کتاب “کلام تو عصای معجزه گر توست” در سال 1928 تالیف شده است.این کتاب و کتاب “نفوذ کلام”که در سال 1959 تالیف شده بیشتر به موضوع اهمیت و تاثیرگذاری گفته ها در روحیات و روان و افکار انسان پرداخته است . با این که نزدیک به 30 سال اختلاف زمانی میان زمان تالیف دو کتاب وجود دارد اما کتاب ها در یک راستا هستند. اینکه اگر با اعتقاد قلبی به خداوند خواستههای خود را تکرار کنید، به آنها خواهید رسید.
در مجموع، رهایی از محدودیتها در کتاب «چهار اثر» بهعنوان یک اصل بنیادین برای دستیابی به خوشبختی و موفقیت معرفی میشود. فلورانس اسکاول شین با تأکید بر اهمیت شناخت و تغییر در باورها و نگرشها، به خوانندگان این امکان را میدهد که از محدودیتهای خود رها شوند و زندگیای دلخواهتر بسازند. این دو بعد از تأثیر کلام، نقش اساسی در ارتقای کیفیت زندگی فردی و اجتماعی ایفا میکنند و بهخوبی در کتاب «چهار اثر» معرفی و خلاصه شدهاند. در مجموع، فلورانس اسکاول شین در کتاب «چهار اثر» بهطور مؤثری تأثیرات انرژی کلمات و اثرات مثبت و منفی آنها بر زندگی را معرفی و خلاصه میکند و خوانندگان را به دقت در انتخاب کلمات خود ترغیب میکند. همهی این موارد از محبوبیت چشمگیر کتاب چهار اثر فلورانس اسکاول شین در بین خوانندگان آثار او خبر میدهد . شاید بیشترین دلیل موفقیت چهار اثر زمان نگارش آن بوده .
او به خوانندگان توصیه میکند که از کلمات مثبت و سازنده استفاده کنند. شما میتوانید ترجمهی دلخواه خود را از این کتاب خواندنی از سایت خرید آنلاین کتاب بوکلند خریداری کنید. در این قسمت از کتاب، اسکاول شین باز هم روی نفوذ و قدرت کلمات تکیه می کند و به مخاطبانش هشدار می دهد که هر چه بگویند، آن را به سوی خود جذب می کنند.
پیوستن به فرقه تفکر نو در میانسالی، تغییرات عمیقی در اندیشه های اسکاول شین به وجود آورد و تفکر او به سمت و سوی مثبت اندیشی و ایمان عمیق به خدواند تغییر جهت داد. اسکاول شین معتقد بود که سلامتی، خوشبختی و شادمانی، سه رأس مثلثی هستند که می توانند منجر به لذت بردن از زندگی شوند. او بر بازگشت نتیجه اعمال انسان به خود او تأکید داشت و بنابراین در کتاب ها و سخنرانی هایش مدام بر استفاده از کلمات و عبارات مثبت و انگیزشی توصیه می کرد. از نظر اسکاول شین، شرط موفقیت این است که انسان توانایی کنترل شرایط مختلف زندگی خود را به دست بگیرد و با کمک گرفتن از الهیات و معنویت، بر مشکلات چیره شود. در واقع، هیچ کس و هیچ چیز جز خود انسان نمی تواند با تکیه بر تفکر مثبت و یاری خداوند، او را در مسیر درست زندگی پیش ببرد. علاوه بر این ها او گرایشاتی هم به افکار فمینیست ها داشت و در سخنرانی های خود از حقوق زنان دفاع می کرد.
مرگ، بلا، بیماری، فقر و تنگنا را مشاهده میکند و بر ذهن نیمههشیار اثر میگذارد. هر آنچه آدمی عمیقا احساس و یا به روشنی مجسم کند، بر ذهن «نیمههشیار» اثر میگذارد و مو به مو در صحنهی زندگی ظاهر میشود. بیشتر مردم زندگی را پیکار میانگارند اما زندگی پیکار نیست، بازی است. عیسی مسیح آموخت که زندگی، بازی بزرگ داد و ستد است زیرا آنچه آدمی بکارد همان را درو خواهد کرد. یعنی هر آنچه از آدمی در سخن یا عمل آشکار شود یا بروز کند به خود او بازخواهد گشت و هر چه بدهد بازخواهد گرفت. هیچ مانعی نباید برای رسیدن به موفقیت ، راه ما رو سد کنه .
ثبت ديدگاه