معمولاً چنین افرادی عذرخواهی نخواهند کرد یا حتی به اینکه کارشان اشتباه بوده اعتراف نمیکنند پس بهتر است زیاد در این مورد با آنها بحث نکنید. میتوان گفت هدف غایی نویسنده از تألیف این کتاب، این است که بدانیم هر پدر و مادری بذری در ذهن و ضمیر فرزند خود میکارد. این بذر میتواند دانۀ حس استقلال، ارزشمندی، هوش و توانایی، یا دانۀ حس خشم، سرخوردگی، بیارزشی باشد. ممکن است رشد این دانهها در برهههایی از زمان متوقف شود، اما هیچگاه از بین نمیروند و بلأخره روزی شاخ و برگ پژمرده یا سبز آنان را در باغچۀ ذهن و روان خود خواهیم دید. میتوان در فرزندادن والدین سمی مشاهده کرد که همیشه نیازها و خواستههای والدین را در اولویت قرار میدهند، حتی اگر با آنها زندگی نمیکنند، یا به هر قیمتی عصیان میکنند، یا حتی با پدر و مادر خود کاملاً بیگانه میشوند. اما سوزان فوروارد در مورد والدینی که کمبودهای آنها از نظر احساسی فرزندانشان را فلج میکند، صحبت می کند.
سوزان فوروارد روانشناسی است که آثارش در زمره پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز جای دارد. او در کتاب والدین سمی به موضوع تربیت و پرورش فرزند میپردازد و با نگاهی وارونه تربیت مسموم را مورد واکاوی قرار میدهد. فوروارد با رویکردی شناختی و درمانی از طریق برشمردن نبایدها، خط قرمزهای والد بودن و نقد الگوهای تربیتی مخرب و آسیبزننده، از ایجاد عقدههای روانی و مشکلات فرزندان در بزرگسالی جلوگیری مینماید. یکی از انواع والدین سمی والدین خداگونهاند؛ این نوع والدین خودشان را کاملاً مبری از نقص و اشتباه میدانند و با کودک از موضع بالا صحبت میکنند.
فردی که اکنون پدر و مادر است و روزی نقش والدین را بر عهده خواهد گرفت می تواند بسیار روشنگر و آموزنده باشد. با مطالعه محتوای این کتاب، صاحتمالاً از یک طرف خود را در قالب رابطه با والدین و از طرف دیگر در قالب پدر یا مادر فرزندانتان قرار می دهید و این یکی از اهداف مطالعه این کتاب است. در بخش اول به بررسی این مطلب میپردازیم که انواع والدین سمی به چه صورتهایی رفتار میکنند. در این بخش به بررسی رفتارهایی میپردازیم که والدین سمی به فرزندانشان در کودکی آسیب رساندهاند یا هنوز هم به آنان در بزرگسالی صدمه میزنند. درواقع، کتاب در هشت فصل اول به بررسی شخصیت و رفتارهای والدین خداگونه (والدینی که ادعای بیعیب بودن دارند)، سلطهجو، معتاد، بد زبان، کتکزن، متجاوز میپردازد.
اولین جمعی که کودک حضور داشتن در آن را تجربه میکند، جمع خانواده است. کتاب والدین سمی (Toxic Parents) که به مسائل روانشناختی میپردازد، به ما نشان میدهد که تفاوتهایی میان رفتارهای سالم و رفتارهای سمی یک خانواده وجود دارد. والدگری مسئولیت بزرگی است که برخلاف تصور معمول، نیاز به آگاهی، مطالعه و دانش دارد.
هیچکس بهطور مادرزادی مجهز به مهارت والدگری نیست و باید مثل هر مهارت دیگری برای کسب آن تلاش کند. والدین اولین راهنماهای کودک در سفر زندگی هستند و کودک درواقع جهان را از دریچهی آنها میشناسد. سالهای اولیهی زندگی، سالهایی که ما تازه در حال شناخت جهانیم، این پدر و مادر هستند که به رفتارهایمان شکل میدهند و تاثیراتی بر شخصیتمان میگذارند که ممکن است برای همیشه همراهمان بماند. وقتی زمان میگذرد و کودک به دوران نوجوانی، بزرگسالی و میانسالی میرسد، باز هم اتصال با والدین ادامه دارد.
این کتاب جذاب و تامل برانگیز به عنوان یادآور ظرفیت انسان برای بالا رفتن از ناملایمات و یافتن هدف زندگی است و یک کتاب مهم روانشناسی – داستانی محسوب میشود. فرزندان این افراد اغلب احساس بیلیاقتی و حمایت نشدن دارند و از نظر عاطفی نادیده گرفته میشوند. اگر از زمرۀ کسانی هستید که موضوعات علم روانشناسی و روانکاوی علاقهمند هستند، این کتاب به شما پیشنهاد میشود.
والدین سمی اغلب در درک و بیان احساسات خود با مشکل مواجه میشوند؛ این امر منجر به نوسانات عاطفی و بیثباتی در خانواده میشود. والدین سمی منجر به حس بیکفایتی و بیلیاقتی و بیارزشی در کودکانشان میشوند که ناخواسته خود را نکوهش و تقبیح میکنند و بابت این تنبیهات والدین را مقصر میدانند و این فرایند را کمکم باعث ازبینرفتن عزت نفسشان میشود. از جمله این اثرات، فرزندان مضطرب، ناامید، کمرو و درمانده است و یا خشمی که در آنها خفه شده است و هنوز به مرحله انفجار نرسیده است. حس پدر یا مادر بودن هرچند مىتواند حسى غریزى باشد، ولى از سویى مانند هر حس غریزى دیگرى مىتواند تحت تأثیر شرایط محیطى و تربیت و امکانات قرار گیرد. پس باید پا را فراتر گذاشت و با مطرح کردن معضلات، بهدنبال راهحلهاى مناسب براى کاهش آثار مخرب ناشى از آنها بود. در خانوادههای معقول بالغ و دلسوز، باورها و قوانین اساسی در مسیری شکل میگیرد که احساسات و نیازهای همه اعضای خانواده در نظر گرفته شود.
ثبت ديدگاه