استقبال گرم و حمایت شما، انگیزهای مضاعف و روحیهای سرشار از انرژی مثبت را جهت ادامهی این راه پر فراز و نشیب برای تیم مشدبوک میسر ساخته است. مرگ و فعالیت هایی که در طول عمرش انجام داده است را در ذهن خود مرور می کند. با ثبت دیدگاه موافقت خود را با قوانین انتشار نظرات در سایت اعلام می کنم.
دنیایی از جنس سکوت، از جنس آرامش، از جنس آگاهی و از جنس یه روز بارونی که توی خلوت خودت نشستی و قشنگترین لحظات رو برای خودت داری. شما سفارش میدین و ما اگر کتاب رو داشتیم یا تونستیم پیدا کنیم، شرایط خرید کتاب رو براتون فراهم میکنیم. پیشنهاد میکنیم کتاب هنر درمان را نیز مشاهده کنید. دغدغههای همیشگی جوامع بشری مثل مواجههی انسان با خود و اجتماع و مرگ، تمایل به انزوا، و تاثیر روابط اجتماعی روی انسان و طرف مقابل را طرح میکند. می توان زندگی را با قطعه ای پارچه گلدوزی شده مقایسه کرد که هر کس در نیمه اول عمر خود روی آن را می بیند، اما در نیمه دوم پشت آن را. آنچه در نیمه دوم می بینید آنقدرها زیبا نیست، اما بیشتر آموزنده است، زیرا او را قادر می سازد که ببیند چگونه نخها به یکدیگر متصل شده اند.
با اینکه همهی شهر وصلت هاینریش و یوهانا را در سال 1787، رویدادی باشکوه می دانستند، این ازدواج به طرز اندوه باری ناجور از کاردرآمد. خانوادهی یوهانا، تروازنرها، به طبقهی متوسط تعلق داشتند و همیشه برای شوپنهاورهای والامقام، احترامی توام با ترس قایل بودند. در نتیجه وقتی هاینریش در سی و هشت سالگی به خواستگاری یوهانای هفده ساله آمد، تروازنرها از شادی در پوست خود نمی گنجیدند و یوهانا هم به انتخاب والدینش گردن نهاد. خانواده ی شوپنهاور مجبور شد یک ژنرال دشمن را در ملک ییلاقی اش جای دهد. افسر پروسی برای پاداش، تامین علوفه ی اسب های هاینریش را پذیرفت.
اعتماد نخستین که لازمهی عشق به دیگران و باور داشتن عشق دیگران نسبت به خود و یا عشق به زندگی است، در کودکانی که از عشق مادر محرومند، شکل نمی گیرد. این است دورنمای روان شناختی ای که جهان بینی آرتور در نهایت از آن تاثیر گرفت. این کتاب تا ابد یک گوشه از ذهنم باقی میمونه.
پاسخ هاینریش؟ “انبار اصطبل من پر است آقا و هر وقت ذخیره ی غذا تمام شد، اسب هایم را خواهم کشت.” و یوهانا مادر آرتور چه؟ عاشق پیشه، جذاب، رویایی، سرزنده، عشوه گر. میشه این کتاب رو بارها خوند و هربار ازش یک نکتهی جدید یاد گرفت.ترجمهی خوبش هم بیتأثیر نیست. به چنتا موضوع بسیار پیچیده در قالب یک داستان و یک زندگی نامه توی کل کتاب اشاره میکنه جوری که نظرش نمیتونید قبول نکنید. موضوع کتاب شامل ادبیات, رمان, رمان خارجی, داستان خارجی, کتابخانهی ادبیات جهان می باشد.
يالوم ـ استاد بازنشستهي روانپزشكي دانشگاه استنفورد، رواندرمانگر اگزيستانسيال و گروهدرمانگر ـ در اين كتاب نيز همچون رمان وقتي نيچه گريست با زبان سحرانگيز داستان، به معرفي انديشههاي پيچيدهي فلسفي و توصيف فنون رواندرماني و گروهدرماني ميپردازد. اروین د یالوم استاد بازنشستهی روانپزشکی دانشگاه استنفورد، رواندرمانگر اگزیستانسیال و گروهدرمانگر؛ در کتاب درمان شوپنهاور نیز همچون رمان وقتی نیچه گریست با زبان سحرانگیز داستان، به معرفی اندیشههای پیچیدهی فلسفی و توصیف فنون رواندرمانی و گروهدرمانی میپردازد. اروین د یالوم – استاد بازنشستهی روانپزشکی دانشگاه استنفورد، رواندرمانگر اگزیستانسیال و گروهدرمانگر- در این کتاب نیز هم چون رمان وقتی نیچه گریست با زبان سحرانگیز داستان، به معرفی اندیشههای پیچیدهی فلسفی و توصیف فنون رواندرمانی و گروهدرمانی میپردازد. یالوم و ترجمهٔ سپیده حبیب است و نشر قطره آن را منتشر کرده است. رمان درمان شوپنهاور از یک سو به زندگی شوپنهاور و روحیات او و از سوی دیگر، به زندگی یک رواندرمانگر میپردازد که پس از باخبرشدن از بیماری مهلکش تصمیم میگیرد جلسات رواندرمانی گروهیاش را پی بگیرد. کتاب درمان شوپنهاور نوشته ی اروین د یالوم ترجمه ی سپیده حبیب از نشر قطره منتشر شده است.
ثبت ديدگاه