌اسرائیل چون یوشع، سموئیل، عزرا، داوود، سلیمان، اشعیا، ارمیا، حزقیال، دانیال، زکریا و… نوشته شده است. در قرآن به دو صورت از کتاب مقدس یهودیان نام می‌برد؛ در آیاتی اشاره به الواح نازل شده بر حضرت موسی(ع) می‌کند و در آیات دیگری از لفظ تورات برای اشاره به این کتاب استفاده نموده است. آنچه از تفاسیر یهودی به دست می‌آید الواح حضرت موسی(ع) شامل ده فرمان اخلاقی بوده و آنچه در کتاب تورات متداول، بیان شده مجموعه‌ای از احکام و اخلاقیات است. کتاب تلمود، تفسیری از احکام و اخلاقیات کتاب مقدس می‌باشد.

خداوند بر قوم غضب می‌کند، اما با وساطت حضرت موسی از مجازات آنان منصرف می‌شود. بار دیگر موسی به بالای کوه می‌رود و الواح دوباره نوشته می‌شود. چند باب آخر این کتاب به احکامی از ناحیه‌ی خداوند درباره‌ی خیمه عبادت و چگونگی ساخت آن و نیز اجرای فرمان‌ها اختصاص یافته است.