کتاب بهت میگه که این رفتارها از کجا نشأت می‌گیرن و چطور می‌تونی با شناخت خودت، از محدودیت‌ها و ترس‌هایی که جلوی پیشرفتت رو می‌گیرن، عبور کنی. به همین ترتیب می‌شود گفت مواجهه با میرایی ما را به نقطه‌ی والایی و کمال می‌رساند. اما آنچه مرا به خواندن کتاب قوانین سرشت انسان ترغیب کرد، فقط موضوع جالب و کاربردی آن نبود، بلکه انگیزۀ دیگر من در اتفاق ناگواری وجود داشت که مدت کوتاهی پس از نگارش کتاب برای خود رابرت گرین افتاد. رابرت گرین نگارش کتاب قوانین سرشت انسان را پس از کتاب چیرگی آغاز کرد و ا ین فرایند شش سال به طول انجامید . او اندکی بعد از اتمام نگارش کتاب سکتۀ نسبتاً وسیعی کرد و خطر بزرگی را از سر گذراند.

این کتاب از یک سو اطلاعات جامع و عمیق درجه یکی از چگونگی ارتباط مؤثر با همنوعان‌مان ارائه می‌دهد و از سوی دیگر، به ما می‌آموزد که چگونه برای رسیدن به آرزوها و اهدافمان، به‌طور عمدی و با مهارت زیاد افراد را کنترل کنیم. هدف کتاب قوانین سرشت انسان روشنگری انسان است نه اینکه روش دستیابی انسان به موفقیت و زندگی شاد را در چند تکنیک خلاصه کند. زندگی ما به روابطمان با مردم بستگی دارد به همین دلیل دانستن اینکه چرا مردم کاری را که انجام می‌دهند، مهم‌ترین قدرتی است که می‌توانیم داشته باشیم. کلمات رابرت گرین در کتاب قوانين سرشت انسان مانند فانوسی هستند که مسیر شناخت انگیزه‌های دیگران را برای ما روشن می‌کنند. با استفاده از راهنمایی‌ های او می‌توانید قدرت درک انگیزه ها و محرک‌های افراد را پیدا کنید درحالی‌که حتی خودشان از آن‌ها آگاه نیستند. گرین در تجزیه‌ و تحلیل زندگی و فلسفه‌های شخصیت‌های تاریخی مهارت دارد و نتیجه تحلیل او برای تمام افراد جامعه کاربردی است.

رابرت گرین نگارش کتاب حاضر را پس از کتاب چیرگی آغاز کرد و این فرایند شش سال به طول انجامید. او اندکی بعد از اتمام نگارش کتاب سکته نسبتا وسیعی کرد و خطر بزرگی را از سر گذراند. خودش در مصاحبه ها می گوید همین اتفاق ایده اولیه کتاب بعدی اش شده که درباره آگاهی از میرایی انسان و کوتاه بودن زندگی و در نتیجه استفاده تمام و کمال از فرصت هایی است که هم اکنون در اختیار داریم.

در این صورت از توجیه و بهانه جویی دست برمیداریم و در نتیجه آن بهتر می توانیم رفتار و انتخاب های خودمان و آنچه را که بر ما می گذرد کنترل کنیم. داشتن چنین وضوح و شفافیتی درباره خودمان و دیگران موجب می شود از بسیاری جهات مسیر زندگی ما دستخوش تغییر شود. منظورش همون رفتارها و انگیزه‌هاییه که خیلی وقت‌ها حتی خودمون هم ازشون خبر نداریم.

این کتاب نمیاد فقط بگه چرا آدم‌ها این‌جور رفتار می‌کنن؛ بلکه بهت یاد میده چطور می‌تونی این رفتارها رو توی بقیه بشناسی و حتی تو خودت هم این شناخت رو پیدا کنی. پنجم، به کمک این قوانین درمی‌یابید نیروهای ذاتی و سرشتی درون شما چقدر عمیق و نیرومندند و با این آگاهی قدرت موردنیاز برای درهم شکستن و تغییر الگوهای منفی را به‌دست می‌آورید. تصور می‌کنیم این افراد می‌توانند با ایده‌های درخشان خود به ما کمک کنند، اما امان از روزی که باطن آن‌ها بر ما آشکار شود. ما تنها زمانی متوجه می‌شویم اعتمادبه‌نفس این افراد ساختگی یا غیرعقلانی است که دیگر خیلی دیر شده است. این تیپ‌ها اغلب توجیه‌های درجه یکی نیز برای اعمال خود می‌آورند و ما را سردرگم‌تر می‌کنند، یا عده‌ای را سپر بلا می‌کنند و تقصیرها را گردن آن‌ها می‌اندازند.