این کتاب روایتی است از فردی به نام سینوهه که پزشک فرعون است و بعد از مرگ اخناتون، از دیار خودش تبعید می‌شود. شخصیت اصلی کتاب داستان کوچ اجباری خود را روایت می‌کند و در جریان همین روایتگری‌هایش، مخاطب را با شرایط زندگی مصریان در آن دوران آشنا می‌کند. ذبیح‌ الله منصوری (Zabih Allah Mansuri) با نام کامل ذبیح‌‌الله حکیم‌الهی دشتی در سال 1278 در سنندج کردستان به دنیا آمد. او در مدرسه‌ی آلیانس که اداره‌ی آن بر عهده‌ی فرانسوی‌ها بود شروع به تحصیل کرد و بعد از چند سال به دلیل مأموریت کاری پدر عازم کرمانشاه شد. ذبیح‌ الله منصوری مترجمی است که آثارش با انتقادهای زیادی روبه‌رو بوده است. منتقدان معتقدند او اصولاً در ترجمه‌هایش به متن اصلی وفادار نبوده و بسیاری از آثار او که به عنوان ترجمه راهی بازار کتاب شده‌اند، در واقع ترجمه‌ی صرف نبودند.

هامبرت هامبرت، یک محقق ادبی در اروپا، مرگ نابهنگام معشوقه کودکی خود، آنابل لی، را توصیف می‌کند. به ادعای وی، عشق بی سرانجام او به آنابل موجب تمایل او به نیمفت‌ها یا همان دختربچه‌های جذاب ۹ تا ۱۴ ساله می‌شود. او با وانمود کردن به مطالعه کتاب در یک پارک عمومی و تحریک شدن با دخترانی که اطرافش بازی می‌کنند، در فانتزی‌های جنسی خود افراط می‌کند. «من برای این که کوچکترین اشکال در فهم مضامین کتاب به وجود نیاید، ترجمه را منبسط کردم و صریح می‌گویم که اگر کتاب را تحت‌اللفظی ترجمه کنند، به مناسبت سبک انشای مخصوص نویسنده، خوانندۀ فارسی‌زبان حتی یک صفحه از مضامین کتاب را نخواهد فهمید. هامبرت، لولیتا را از کمپ می‌گیرد و تظاهر می‌کند که شارلوت در بیمارستان است. او برنامه می‌ریزد که هرشب به لولیتا یک قرص خواب دهد (درکل ۴۰ قرص دارد) تا در حالت بیهوشی با او عشق‌بازی کند (بدون آمیزش).

پی دی اف کتاب لولیتا ولادیمیر ناباکوف را می توانید از سایت فایل کده دانلود نمایید. لولیتا رمانی از ولادیمیر ناباکوف است که اولین بار در سال 1955 به زبان انگلیسی در پاریس منتشر شد. این راوی غیرقابل اعتماد داستان یک استاد ادبیات روان پریشی به نام هامبرت هامبرت را روایت می کند که عشقی بیمارگونه به دختری 12 ساله به نام دلورس هیز (ملقب به لولیتا) پیدا می کند و پس از پدرخوانده شدن با او درگیر می شود. پس از مرگ مادر دلورس، آنها به سفر رفتند و رابطه جنسی کامل داشتند، اما هامبرت ادعا کرد که او اولین کسی نبود که با دلورس رابطه جنسی داشت. لولیتا از آثار کلاسیک و شاهکارهای ادبیات داستانی قرن بیستم محسوب می‌شود و در رتبه چهارم بهترین رمان انگلیسی زبان کتابخانه مدرن قرار گرفته‌است. شهرت داستان در فرهنگ عمومی موجب شده تا نام «لولیتا» به لقبی برای دختران زودبالغ و سکسی تبدیل شود.

وقتی منتظر است اولین قرص اثر بگذارد، در هتل می‌چرخد و مردی را ملاقات می‌کند که گویا او را می‌شناسد. هامبرت به اتاقش برمی گردد و سعی می‌کند به لولیتا تجاوز کند ولی می‌فهمد که دارو خیلی ضعیف است. درعوض، صبح روز بعد، خود لولیتا برای سکس پیش‌قدم می‌شود و توضیح می‌دهد که در کمپ با یک پسر خوابیده بوده‌است. بعداً هامبرت فاش می‌کند که شارلوت مرده و لولیتا مجبور است پدرخوانده‌اش را بپذیرد تا به یتیم‌خانه نرود.

هامبرت، کوئیلتی را پیدا می‌کند و می‌خواهد او را بکشد، ولی ابتدا می‌خواهد دلیل مرگش را به او بفهماند. کمی بعد، برای رانندگی در سمت غلط جاده و انحراف دستگیر می‌شود. داستان با کلمات پایانی هامبرت برای لولیتا تمام می‌شود که برای او آرزوی سلامتی می‌کند و فاش می‌کند که این رمان خاطرات زندگی اوست تا بعد از مرگ خودش و لولیتا چاپ شود. اکرم پدرام نیا، نویسـنده، مترجم، پژوهشـگر و پزشـک ایرانی مقیم کانادا هم این کتاب را ترجمه وبه زیور تبع آراسته نموده است.

اوردهای مطالعه مستمر این کتاب استثنایی و مطالعه است و در دوره های منتور با افراد مختلف دریافتم  مطالعه این دست از کتابها می تواند قدرت وعلاقه افراد را به شدت افزایش دهد. یکی از اولین چیزهایی که مدنظر ناباکوف بود، این بود که برخلاف ادعای جان ری جونیور در دیباچه، هیچ منظر اخلاقی برای این داستان نبود. خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و بلافاصله بعد از خرید، محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت .

ذبیح‌ الله منصوری در طول بیش از شش دهه که به ترجمه‌ی آثار مختلف مشغول بود بیش از 100 عنوان کتاب را به فارسی برگرداند. او در مدرسهٔ آلیانس (سنندج) کردستان درس خواند که فرانسوی‌ها آن را اداره می‌کردند. پس از چندی با مأموریت پدر در کرمانشاه به آن شهر رفت و زبان فرانسه را از پزشکی که این زبان را می‌دانست فراگرفت. در بازگشت به تهران و درگذشت پدر، عهده‌دار مخارج خانواده شد و به ناچار از تحصیل دست کشید و در سال ۱۳۰۱ شمسی با تأسیس روزنامه کوشش با سمت مترجم داستان و مقاله و مطالب علمی در آن روزنامه شروع به کار کرد. لولیتا التماس می‌کند تا در نمایش مدرسه شرکت کند و هامبرت با بی‌میلی در ازای توجه جنسی بیشتر می‌پذیرد. کوئیلتی به یکی از تمرینات می‌رود و تحت‌تأثیر بازی لولیتا قرار می گیرد.